مهرگان نام آور----اين سنگ اشتباه Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است
اين سنگ اشتباه Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است
Ù…ÛŒ شود Ú¯ÙØª نام ديگرش سنگ اشتباهی است
نمی توانم خانه ای بکشم
نمی توانم برای خانه دودکشی بکشم
نمی توانم برای دودکش به Ùکردختری
باشم
نمی توانم برای دختربه Ùکرطنابی باشم
نمی توانم طنابی برای درختی
بکشم
نمی توانم درختی برای دختری
بکشم
این خانه اشتباه Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است
Ù…ÛŒ شود Ú¯ÙØª نام دیگرش خانه ÛŒ
اشتباهی است
درخت های لب جاده سروند
درخت های لب جاده سبزسیرهای
زیبایی هستنذ
می شود ماهی های ته رود را با دهان
باز نکشی؟
Ú¯Ù„ های ØØ§Ø´ÛŒÙ‡ سبز سیرند
این سبز اشتباه Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است
Ù…ÛŒ شود Ú¯ÙØª نام دیگرش سبز اشتبا Ù‡ÛŒ
است
چیزهای دیگری هم Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ اند
مثلن خورشید Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است
مثلن درست Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است
زرد Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است
وسط آسمان Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است
Ù…ÛŒ شود Ú¯ÙØª نام دیگرش زرد اشتباهی است
وقتی رود از کنار خیابان می گذرد
چیزهای زیادی از کنار
خیابان می گذرد
یک بطری خالی یک Ú©ÙØ´ کهنه
مقداری شن مقداری سنگ ریزه
ØØªÛŒ ممکن است
یک بند رخت با لباس هایش از کنار
خیابان بگذرد
وآدمهای زیادی همچنان که دنبا ل لباس
هاشان می دوند
از کنارخیابان بگذرند
آدمهای زیادی دنبال وسایل
زیادی
از کنار خیابان می گذرند
این خیابان اشتباه Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است
Ù…ÛŒ شود Ú¯ÙØª نام دیگرش رود اشتباهی است
وقتی مرد از کنار رود می گذرد
و کلید ها یش را در خیابان گم
نمی کند
وقتی اداره ها تعطیل است
و ورود به اماکن عمومی ممنوع نیست
وسنگ درست آن وسط Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است
Ùˆ Ú¯Ù„ های ØØ§Ø´ÛŒÙ‡ سبز سیرند
ویک بطری خالی ویک بند رخت
با لباس هایش ازکنارت می گذرد
Ù…ÛŒ شود Ú¯ÙØª نام دیگرش مرد اشتباهی است
این زن اشتباه Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است
وقتی سنگ ها در امتداد رودها راه Ù…ÛŒ Ø§ÙØªÙ†Ø¯
Ùˆ سبزه ها در امتداد رودها راه Ù…ÛŒ Ø§ÙØªÙ†Ø¯
Ùˆ خورشید ها در امتداد رودها راه Ù…ÛŒ Ø§ÙØªÙ†Ø¯
Ùˆ رود ها در امتداد رودها راه Ù…ÛŒ Ø§ÙØªÙ†Ø¯
و همراه خود
یک بطری خالی
یک بند رخت
یک Ú©ÙØ´ کهنه
مقداری شن و سنگ ریزه می آورند
Ù…ÛŒ شود Ú¯ÙØª نام دیگرش سنگ اشتباهی
است؟
Ù…ÛŒ شود Ú¯ÙØª نام دیگرش سبز اشتباهی
است؟
زرذ اشتباهی است؟
مرد اشتباهی است؟
نمی توانم خانه ای بکشم
وقتی ازامتداد رود برمی گردد
و کلید هایی که در خیابان گم
نکرده است را
در Ù‚ÙÙ„ در Ù…ÛŒ چرخاند
Ùˆ Ú¯Ù„ های سیر ØØ§Ø´ÛŒÙ‡ را در گلدان
می گذارد
و لباس ها یش را از بند رخت آویزان می
کند
نمی توانم خانه ای بکشم
این خانه
این خیابان
این سبز
این زن
این زرد
این مرد
نمی توانم خانه ای بکشم
مهرگان نام آور
Ù…ÛŒ شود Ú¯ÙØª نام ديگرش سنگ اشتباهی است
نمی توانم خانه ای بکشم
نمی توانم برای خانه دودکشی بکشم
نمی توانم برای دودکش به Ùکردختری
باشم
نمی توانم برای دختربه Ùکرطنابی باشم
نمی توانم طنابی برای درختی
بکشم
نمی توانم درختی برای دختری
بکشم
این خانه اشتباه Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است
Ù…ÛŒ شود Ú¯ÙØª نام دیگرش خانه ÛŒ
اشتباهی است
درخت های لب جاده سروند
درخت های لب جاده سبزسیرهای
زیبایی هستنذ
می شود ماهی های ته رود را با دهان
باز نکشی؟
Ú¯Ù„ های ØØ§Ø´ÛŒÙ‡ سبز سیرند
این سبز اشتباه Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است
Ù…ÛŒ شود Ú¯ÙØª نام دیگرش سبز اشتبا Ù‡ÛŒ
است
چیزهای دیگری هم Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ اند
مثلن خورشید Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است
مثلن درست Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است
زرد Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است
وسط آسمان Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است
Ù…ÛŒ شود Ú¯ÙØª نام دیگرش زرد اشتباهی است
وقتی رود از کنار خیابان می گذرد
چیزهای زیادی از کنار
خیابان می گذرد
یک بطری خالی یک Ú©ÙØ´ کهنه
مقداری شن مقداری سنگ ریزه
ØØªÛŒ ممکن است
یک بند رخت با لباس هایش از کنار
خیابان بگذرد
وآدمهای زیادی همچنان که دنبا ل لباس
هاشان می دوند
از کنارخیابان بگذرند
آدمهای زیادی دنبال وسایل
زیادی
از کنار خیابان می گذرند
این خیابان اشتباه Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است
Ù…ÛŒ شود Ú¯ÙØª نام دیگرش رود اشتباهی است
وقتی مرد از کنار رود می گذرد
و کلید ها یش را در خیابان گم
نمی کند
وقتی اداره ها تعطیل است
و ورود به اماکن عمومی ممنوع نیست
وسنگ درست آن وسط Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است
Ùˆ Ú¯Ù„ های ØØ§Ø´ÛŒÙ‡ سبز سیرند
ویک بطری خالی ویک بند رخت
با لباس هایش ازکنارت می گذرد
Ù…ÛŒ شود Ú¯ÙØª نام دیگرش مرد اشتباهی است
این زن اشتباه Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است
وقتی سنگ ها در امتداد رودها راه Ù…ÛŒ Ø§ÙØªÙ†Ø¯
Ùˆ سبزه ها در امتداد رودها راه Ù…ÛŒ Ø§ÙØªÙ†Ø¯
Ùˆ خورشید ها در امتداد رودها راه Ù…ÛŒ Ø§ÙØªÙ†Ø¯
Ùˆ رود ها در امتداد رودها راه Ù…ÛŒ Ø§ÙØªÙ†Ø¯
و همراه خود
یک بطری خالی
یک بند رخت
یک Ú©ÙØ´ کهنه
مقداری شن و سنگ ریزه می آورند
Ù…ÛŒ شود Ú¯ÙØª نام دیگرش سنگ اشتباهی
است؟
Ù…ÛŒ شود Ú¯ÙØª نام دیگرش سبز اشتباهی
است؟
زرذ اشتباهی است؟
مرد اشتباهی است؟
نمی توانم خانه ای بکشم
وقتی ازامتداد رود برمی گردد
و کلید هایی که در خیابان گم
نکرده است را
در Ù‚ÙÙ„ در Ù…ÛŒ چرخاند
Ùˆ Ú¯Ù„ های سیر ØØ§Ø´ÛŒÙ‡ را در گلدان
می گذارد
و لباس ها یش را از بند رخت آویزان می
کند
نمی توانم خانه ای بکشم
این خانه
این خیابان
این سبز
این زن
این زرد
این مرد
نمی توانم خانه ای بکشم
مهرگان نام آور