پشت پنجره که آویز می شود
باید دستی تکان بدهم که عاشقانه تر جلوه کنم



حالا که انتظارم را خط می کشد

کاش با شاخه ی نیلوفری به وجهش بیاورم

پشت پنجره که آویز می شود

اول گلم را پنهان می کنم

بعد دستی تکان می دهم که عاشقانه تر جلوه کنم

نکند گمش کنم

می ترسم گمش کنم

آقا با دست راست سلام می کنند

پشت پنجره که آویز می شود

اول دست هایم را پیدا می کنم

بعد گلم را پنهان

و دستی تکان می دهم که عاشقانه تر جلوه کنم

وارد که شدم گلم را رو . . .

نه لبخند را نباید فراموش کنم

پشت پنجره که آویز می شود

اول لبخند می زنم

بعد دست هایم را پیدا می کنم

گلم را پنهان

و دستی تکان می دهم که عاشقانه تر جلوه کنم

وارد که شدم گلم را رو می کنم

با بفرماید می نشینم و حرف می زنم

خانم با این لباس زیبا نیستید

یعنی با این لباس زیبا ترینید

لابد از کم رویی

به سرفه به دستمال دستی رو می اندازد

تا زمین نخورد

پشت پنجره که آویز می شود

اول لبخند می زنم

بعد دست هایم را پیدا می کنم

گلم را پنهان

و دستی تکان می دهم که عاشقانه تر جلوه کنم

پشت پنجره که آویز می شود . . .

الیا س قنواتی