www.redbubble.com

برای همه ی مادرانی که نیستند،هستند و خواهند بود...

زنی می آید
که روزی" ویرجینیا ولف" از او پا گرفته است
و زنی که راز مریم و مسیح را خوب می داند
و زنانی می آیند که با دختران هیتلر به بازار رفته اند


-----
زنی می آید

پرنده باید بود
کوچک و رها
پرنده ای که جهان زیر بال آزادش
کوچک است بقدر قرص نانی
که سیر می کند گرسنگی شب را

جهان کوچکی که در خود تکرار می شود
کوچک آنقدر که
از پشت این پرده های کهنه مدام زنی می آید
که نوزاد کلوپاترا بوده است

زنی می آید
که روزی" ویرجینیا ولف" از او پا گرفته است
و زنی که راز مریم و مسیح را خوب می داند
و زنانی می آیند که با دختران هیتلر به بازار رفته اند

آه جهان کوچک است و ما تکرار می شویم
و دختری بنام لیلا مدام زاده می شود
با شاخه ی گل سرخی بر بلندای گیسوان ملتهبش

من فکر می کنم ازنواده گان آتشم، گبر
که شعله ای در دلم سر می کشد مدام

گفتم
دختران آفتاب و آتش
دختران سرزمین های دوردست
ما مادران این جهان کوچکیم

مهناز بدیهیان(اوبا)
شمال کالیفرنیا 2009