اوهام / آزاده دواچی

زمین را خاراندم،
تا متمدن شوم
دهانم بوی مرده می داد،
دستم در گردن سیارات،
بعد از ظهریک قهوه
در بعد از ظهر یک قهوه،
به میهمانی مترسکها دعوت شدم
Ú©ÙØ´Ù‡Ø§ÛŒÙ… را بر Ù…ÛŒ دارم ØŒ
با اعتقاد به زنی هرزه ،
روی گونه های ØµØ¨Ø Ø±Ø§Ù‡ Ù…ÛŒ روم
من از این همه آدم ،
کاشته شده در باغچه خانمان، می ترسم
روزهای کودکی،
سرمشقهای خط خطی،
روی موهایم لی لی می کنند
خورشید می داند
برای طلوع دیرشده
و روسری مهتاب، برایش تنگ
روی ØØ±Ùهایم Ù…ÛŒ خوابم ØŒ
تا کسی نشنود
و بعد به مهمانی مترسکها می روم
اوهام
در این روزها که انتظا ر ،
شقیقه ها یت را کر می کند
Ùˆ Ø§Ù†ÙØ¬Ø§Ø± ،از سق٠دهانت Ø¢ ویزان Ù…ÛŒ شود
تولدم را جشن می گیری؟
خاطرت نیست ،
که من چه قدر مترسک دزدیدم،
تا به تو هدیه کنم
و تو شمعها یت را در جیبهایم گذاشتی،
اوها مت را در پیا له ای ریختی ،
و به سویم تعار٠کردی،
کدام کوتای سÙید گردنت را زد
و روی دیوارهایت شعار نوشت؟
تا پاک شوی
کدام جمهوری سرخ
بازوانت را ÙØ´Ø§Ø± داد،
دستانت را دستبند زد،
و به رسوایی پنجره ها رساند؟
چه کسی ترانه های سیاه را در سرت نهاد،
Ùˆ اØÚ©Ø§Ù… اعدام را روی سنگهایت خطا Ø·ÛŒ ØŸ
هنوز هم می خواهی تولدم را جشن بگیری
می خواهی بگویم چند سا له ام
و این همه سرزمین در زیر کدام نا خنت خراش خورد؟
جزرو مد ها یم را در گلویم Ù…ÛŒ ÙØ´Ø§ رم ØŒ
و شمعهایت را در جزیره هایم نهان می کنم
شاید تولدم را جشن نگیری
تمدن
زمین را خاراندم،
تا متمدن شوم
دهانم بوی مرده می داد،
دستم در گردن سیارات،
نگاهم روی نقاشی کودکان،
Ùˆ ØØ±Ùهایم روی پشت با مها جا ماند
گیسوهایم روی سردی پنجره ها زاییدند
ÙØµÙ„ها نشخواری شد در گلویم
قلمی که نگاهم می کرد،
شکست
و مکتب روی شانه ام،
به ÙØ±Ø§Ù…وشی سپرده شد
نقشها را روی مزارع گذاشتم
مترسک مادرم شد،
و داس پدرم،
ذهنم متهوع،
روزهایم به هم ریخت
تا من متمدن شوم
دیده نشدم
دستم در گردنم
و در ختان زیر نا خنها یم
ای کاش مرا اینجا می دیدید
Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡
سایه ام
روی سیاره ها
آویزان و در بغل خودم روی ماه می چرخم
و از انگشتانم این برگ ها
چه هوای پاکی
وسط ÙØ±Ø´ با این ماشین تصاد٠می کنم
و آنجا
زنی با رخت های خیس طنابی به Ø¢ÙØªØ§Ø¨ نگاه Ù…ÛŒ کند
------------
آزاده دواچی متولد 22 بهمن 1358 مشهد
دارای مدرک کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی از دانشگاه مشهد Ùˆ Ø¯Ø±ØØ§Ù„ ØØ§Ø¶Ø± دانشجوی ترم آخر Ùوق لیسا نس زبان Ùˆ ادبیات انگلیسی دانشگاه پوترا مالزی .
سردبیرنشریه دانشجویی و کسب جایزه اول بهترین نشریه دانشجویی و عنوان سوم جشنواره شعردانشجویی در ایران.
چاپ اولین مجموعه شعر با نام "پروانه ای در راه است" توسط نشر آ هنگ قلم مشهد سال 1387
انتشار اشعار ØŒ ترجمه Ùˆ داستان کوتاه Ùˆ مقاله در سا یتها ÛŒ جن Ùˆ پری ØŒ وازنا ØŒ صØÙ†Ù‡ ها ØŒ مرور ØŒ دانوش ØŒ امضا ØŒ گا٠و والس ادبی .
ترجمه شعر شاعران معاصر از ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ به انگلیسی .
آدرس ای میل
a_davachi@yahoo.com
sophia نوشت