شبانه -----گیل آوایی
می خندم هنوز
روشنای Ø¢ÙØªØ§Ø¨ÛŒØ³Øª آرزوهای من
...
شبانه
گیل آوایی
نیمه شب پنجشنبه 9 سپتامبر 2009
1
یک مشت ستاره
یک آغوش آرزو
کوله ی جنگلی به پشت
نسل خویش بر شمردم
خاطره ،یاد،
آه
خاورانها ÙØ±ÛŒØ§Ø¯Ù…
2
می خندم هنوز
روشنای Ø¢ÙØªØ§Ø¨ÛŒØ³Øª آرزوهای من
اندوه
سایه بی رمقی است از من
گام
تا گام
یاد می شود
3
"نه " بود آغاز
وانهادن هرچه بود و هست
تاوان کوهآواریست هر Ù†ÙØ³
دلتنگی از برای همان Ù‚ÙØ³!
4
Ø±ÙØªÙ†Ø¯ Ùˆ ماندیم
داغ شمار سوگواره های خاک
چه ماندن غم انگیزی
که کاش
Ø±ÙØªÙ‡ بودیم!
5
ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ بار بود
باران Ù ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡
چه سرنوشت غم انگیزی
که خاک هنوز
ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ Ù…ÛŒ باراند
ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ گریزان را
6
بخوان و بگو و بخند
مشتخشم است
انتظار
در بهت اینهمه بیهودگی!