null


پلی زیر باران
بی پناه
زوزه می کشد تا دیر وقت




هایکو - 77


پنجره با خورشید


دوست می شود


رویش شمعدانی ها


هايكو - 50


پروانه اي بر شانه ات


تلنگر باد و خاك


عطسه


هایکو - 34


زبان گنجشک را می فهمم


نشسته


در سکوت خانه ام


هايكو - ۱


پلی زیر باران


بی پناه


زوزه می کشد تا دیر وقت


هايكو - 81


زرد و نارنجی


برگها زیر پایمان



آواز می خوانند

هایکو - 92


خورشید آویزان می شود


در پیچک ها


نیلوفرانه

هایکو - 95


غروب دل انگیز برکه


سنجاقکی


پر می زند

هایکو _ 96


ماه دست هایم را می گیرد


در امتداد شب


یک کلبه

هایکو _ 101


هلهله باران را


شب خریدار است


با گام های من

هایکو _ 113


شنا می کند ماهی


در آسمان


نگاهم آبی است