Ú¯ÙØªÚ¯Ùˆ با آیدین آغداشلو درباره ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ / رها یگانه

بله من Ùکر Ù…ÛŒ کنم ÙØ±ÙˆØº اگر قرار بود از نادر نادرپور تاثیر بگیرد ــ Ú©Ù‡ Ø§ØØªÙ…الا هم مقداری Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ بود ــ این ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ÛŒ Ú©Ù‡ ما Ù…ÛŒ شناسیم نمی شد. او نیاز به یک ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ داشت ــ من گلستان را بخشی از این ÙØ¶Ø§ Ù…ÛŒ شناسم ــ...

رها یگانه
روزنامه نگار
Ú¯ÙØªÚ¯Ùˆ با آیدین آغداشلو درباره ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯
Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ با آیدین آغداشلو، گراÙیست Ùˆ نقاش معاصر درباره ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ پیشنهاد اØÙ…درضا اØÙ…دی بود. آغداشلو به عنوان یکی از دوستان بسیار نزدیک ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ Ùˆ آشنا به وجوه شخصیتی او، گزینه خوبی برای Ú¯ÙØªÙ† ØØ±Ù های تازه در مورد ÙØ±ÙˆØº بود.
به همین خاطر در یکی از غروب های سرد تهران به Ú¯ÙØªÚ¯Ùˆ از زنی پرداخت Ú©Ù‡ ØØ¶ÙˆØ± تاثیر گذاری در جریان ادبی Ùˆ روشنÙکری ایران داشته است. این Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ به مناسبت سالمرگ ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ انجام شد تا بلکه بتواند دریچه تازه ای به شخصیت Ùˆ زندگی او بگشاید. اویی Ú©Ù‡ مثل هیچ کس نبود.
آشنایی شما با ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ از Ú†Ù‡ زمانی آغاز شد؟
آشنایی من با ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ به واسطه یک دوست آغاز شد. دوستی Ú©Ù‡ مهرداد صمدی نام داشت Ùˆ همراه همسرش از دوستان بسیار نزدیک ÙØ±ÙˆØº به شمار Ù…ÛŒ آمدند Ùˆ همین طور دوستان صمیمی من. در نتیجه ما با هم آشنا شدیم Ùˆ برای من بسیار باعث Ø§ÙØªØ®Ø§Ø± بود Ú©Ù‡ با شاعر مهم دوران خودم آشنایی نزدیک داشته باشم. این آشنایی تا وقتی Ú©Ù‡ او درگذشت ادامه پیدا کرد Ùˆ هر Ù„ØØ¸Ù‡ Ùˆ هر روزش برای من مغتنم بود.
این آشنایی از Ú†Ù‡ مقطعی بود ØŸ قبل از چاپ Ø¯ÙØªØ± "تولدی دیگر" یا بعد از آن؟
بعد از انتشار "تولدی دیگر". سالی Ú©Ù‡ من با او آشنا شدم Ø§ØØªÙ…الا Û²Û´ – Û²Ûµ سال بیشتر نداشتم. ما آن زمان مجله اندیشه Ùˆ هنر را در Ù…ÛŒ آوردیم Ú©Ù‡ مجله ادبی بسیار معتبری بود Ùˆ یکی دو سال بعد از شروع این کار بود Ú©Ù‡ با او آشنا شدم.
در مورد ÙØ±ÙˆØº اولین خصوصیتی Ú©Ù‡ به ذهن تان Ù…ÛŒ آید چیست؟ چیزی Ú©Ù‡ با هر بار یادآوری او Ø¨Ù„Ø§ÙØ§ØµÙ„Ù‡ به ذهن تان خطور Ù…ÛŒ کند؟
خنده خیلی قشنگی داشت. این عمده ترین چیزی است که دائما به خاطر می آورم. ولی ببینید ممکن است شما با کسی که مثلا شاعر مهمی است آشنا شوید ولی این آشنایی دوستی شما را تضمین نمی کند.
مهم بودن یک شاعر یا نقاش اثر عمده ای در تداوم یک رابطه ندارد. برای خیلی ها بسیار ارزشمند بود Ú©Ù‡ هنرمندی در ابعاد ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ را از نزدیک بشناسند ولی این به تنهایی واقعا کاÙÛŒ نبود. به خاطر خصوصیت شاعری Ùˆ یگانه بودن طبع Ùˆ سرشت اش این بسیار جذاب بود Ú©Ù‡ آدم بشناسدش، ولی این دوام نمی آورد مگر اینکه ØµÙØ§Øª دیگری در کار Ù…ÛŒ آمد.
ÙØ±ÙˆØº اگر با کسی Ø·Ø±Ø Ø¯ÙˆØ³ØªÛŒ Ù…ÛŒ ریخت دوست بسیار خوبی بود. به پای او Ù…ÛŒ ایستاد. Ù…ØØ¶Ø± بسیار مطبوعی داشت. خیلی بامزه بود. Ù…ÛŒ توانست هر کسی را Ú©Ù‡ دوست نداشت دست بیندازد Ùˆ بامزه هم این کار را Ù…ÛŒ کرد. در دوستی تقریبا سنگ تمام Ù…ÛŒ گذاشت Ùˆ در مجموع همه خصلت های مردانه دوستی بین دو مرد را داشت. در واقع عنصر زنانه اش را به دوستی تØÙ…یل نمی کرد. نه از آن Ø³ÙˆØ¡Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ Ù…ÛŒ کرد Ùˆ نه اجازه Ù…ÛŒ داد این عنصر باعث تضعی٠دوستی اش شود. درعین ØØ§Ù„ طبیعتا زن مردانه ای نبود. یعنی عنصر زنانه اش را با وجود این Ú©Ù‡ به دوستی اش تØÙ…یل نمی کرد ولی در تمام ØØ±Ú©Ø§ØªØ´ این خصوصیت متبلور بود. مخÙÛŒ Ùˆ پنهانش هم نمی کرد.
بین شما Ùˆ ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ ØŒ Ú†Ù‡ خصوصیات مشترکی وجود داشت Ú©Ù‡ باعث ادامه این دوستی Ù…ÛŒ شد؟
طبیعتا من به عنوان یک جوان Û²Û³ ساله با بانویی در آن اندازه Ùˆ ابعاد Ùˆ اعتبار Ùˆ شهرت نمی توانستم یک رابطه برابر برقرار کنم. اما اگر این رابطه به یک دوستی نسبتا مساوی تبدیل نمی شد به آن رابطه هایی شبیه Ù…ÛŒ گشت Ú©Ù‡ ÙØ±ÙˆØº با خیلی ها داشت. یعنی رابطه مرید Ùˆ مرادی. کسانی Ú©Ù‡ دوروبرش بودند Ùˆ خودشان را منصوب به او Ù…ÛŒ کردند . ØØªÛŒ بسیاری از هنرمندان همان دوره، شعرا یا روشنÙکران طراز اول آن دوران در نهایت پستی طبع خودشان را در قواره بیشتر از یک دوستی معمولی به او منصوب Ù…ÛŒ کردند.
وقتی Ú©Ù‡ کتاب "تولدی دیگر" را به ا.Ú¯ تقدیم کرد یک آقای گوینده رادیو تلویزیون Ú©Ù‡ اسمش با همین ا. Ú¯ آغاز Ù…ÛŒ شد ادعا کرد Ú©Ù‡ ÙØ±ÙˆØº این کتاب را به او تقدیم کرده است.
من خصوصیت خیلی چرک Ùˆ پستی در Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ آدم های Ø§Ø·Ø±Ø§ÙØ´ دیدم Ùˆ همیشه تعجب Ù…ÛŒ کردم Ú©Ù‡ او با Ú†Ù‡ بزرگواری این پستی طبع Ùˆ دروغ را تØÙ…Ù„ Ù…ÛŒ کند. چون Ú©Ù‡ به گمان من او همیشه زنی مستقل، معتبر Ùˆ با ÙˆÙØ§Ø¯Ø§Ø±ÛŒ به انتخاب های مهم زندگیش بود. به واقع هر کسی غیر از این بگوید به نظر من دروغگویی بیش نیست. Ùˆ این Ø¨ØØ« هایی Ú©Ù‡ در اطرا٠شخصیت ÙØ±ÙˆØº بعدها یا همین الان به صورت سلبی Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ شود پایه ای جز دروغ ندارد.
دروغی Ú©Ù‡ آدم ها اول به خودشان Ù…ÛŒ گویند Ùˆ بعد آنقدر به خودشان این دروغ Ù…ÛŒ قبولانند Ú©Ù‡ باورش Ù…ÛŒ کنند. نقاط مشترک واقعا قابل توجهی بین ما وجود داشت. من نقاش بودم، یک نقاش روشنÙکر Ú©Ù‡ Ùقط کارگر نقاشی نبود، Ù…ÛŒ دانستم در این ØÙˆØ²Ù‡ Ú†Ù‡ Ù…ÛŒ گذرد. این به نظرم برای ÙØ±ÙˆØº یک امتیاز بود. البته او دوستان نقاش معتبر دیگری هم داشت مثل سهراب Ùˆ خیلی های دیگر. ØªØØ³ÛŒÙ† بی ØØ¯ مرا نسبت به خودش با Ø®ÙˆØ´ØØ§Ù„ÛŒ Ù…ÛŒ Ù¾Ø°ÛŒØ±ÙØª. ما چون یک مجله ادبی در Ù…ÛŒ آوردیم در نتیجه Ù…Ø¨Ø§ØØ« مربوط به ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ شعر معاصر، Ù…Ø¨Ø§ØØ« معمولی بود Ú©Ù‡ بین ما رد Ùˆ بدل Ù…ÛŒ شد در نتیجه در آن هم وجه مشترک عمده ای را سراغ Ù…ÛŒ کردیم.
Ø¨Ù‡Ø±ØØ§Ù„ من جوان خیلی خوش قیاÙÙ‡ ای هم بودم (Ù…ÛŒ خندد) ولی این خوش قیاÙÚ¯ÛŒ هیچ تاثیری Ùˆ ربطی در دوستی ما نداشت. من هیچ وقت بیشتر از یک ØØ¯ÛŒ به خودم اجازه ندادم Ú©Ù‡ به Ø³Ø§ØØª او نزدیک شوم Ùˆ اگر اجازه Ù…ÛŒ دادم هم شاید نمی شد. این را Ù…ÛŒ گویم تا از مقوله کسانی Ú©Ù‡ اشاره کردم نباشم.
در آن دوره زنان زیادی بودند Ú©Ù‡ در ØÙˆØ²Ù‡ های مختل٠هنری ÙØ¹Ø§Ù„یت Ù…ÛŒ کردند اما هیچ کدام مثل ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ این Ø§ÙØ³Ø§Ù†Ù‡ ها در موردش Ø´Ú©Ù„ Ù†Ú¯Ø±ÙØª. من البته نمی خواهم در مورد ØµØØª Ùˆ سقم این Ø§ÙØ³Ø§Ù†Ù‡ ها ØµØØ¨Øª کنم چون بی Ú¯ÙØªÚ¯Ùˆ معلوم است Ú©Ù‡ بر بنیان راست بنا نشده اند. چیزی Ú©Ù‡ برای من جالب است خاص بودن ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ است، اینکه بعد از همه این سال ها هنوز هم Ú©Ù‡ هنوز است همان میزان توجه Ùˆ ØØ³Ø§Ø³ÛŒØªÛŒ Ú©Ù‡ در زمان ØÛŒØ§ØªØ´ نسبت به او وجود داشت ØØ§Ù„ا هم هست. شما Ùکر Ù…ÛŒ کنید علت چیست؟
علتش همیشه برای من هم یک سئوال بوده، این Ú©Ù‡ یک هنرمند چطور اسطوره Ù…ÛŒ شود. گمان Ù…ÛŒ کنم از میان صدها علت، دو سه علت را بیابیم. دلایلی Ú©Ù‡ قطعا ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ آنها را داشت. در میان شاعران دوران خودش شعر او خاص بود. یادمان باشد درباره Ú†Ù‡ سال هایی داریم ØµØØ¨Øª Ù…ÛŒ کنیم. درباره سال های دهه Û´Û°.
وقتی Ú©Ù‡ هنر "متعدد" Ùˆ "متعهد" Ùˆ Ú†Ù¾ روی Ùˆ Ú†Ù¾ زدن مرسوم همه بود. نمی خواهم بگویم ÙØ±ÙˆØº Ú†Ù¾ روی نمی کرد، نه ØŒÙØ±ÙˆØº دست راستی نبود، او هم مثل هر روشنÙکری ØØªÙ…ا یک ØØ³ÛŒ از عدالت خواهی در مجموع داشت، ولی مثل اخوان Ùˆ شاملو Ùˆ خیلی های دیگر، تقریبا اکثریت قریب به Ø§ØªÙØ§Ù‚ سخنگوی Ú†Ù¾ روشنÙکری نشد.
در واقع ÙØ±ÙˆØº شعرش را به صورت یک ترنم Ùˆ زمزمه شخصی در آورد Ùˆ از این نظر است Ú©Ù‡ شاید با سهراب شباهت هایی داشته باشد. او در شعرش درباره خودش ØµØØ¨Øª کرد Ùˆ درباره جهان به داوری نشست. شعرهای عاشقانه اش از "تولدی دیگر" به بعد زیاد نیست، شعرهای تغزلی دارد ولی شعرهای عاشقانه Ú©Ù‡ به نام Ùˆ نشان باشد ــ مثل شاملو Ú©Ù‡ مدام اسم آیدا را Ù…ÛŒ آورد ــ در آثارش نداشت. چون چنین آدمی نبود.
من Ùکر Ù…ÛŒ کنم در ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ Ú©Ù‡ این چنین سیاست زده Ùˆ Ú†Ù¾ زده بود این نوع شعر ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ نمایش Ùˆ جلوه دیگری داشت Ùˆ در جهانی Ú©Ù‡ همه داشتند درباره یک "او" Ú©Ù‡ یا Ø¬ÙØ§ کرده یا ÙˆÙØ§ کرده یا دارد Ù…ÛŒ آید یا دارد Ù…ÛŒ رود سخن Ù…ÛŒ گویند، او چنین چیزی را مشغله اصلی اش قرار نداد. زبان شاعرانه خاصی داشت. زبانی Ú©Ù‡ هیچ کس در آن زمان نداشت. نه زبان مطنطن خراسانی اخوان را داشت یا زبان ساخته شده شاملو Ùˆ شاید Ù€ این داوری شخصی من است ــ در تمام این سالیان از Û±Û³Û³Û° Ú©Ù‡ بالاخره ØØ§Ùظه ام درست کار Ù…ÛŒ کند تا به امروز اگر بخواهم دو شاعر مهم را در شعر معاصر ایران انتخاب کنم یکی اش ØØªÙ…ا نیما است Ùˆ یکی هم ØØªÙ…ا ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯. چون هر دوی اینها دارند در باره اندوه خودشان ØµØØ¨Øª Ù…ÛŒ کنند Ùˆ جهان را با نگاه دیگرتری نگاه Ù…ÛŒ کنند.
جنبه دیگر مسئله ستیزه جویی ÙØ±ÙˆØº بود. ØØ§Ù„ا من نمی گویم Ú©Ù‡ با آداب اجتماعی ستیزه Ù…ÛŒ کرد، نه، اما در بسیاری از شعرهایش ما متوجه نوعی از تناقض Ù…ÛŒ شویم میان آن نوعی Ú©Ù‡ زندگی Ù…ÛŒ کند Ùˆ آن زندگی آرمانی Ú©Ù‡ پشت سر گذاشته. در واقع میان ØØ§Ù„ Ùˆ گذشته نوعی آمد Ùˆ شد هست.
در خیلی از شعرهایش به چیزهای خیلی ساده ای مثل صدای چرخ خیاطی یا به هم خوردن دیگ ها Ùˆ قابلمه ها اشاره Ù…ÛŒ کند Ùˆ با دلتنگی از آنها یاد Ù…ÛŒ کند. بنابراین منظورم از ستیزه جویی واقعا این نیست Ú©Ù‡ همه چیز را به هم بریزد Ùˆ به Ú©Ù„ÛŒ از گذشته Ùˆ از موقعیت معمول خودش جدا شود، ولی در عین ØØ§Ù„ استقلال خودش را ØÙظ کرد. کار کرد Ùˆ وابسته به کسی Ùˆ جایی نبود، این استقلال بسیار برایش مهم بود.
نکته دیگر مسیری بود Ú©Ù‡ Ø·ÛŒ کرده بود. این مسیر، مسیر جالبی بود Ú©Ù‡ از یک شعر خیلی ساده تغزلی شروع کرد Ùˆ رسید به جایی Ú©Ù‡ هم زبانش Ùˆ هم Ù†ØÙˆÙ‡ تÙکرش Ùˆ هم تخیلش به Ú©Ù„ÛŒ متØÙˆÙ„ شد. بنابراین مسیر رو به تکامل او هم به نظر من مولÙÙ‡ مهمی بود. شاید اگر جستجو کنیم علت های دیگری هم Ù…ÛŒ توانیم علاوه کنیم ولی بخاطر همین چیزهاست Ú©Ù‡ اسطوره شد.
البته او تنها نبود. خود شاملو هم اسطوره شد Ùˆ اخوان ثالث هم شاید کمتر. بنابراین به Ù…ØØ¶ این Ú©Ù‡ هنرمندی اسطوره Ù…ÛŒ شود در ذهن تاریخ جاری شده Ùˆ زندگیش با مرگ قطع نمی شود. شاعرانی هستند Ú©Ù‡ واقعا مردند Ùˆ شاعرانی هستند Ú©Ù‡ اصلا نمردند Ùˆ شاعرانی را هم من Ù…ÛŒ شناسم Ú©Ù‡ در ØØ§Ù„ مرگ اند. من Ùکر Ù…ÛŒ کنم آن هاله اسطوره ای Ú©Ù‡ گرداگرد اØÙ…د شاملو هست، دارد کمرنگ Ù…ÛŒ شود.
در مورد ÙØ±ÙˆØº این هاله تا Ø¨ØØ§Ù„ دوام آورده. از سوی دیگر ÙØ±ÙˆØº به نوعی نماینده جایگاه Ùˆ تصور زنان دوره خودش شد Ùˆ این تصور به صورت مداوم تقریبا ادامه پیدا کرد Ùˆ در Ø±ÙˆØ Ø²Ù†Ø§Ù† Ùˆ دختران این سال ها جاری شد. او با قرارداد نوشته ناشده ای به نماینده معنوی بخش قابل توجهی از زنان روشنÙکر ما تبدیل شد Ùˆ هنوز هم هست. این، جز شاعر خوب بودن ÙØ±ÙˆØº است.
بر اساس شعرها Ùˆ نوشته هایی Ú©Ù‡ از ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ به جا مانده او زندگی غمناکی را پشت سر گذاشته است، تنهایی های ÙˆØØ´ØªÙ†Ø§Ú©ÛŒ Ú©Ù‡ بسیار اذیتش Ù…ÛŒ کرد Ùˆ من شنیدم Ú©Ù‡ گاهی این تنهایی Ùˆ Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ú¯ÛŒ منجر به این Ù…ÛŒ شد Ú©Ù‡ چند روز متوالی در را به روی کسی باز نکند.اما آدم های آشنا با ÙØ±ÙˆØº اکثرا از شادابی Ùˆ سرزندگی او یاد Ù…ÛŒ کنند Ùˆ این Ú©Ù…ÛŒ عجیب است. شما در Ø±ÙØªØ§Ø± او متوجه این تناقض Ù…ÛŒ شدید یا شاهد آن زندگی غمناک بودید؟
زندگی ÙØ±ÙˆØº Ùقط غم انگیز نبود. مالامال بود از Ù„ØØ¸Ù‡ های نشاط، جستجو، کنجکاوی Ùˆ به دست آوردن امتیاز Ùˆ امکاناتی Ú©Ù‡ او را شاد Ù…ÛŒ کرد، مثل امکان Ùیلم ساختن یا آدمهایی Ú©Ù‡ Ú©Ø´Ù Ù…ÛŒ کرد Ùˆ دوست Ù…ÛŒ داشت.
نیروی عظیمی در درون او بود Ùˆ او را سر پا Ù†Ú¯Ù‡ Ù…ÛŒ داشت تا بتواند با مشکلات متعدد روبرو شود. ولی قطعا این اشاره درستی است. روزهای پیاپی Ùˆ Ù„ØØ¸Ù‡ های زیادی داشت Ú©Ù‡ خیلی تلخ Ù…ÛŒ شد. در تلخی معمولا در را به روی خودش Ù…ÛŒ بست Ùˆ آن را با کسی قسمت نمی کرد. به همین دلیل است Ú©Ù‡ من از او در طول سال هایی Ú©Ù‡ شناختمش شکوه Ùˆ شکایتی نشنیدم چز یکی دو بار Ú©Ù‡ از Ø±ÙØªØ§Ø± اهل Ù…ØÙ„ Ùˆ همسایه ها شکایت Ù…ÛŒ کرد یا پاسبان هایی Ú©Ù‡ مزاØÙ…Ø´ Ù…ÛŒ شدند.
گاهی اوقات همسایه ها چیزی را آتش Ù…ÛŒ زدند Ùˆ توی خانه اش Ù…ÛŒ انداختند یا بارها Ùˆ بارها پاسبان ها به بهانه های واهی آمده Ùˆ مزاØÙ…ت ایجاد کرده بودند. اینها چیزهای خیلی عادی بود ولی مطمئنا غمگینش Ù…ÛŒ کرد Ùˆ Ø§ØØ³Ø§Ø³ خاص بودن به معنای انگشت نما بودن به او Ù…ÛŒ داد. اگرچه زن جنگنده ای بود ولی اینها Ø§ØØ³Ø§Ø³Ø§Øª مطبوعی نیستند.
مسائل شخصی Ùˆ درونی خودش Ùˆ بالا Ùˆ پایین های رابطه های عاطÙÛŒ اش را هرگز اظهار نمی کرد. من تا به این Ù„ØØ¸Ù‡ Ú©Ù‡ دارم درباره اش Ùکر Ù…ÛŒ کنم ندیدم به دلبستگی خیلی زیادش به آدمی Ú©Ù‡ دوستش Ù…ÛŒ داشت اشاره ای کرده باشد. این چیزها را ØÙˆØ²Ù‡ شخصی خودش Ù…ÛŒ دانست، هر چند در جامعه روشنÙکری آن دوران، آدم ØµØ§ØØ¨ ØÙˆØ²Ù‡ شخصی نمی شد ولی با علم به این موضوع، مسائل شخصی خودش را سعی Ù…ÛŒ کرد شخصی Ù†Ú¯Ù‡ دارد، در عین اینکه به مختصات جامعه روشنÙکری واق٠بود ولی اگر چیزی را نمی Ù¾Ø°ÛŒØ±ÙØª Ù…ÛŒ توانست با طنز به مقابله خودش Ø§Ú©ØªÙØ§ بکند Ùˆ وارد Ø¨ØØ« های وقت گیر نشود.
مناسبات جامعه روشنÙکری در دهه Û³Û° Ùˆ Û´Û° تکرار شدنی نیست. چون آن زمان جمع های روشنÙکری بیشتری وجود داشت Ùˆ ارتباطات گسترده تری بود. نقش ÙØ±ÙˆØº در این جمع ها Ú†Ù‡ بود Ùˆ همین طور میزان تاثیرگذاری Ùˆ تاثیرپذیری ØŸ
در این ØÙ„قه های روشنÙکری ÙØ±ÙˆØº یکی از سردمداران بود. هم مرید زیادی داشت Ùˆ هم...
یعنی آدم مرید پروری بود؟
دوست داشت Ú©Ù‡ آدم هایی Ø§Ø·Ø±Ø§ÙØ´ باشد. نه به شدت جلال آل اØÙ…د Ùˆ نه به انزوای کسانی دیگری Ú©Ù‡ اصلا این خصلت را نداشتند. ولی دوست داشت Ø§Ø·Ø±Ø§ÙØ´ شلوغ باشد. بسیار تاثیرگذار بود قطعا ØŒ ولی به اندازه ای Ú©Ù‡ تاثیرگذار بود، ندیدم تاثیر بگیرد.
شاید همکاری با ابراهیم گلستان در اعتلای زبان شعری اش موثر بود ولی من به ÙˆØ¶ÙˆØ Ú©Ø³ÛŒ را نمی شناسم Ú©Ù‡ بگویم ÙØ±ÙˆØº از او تاثیر Ú¯Ø±ÙØª.این تاثیری هم Ú©Ù‡ از ذهن Ùˆ زبان گلستان Ú¯Ø±ÙØªØŒ تاثیر مستقیمی به مثابه رابطه شاگرد Ùˆ معلمی نبود نه، این ØØ¶ÙˆØ± Ùˆ دیدگاهی Ú©Ù‡ با آن همجوار شده بود این امکان را ÙØ±Ø§Ù‡Ù… آورد Ú©Ù‡ کارش را جدی تر بگیرد دقیق تر کار بکند. شاید به علت ØØ¶ÙˆØ± ابراهیم گلستان بود Ú©Ù‡ دیگر آدمهای پرت را Ù†Ù¾Ø°ÛŒØ±ÙØª به این ترتیب بله، شکر خدا از تاثیرهای سوء مصون ماند.
اینکه ÙØ±ÙˆØº "دیوار"ØŒ "اسیر" Ùˆ "عصیان" چطور تبدیل Ù…ÛŒ شود به ÙØ±ÙˆØº "تولدی دیگر" Ùˆ "ایمان بیاوریم به آغاز ÙØµÙ„ سرد" یکی از سئوال های اساسی در مورد ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ است. درست است Ú©Ù‡ ابراهیم گلستان در جایی Ú¯ÙØªÙ‡ است اگر من Ù…ÛŒ توانستم این قدر در زندگی یک آدم تاثیرگذار باشم روی زندگی خودم تاثیر Ù…ÛŒ گذاشتم اما به نظر شما واقعا Ú†Ù‡ چیزی باعث این تØÙˆÙ„ شد؟
تØÙˆÙ„Ø´ در دو سه وجه صورت Ú¯Ø±ÙØª ولی یک وجهش در تداوم شعرهای قبل از تولدی دیگر ادامه پیدا کرد Ùˆ آن جنبه مقابله گر با دروغ ØŒ پلیدی Ùˆ ØÙ…اقت است.
واقعا ØØ¶ÙˆØ± ابراهیم گلستان اینقدر کارساز بود؟
بله من Ùکر Ù…ÛŒ کنم ÙØ±ÙˆØº اگر قرار بود از نادر نادرپور تاثیر بگیرد ــ Ú©Ù‡ Ø§ØØªÙ…الا هم مقداری Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ بود ــ این ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ÛŒ Ú©Ù‡ ما Ù…ÛŒ شناسیم نمی شد. او نیاز به یک ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ داشت ــ من گلستان را بخشی از این ÙØ¶Ø§ Ù…ÛŒ شناسم ــ...
یا در واقع کسی Ú©Ù‡ این ÙØ¶Ø§ را در اختیار ÙØ±ÙˆØº گذاشت.
بله، Ú©Ù…Ú© کرد این ÙØ¶Ø§ را به دست بیاورد. خب Ùقط خود ابراهیم گلستان نیست.همراه ابراهیم گلستان بهمن Ù…ØØµØµ هم Ù…ÛŒ آید Ú©Ù‡ از روشنÙکران ممتاز زمان خودش Ùˆ دوست نزدیک ÙØ±ÙˆØº بود. یا هنرمندان دیگری Ú©Ù‡ در سینما شناخت Ùˆ اصلا کش٠سینما به نوعی به ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ Ú©Ù‡ Ù…Ø§ØØµÙ„ ØØ¶ÙˆØ± ابراهیم گلستان بود مرتبط Ù…ÛŒ شود.
من قسمتی از شعر Ùˆ Ø§ØØ³Ø§Ø³Ø§ØªÛŒ بودن Ùˆ غمگین بودنش را در امتداد همان شعرهای قبلی ÙØ±ÙˆØº Ù…ÛŒ دانم، اما در قسمتی دیگر با نگاه گسترده تری به جهان نگاه Ù…ÛŒ کند، وقتی این جهان Ùˆ ابعاد Ù…Ø®ØªÙ„ÙØ´ را کش٠کرد شعرش ارتقاء پیدا کرد. یا این Ú©Ù‡ با لغات بهتری کار کرد Ùˆ این زبان را در یک کش٠مجدد به صورتی در آورد Ú©Ù‡ یک شاعر نیاز دارد.
متوجه شد ممکن است آدم ØÙˆØ§Ø³Ø´ اگر پرت باشد، جنگ های Ú©ÙˆÚ†Ú© را ببرد ولی نبرد اصلی را ببازد در نتیجه دیگر خودش را خیلی وق٠این نکرد Ú©Ù‡ مثلا من گنه کردم یا ... او اعتبار را در جای دیگری جستجو کرد. شعرهای آخر ÙØ±ÙˆØº تا ØØ¯ÙˆØ¯ÛŒ ØØªÛŒ سیاسی هستند یعنی نگاهش به جهان Ùˆ جستجوی درستی Ùˆ عدالت در اواخر عمر کاریش، وسعت Ùˆ اهمیت Ù…ÛŒ گیرد.
من Ùکر Ù…ÛŒ کنم ÙØ±ÙˆØº همان آدم است منتها چون در ÙØ¶Ø§ÛŒ درست تری قرار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ØŒ با آدم های درست تری آمد Ùˆ شد پیدا کرده، متون بهتری را خوانده Ùˆ راهنمای متشخص Ùˆ ممتازی مثل ابراهیم گلستان داشته Ùˆ از همه مهم تر درون Ùˆ باطنش مثل اسÙنجی بوده Ú©Ù‡ خوبی ها را Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ به خود جذب کرده Ùˆ ØÙ…اقت ها را پس زده، قاعدتا باید این طور شود.
یادمان باشد ÙØ±ÙˆØº مثل کسی است Ú©Ù‡ از خانه بیرون Ù…ÛŒ آید یا Ù…ÛŒ رود بالای پشت بام Ùˆ دنیا را تماشا Ù…ÛŒ کند. پروین اعتصامی به نظر من شاعر خیلی بزرگی است ولی از خانه بیرون نمی آید.
مکاشÙÙ‡ در دو ØØ§Ù„ت رخ Ù…ÛŒ دهد. در وجه ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ این مکاشÙÙ‡ به صورت تماشای جهان است. کاملا بیرونی. به همین دلیل است Ú©Ù‡ در شعرهای مهم بعدی اش "من" درونش تخÙی٠پیدا Ù…ÛŒ کند. نمی گویم از یاد Ù…ÛŒ رود. اما مکاشÙÙ‡ پروین اعتصامی اصلا از نوع Ùˆ جنس دیگری است. او آدمی است Ú©Ù‡ به ØØ±Ú©Øª مورچه ها، نخود Ùˆ لوبیا Ùˆ ØµØØ¨Øª میان سیر Ùˆ پیاز توجه Ù…ÛŒ کند Ùˆ این هم جهان Ø´Ú¯ÙØª انگیزی است. اگر شعر پروین درست خوانده شود آن وقت متوجه Ù…ÛŒ شویم کسی Ú©Ù‡ توی یک چاردیواری است چطور دیوارها را نگاه میکند، چطور آجرها را Ù…ÛŒ شمرد Ùˆ چطور نخود Ùˆ لوبیای بی قابل، جایگاه سخن Ú¯ÙØªÙ† پیدا Ù…ÛŒ کنند.
یکی از چیزهایی Ú©Ù‡ به نظر من Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ به Ù†ØÙˆ ØºÛŒØ±Ù…Ù†ØµÙØ§Ù†Ù‡ ای صورت Ù…ÛŒ گیرد این است Ú©Ù‡ این دو شاعر را با هم مقایسه Ù…ÛŒ کنند. انگار این دو در یک جهان ÙˆØ§ØØ¯ به سر Ù…ÛŒ برند یا رقبای همدیگر هستند یا نظرهایشان به یک سو Ùˆ سمت است، نه واقعا اینطوری نیست. قطعا پروین اعتصامی از Ù…ØØ¯ÙˆØ¯Ù‡ خودش یک وسعت Ø´Ú¯ÙØª انگیزی Ù…ÛŒ سازد Ùˆ ÙØ±ÙˆØº ÙØ±Ø®Ø²Ø§Ø¯ وسعت Ø´Ú¯ÙØª انگیز جهان اطرا٠را با جان Ùˆ من خودش همراه Ù…ÛŒ کند Ùˆ چیز Ùوق العاده ای Ù…ÛŒ شود.
bbc