الیاس قنواتی/ من پسر او هستم
چندی سطر برای چندی در چندی زمانیم"
(تقدیم به شعر های مریم هوله)
اگر اندام تنم کشویی جا Ù…ÛŒ Ø±ÙØª
همین ØØ§Ù„ا همین جا تمامشان را در Ù…ÛŒ آوردم
"چندی سطر برای چندی در چندی زمانیم"
(تقدیم به شعر های مریم هوله)
من پسر او هستم
و اوست که می پرسد:
اگر اندام تنت کشویی جا Ù…ÛŒ Ø±ÙØª
کی کجا کدامشان را در می آوردی ؟
ØÙره های پدید آمده از نبودشان را با Ú†Ù‡ پر Ù…ÛŒ کردی ØŸ
اگر اندام تنم کشویی جا Ù…ÛŒ Ø±ÙØª
همین ØØ§Ù„ا همین جا تمامشان را در Ù…ÛŒ آوردم
بجایشان دستمال کاغذی جا می زدم
بعد Ù…ÛŒ Ø±ÙØªÙ… سراغ اندام دور ریخته ام
پازل وار من گذشته را او ØØ§Ù„ Ù…ÛŒ کردم
انگشتم را ØÙ„ Ù…ÛŒ دادم توی سوراخ دماقش Ùˆ Ù…ÛŒ چرخاندم
با انگشت دیگرم گوشش را پاک می کردم
او مرا بر Ù…ÛŒ داشت Ùˆ در Ùواصل زمانی به تکه های از تنش Ù…ÛŒ مالاند
باردارش می شدم و چیز های زیادی پس می دادم
چیز های Ú©Ù‡ اندامشان کشویی جا Ù…ÛŒ Ø±ÙØª
بعد او می نشست آنها را نگاه می کرد
مثل او تو
و من دست توی دماقش می کردم
مثل تو
"شمن ، اوم"
گاهی وقت ها کله می کنم
می خواهم برشم دارم بروم بالای کوهی
پرتشم کنم پیین
بعد هر هر بخندم به Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù†Ø´Ù…
که ایستاده مش ام
گاهی وقت ها بازی ام می دهدمش
مثلاً همین چند دقیقه ÛŒ پیش Ú©Ù‡ رویا Ù…ÛŒÚ¯ÙØª: دوستت دارم
او اوم بود
Ùˆ در٠گوشش Ú¯ÙØªØ´Ù… : (Ù…ÛŒ خورمت)
می خواستم بدادم که نه ...
لب هایم را Ú¯Ø±ÙØªØ´Ù… دادشممشان به رویا
و هر هر خندیدشم
اصلاً همین ØØ§Ù„ا Ú©Ù‡ دارم همین را میگویم
داردم همین را می نویسدم
گاهی وقت ها کَله می کنم
تیغ را بر می دارم تمامشم کنم
کله می کندم
تیغ را بر می داردم که تمامم کندم
همین
همین که می گویم آخ ...
(تقدیم به شعر های مریم هوله)
اگر اندام تنم کشویی جا Ù…ÛŒ Ø±ÙØª
همین ØØ§Ù„ا همین جا تمامشان را در Ù…ÛŒ آوردم
"چندی سطر برای چندی در چندی زمانیم"
(تقدیم به شعر های مریم هوله)
من پسر او هستم
و اوست که می پرسد:
اگر اندام تنت کشویی جا Ù…ÛŒ Ø±ÙØª
کی کجا کدامشان را در می آوردی ؟
ØÙره های پدید آمده از نبودشان را با Ú†Ù‡ پر Ù…ÛŒ کردی ØŸ
اگر اندام تنم کشویی جا Ù…ÛŒ Ø±ÙØª
همین ØØ§Ù„ا همین جا تمامشان را در Ù…ÛŒ آوردم
بجایشان دستمال کاغذی جا می زدم
بعد Ù…ÛŒ Ø±ÙØªÙ… سراغ اندام دور ریخته ام
پازل وار من گذشته را او ØØ§Ù„ Ù…ÛŒ کردم
انگشتم را ØÙ„ Ù…ÛŒ دادم توی سوراخ دماقش Ùˆ Ù…ÛŒ چرخاندم
با انگشت دیگرم گوشش را پاک می کردم
او مرا بر Ù…ÛŒ داشت Ùˆ در Ùواصل زمانی به تکه های از تنش Ù…ÛŒ مالاند
باردارش می شدم و چیز های زیادی پس می دادم
چیز های Ú©Ù‡ اندامشان کشویی جا Ù…ÛŒ Ø±ÙØª
بعد او می نشست آنها را نگاه می کرد
مثل او تو
و من دست توی دماقش می کردم
مثل تو
"شمن ، اوم"
گاهی وقت ها کله می کنم
می خواهم برشم دارم بروم بالای کوهی
پرتشم کنم پیین
بعد هر هر بخندم به Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù†Ø´Ù…
که ایستاده مش ام
گاهی وقت ها بازی ام می دهدمش
مثلاً همین چند دقیقه ÛŒ پیش Ú©Ù‡ رویا Ù…ÛŒÚ¯ÙØª: دوستت دارم
او اوم بود
Ùˆ در٠گوشش Ú¯ÙØªØ´Ù… : (Ù…ÛŒ خورمت)
می خواستم بدادم که نه ...
لب هایم را Ú¯Ø±ÙØªØ´Ù… دادشممشان به رویا
و هر هر خندیدشم
اصلاً همین ØØ§Ù„ا Ú©Ù‡ دارم همین را میگویم
داردم همین را می نویسدم
گاهی وقت ها کَله می کنم
تیغ را بر می دارم تمامشم کنم
کله می کندم
تیغ را بر می داردم که تمامم کندم
همین
همین که می گویم آخ ...