هارمونی هامون،یک شعر نوشتا،از Ùرامرز سلیمانی
به جادوی سÙر‌های بی‌ هنگام در هم می‌‌پیچد غبار جاده Ú©Ù‡ می‌‌گسترد جدا Ùˆ می‌‌گشاید بازو Ùˆ راه به شال مرصعی مایل Øمایل هزار راه می‌‌شود در هزار توی عتیق اما کسی‌ نمی ماند
-------
هارمونی هامون،یک شعر نوشتا،از Ùرامرز سلیمانی
به جادوی سÙر‌های بی‌ هنگام در هم می‌‌پیچد غبار جاده Ú©Ù‡ می‌‌گسترد جدا Ùˆ می‌‌گشاید بازو Ùˆ راه به شال مرصعی مایل Øمایل هزار راه می‌‌شود در هزار توی عتیق اما کسی‌ نمی ماند
برجای ماه Ú©Ù‡ پرده می‌‌گیرد پیش نگاه Ùˆ چشم Ùˆ دیگر Ùاصله ÛŒ تماشا نمی شود
و هامون در گزارش خط‌های خالی‌ نی‌ بر تن توتن هارمونی ساده می‌‌گذارد
به آوای منتظر ماهی‌ بهانه ی جادو می‌‌شود بهار گلی اما برجای نمی ماند‌در نیزار گلی اما برجای نمی ماند
به جادوی سÙرهای بی‌ هنگام سیمای خسته ÛŒ ماه وقت خیمه زدن بر ستیغ
غزل نوشت
Øالتون خوبه؟
من رشتم مترجمي زبانه.
داشتم توي Ú¯ÙˆÚ¯Ù„ سرچ ميكردم تا زندگي نامه Ùرامرز سليماني رو پيدا كنم.استادمون Ú¯Ùته زندگي نامشو پيدا كنينو به انگليسي ترجمه كنين.
وبلاگ شمارو پيدا كردم كه يكي از اثارشونو گذاشتين.
يه Ù‡Ùتس دارم دنبال زندگي نامش مي گردم ولي پيدا نمي كنم.
Ú¯Ùتم بپرسم شايد شما داشته باشين.
Ùقط تورو خدا اگه دارين زوذي بهم بگين. تا بعد از تعطيلات بايد ترجمه شده اش رو تØويل بدم.
خواهش مي كنم اگه مي تونين كمكم كنين. اگرم نمي تونين بهم بگين كه برم دنبالش. هرچند ديگه واقعا نااميد شدم.
ببخشين خيلي Øر٠زدم.
اين پروژم Ùوق العاده مهمه . 10 نمره داره.
ممنون ميشم كمكم كنين.
منتظر جوابتون هستم. ميلمو نوشتم براتون.
خدانگهدار