الیاس قنوالتی-------بعد از دو لیوان وارو شده

بعد از دو لیوان وارو شده
مثل چراغ دستی اهل یم
کنار تو با سنÙونی مثل تانگو قدم Ù…ÛŒ زنم
بعد از دو لیوان وارو شده
مثل چراغ دستی اهل یم
کنار تو با سنÙونی مثل تانگو قدم Ù…ÛŒ زنم
در آغوشم می گیری
می چرخانیم
دورم نی
روی تخت خوابت بیداریم را رختخوابی می کنم
با چشم های دو لیوان وارو شده
لا
لا لا
لا ای
آرامش بی قراریت نازی
برای سنÙونی در آغوشم Ù…ÛŒ گیری
می چرخانیم
دورم می زنی
الیاس قنوالتی
---
با جو کاری ندارم
با هندسه جغراÙیا بینش
این همه که توی گوشم خواندند
با معشوقه ام کار دارم
که گمش کردم
آخر خیابان آیت الله منتظری نرسیده به خیابان امام خمینی
ØØ§Ù„ا باید بگردم توی منتظری
بگردم توی امام
دنبال اورانیوم های غنی شده نیستم
بگذارید بگردم
Ø§ØØ³Ø§Ø³ هسته ای خودم را Ù…ÛŒ خواهم
بزنید
گاز های اشک آور مرا یاد هم آغوشی هایمان می اندازد
اشک های پر لذتش
بزنید
من با آدم ها ÙØ±Ù‚ دارم
که شعار می نویسند روی دیوار ها
نمی نویسم
Ú©Ù‡ پدرم Ù…ÛŒ Ú¯ÙØª مرگ را عزرائل Ù…ÛŒ نویسد
ÙˆÙکر Ù…ÛŒ کنم عزرائل نیستم
خواهش می کنم کسی نمیرد
دارم به خودم تیر می زنم
می خواهم سوراخ شوم
تا لای تمام کلاستر ها جا بگیرم
و بگردم توی منتظری توی امام
من معشوقه ام را گم کرده ام
بگذارید بگردم
الیاس قنواتی
آرش نوشت