نمی خواهم بترسم / همت

صدای کوه ها
صدای دريا
صدای بغض ها و اشک ها
صدای همه چيز مرطوب است
نمی خواهد بترسم
مگر مرگ چند بار به مهمانی اين تن می آيد
يا تو
چند بار به من می خندی و می گويی :
دوستت دارم؟
نه نه
نمی خواهم بترسم
بعضی چيز ها باورشان سخت است
مثل باور ترسيدن
باور نديدنت
باور Ø±ÙØªÙ†Øª
باور باختنت
چند بار برايت سرودم :
که با تو نمي شود قمار کرد؟
چند بار در خيال به آغوش کشيدمت؟
چند بار در آرزو با تو زيستم خوب من؟
نمی خواهم بترسم
اينجا صدای پروانه ها
صدای کوه ها
صدای دريا
صدای بغض ها و اشک ها
صدای همه چيز مرطوب است
باران آمده
بارانی از ترس
از تمام آن ترس ها Ú©Ù‡ Ú¯ÙØªÙ…ت
Ùˆ آن ترس ها Ú©Ù‡ Ù†Ú¯ÙØªÙ…ت
آری عزيز من
زين رو ست که هرگز
نمی خواهم بترسم
--
Ù…ØÙ…د مهدی همت