چقدر بوی پدر می دهد عمو ! / مهناز بدیهیان
Ùˆ این پنجره Ú©Ù‡ بی ریا شاخه ÛŒ Ø´Ú©ÙˆÙÙ‡ را
هر نوروز به چشمهای عاشق من
تقدیم می کند
.......
چقدر بوی پدر می دهد عمو !
چه خوبست که زندگی بعدهای متهورش جاودانه است
و چه خوبست ، اگر هیچ نیست
بهار هست Ùˆ Ø´Ú©ÙˆÙÙ‡
درخت هست Ùˆ Ø¢Ùتاب
و این کوه مخملی*
که با من قهر نمی کند ، مثل برادرم
Ú©Ù‡ هر ساله بوقت Ø´Ú©ÙˆÙÙ‡ ها قهر است !
Ùˆ این پنجره Ú©Ù‡ بی ریا شاخه ÛŒ Ø´Ú©ÙˆÙÙ‡ را
هر نوروز به چشمهای عاشق من
تقدیم می کند
Ùˆ Ø¢Ùتاب سربلند Ú©Ù‡ بی مضایقه
بال بر شانه ام می گشاید
در تمام Ùصول
چه خوبست که پشتمان هرگز خالی نمی شود
و عمو نوروزمان با سرو گردنی پر غرور
سلانه ، سلانه میرسد ز راه
آه و چقدر بوی پدر می دهد عمو !
عمو جان گلایه ای نیست
جز این صبر یکساله
تا کاشتن کوزه ی سبزی
تا نوازش نوروز
مهناز بدیهیان(اوبا)
این جا در شمال کالیÙرنیا¸جایی Ú©Ù‡ من زندگی Ù…ÛŒ کنم ØŒ کوه روبروی اطاق کارم در هر چهار Ùصل سبز Ùˆ مخملی ست Ùˆ درخت پرتغال Ùˆ لیمو همزمان چهار Ùصل را در خود دارند. Ù…ÛŒ توانی در یک دیدار با درخت پرتغال از آن پرتغال رسیده بچینی، پرتغال خشگیده بچینی، Ø´Ú©ÙˆÙÙ‡ های تازه ÛŒ پرتغال را بو Ú©Ù†ÛŒ Ùˆ نوازش Ú©Ù†ÛŒ برشاخه های خشکیده .
م-ب(اوبا)
نصرت درويشي نوشت
†سركار خانم مهناز بديهيان!â€
سÙر Ùˆ سلامت وسبزه
شعر Ùˆ ترانه Ùˆ شكوÙÙ‡
بهار و خنده وشيريني
عشق و مهرباني و اسايش
گواراي وجود نازنينت باد
†وب سايت چراغ هاي رابطهâ€
صداي گام هاي بهار را شاد باش ميگويد
†نصرت درويشي/ در آستانه نوروز 1388â€