Ùرامرز سلیمانی / شعر شب
تاریک‌ترین شب
رودی است ایستاده
در مرداب خون
....................
Ùرامرز سلیمانی
پاپلی Øقوقی
(شعر شب)
تاریک‌ترین شب
رودی است ایستاده
در مرداب خون
به قطره قطره ی گم
و سیمای خاکستری ی تو
با تاریکروشنای بامدادی ش
تازه در باران
رکاب زده بود
یا که پیاده ی خیسی
ساده
به راه می‌‌آمد
با قهر قطره ها
ی تاریک
Ø´
ب
داریوش خطیر نوشت
زیباست
باسپاس