/ Mahnaze badihianدخترم زیبا شده بود / مهناز بدیهیان
تقدیم به زنان ایران
تو استانه ی نجات من هستی
Ùˆ نجات آنکس Ú©Ù‡ از Ùرط دردمندی
آرزوی آمدن امام غایب را دارد
دخترم زیبا شده بود
کنار جوی مولیان
کنار ماه نخشب
دیدم که در پیچش موهایش چیزی بود
از پیچ Ùˆ تاب تاریخ Ø´Ú¯Ùت تر
و رنگ پریده اش به زیبایی
Ø¢Ùتاب رنگ پریده ÛŒ غروب
ماه با سایه ÛŒ اÙسانه ای گریخته از زیر گیسوان درخت انگور
در گوشه ی لبانش بیتوته کرده بود
به دخترم Ú¯Ùتم
ای قد بر اÙراشته
ای ذهن هوشیار
تو استانه ی نجات من هستی
Ùˆ نجات آنکس Ú©Ù‡ از Ùرط دردمندی
آرزوی آمدن امام غایب را دارد
Ùˆ آن کس دیگر Ú©Ù‡ Ùکر Ù…ÛŒ کند ما روزی
زندگی را غربال می کنیم
و غرور مانده را تقسیم
روزی که پستانهای پر از شیرمان را
در زیر Ø¢Ùتاب عاشقی
پرواز می دهیم
تا که پرنده های تشنه
روی قله های عریانشان آشیانه کنند
دخترم می داند
که زیبا ذهن اوست
که زیبا دست های پر توان اوست
و خوب می داند که گلهای سرخ
هر روز
هر سال
در باغچه ها خشگ می شوند
و تنها ریشه است که می ماند
به دخترم Ú¯Ùتم زیبا شده ای
آنقدر زیبا
که با دختران آمو دریا
با دختران دشت
و با دختران خیابانی
Ø¢Ùتاب را بر روی شانه ها تان
تقسیم می کنید
----------------------
در برگشت از سÙرلاهور به سا Ù†Ùرانسیسکو
ماه می 2008
تو استانه ی نجات من هستی
Ùˆ نجات آنکس Ú©Ù‡ از Ùرط دردمندی
آرزوی آمدن امام غایب را دارد
دخترم زیبا شده بود
کنار جوی مولیان
کنار ماه نخشب
دیدم که در پیچش موهایش چیزی بود
از پیچ Ùˆ تاب تاریخ Ø´Ú¯Ùت تر
و رنگ پریده اش به زیبایی
Ø¢Ùتاب رنگ پریده ÛŒ غروب
ماه با سایه ÛŒ اÙسانه ای گریخته از زیر گیسوان درخت انگور
در گوشه ی لبانش بیتوته کرده بود
به دخترم Ú¯Ùتم
ای قد بر اÙراشته
ای ذهن هوشیار
تو استانه ی نجات من هستی
Ùˆ نجات آنکس Ú©Ù‡ از Ùرط دردمندی
آرزوی آمدن امام غایب را دارد
Ùˆ آن کس دیگر Ú©Ù‡ Ùکر Ù…ÛŒ کند ما روزی
زندگی را غربال می کنیم
و غرور مانده را تقسیم
روزی که پستانهای پر از شیرمان را
در زیر Ø¢Ùتاب عاشقی
پرواز می دهیم
تا که پرنده های تشنه
روی قله های عریانشان آشیانه کنند
دخترم می داند
که زیبا ذهن اوست
که زیبا دست های پر توان اوست
و خوب می داند که گلهای سرخ
هر روز
هر سال
در باغچه ها خشگ می شوند
و تنها ریشه است که می ماند
به دخترم Ú¯Ùتم زیبا شده ای
آنقدر زیبا
که با دختران آمو دریا
با دختران دشت
و با دختران خیابانی
Ø¢Ùتاب را بر روی شانه ها تان
تقسیم می کنید
----------------------
در برگشت از سÙرلاهور به سا Ù†Ùرانسیسکو
ماه می 2008
سمین مرعشی نوشت
شادکام باشید