/ علی رضایی /یک ترانه زیبا از آذربایجان
این قطعه را من بر روی اینترنت دیدم Ùˆ بسیار بردلم نشست. دوست دارم آنرا به شما نیز معرÙÛŒ نمایم، Ú†Ù‡ برای کسانی Ú©Ù‡ کلماتش را Ù…ÛŒÙهمند Ùˆ Ú†Ù‡ آنانکه نمیÙهمند، Ùˆ یا مثل من Ùقط بعضی کلمات را Ù…ÛŒÙهمند.
اثری است زیبا Ùˆ دل انگیزبا صدای توام دو خواننده معاصر آذربایجانی، "موسی موسی اÙ" Ùˆ "ترانه گمرال". این اثر Øتی بدون درک کلام آن هم بر دل آدمی Ù…ÛŒ نشیند، زیرا Ú©Ù‡ موسیقی هنری است زلال. مرز Ùˆ بوم نمیشناسد. بر دل همه انسانها مینشیند. آهنگ این ترانه با Ùراز Ùˆ نشیب لطیÙÛŒ جریان دارد Ùˆ گویی تاریخ روان بشر را برای ما باز Ú¯Ùˆ میکند. این بازگویی در توالی موزون صدای مرد Ùˆ زن نیز جلوه گری میکند.
ولی این صدای زن است Ú©Ù‡ بیشتر ما را مسØور میکند. صدای ترانه گمرال در این قطعه بسیار خوش آهنگ، با شکوه، Ùˆ جادویی است، تو گویی Ú©Ù‡ از اعماق تاریخ صدایش را میشنویم. صورتش نیز زیبا، معصوم، دلنشین، Ùˆ کلاسیک است، گویی Ú©Ù‡ در همه اعصار زیسته Ùˆ مهر تاریخ ندارد.
ترانه این اثر قصه جاویدان مرد و زن است که عاشق یک دیگرند و نیز از هم شکوه دارند.
مرد آغاز میکند که:
من در راه تو هجران کشیدم...
اشک در چشمانم یخ زد....
ولی تو در ØÙ‚ من بیوÙایی کردی...
زن جواب میدهد:
من برسر راه تو از کوه سرازیز گشتم و رودخانه شدم...
من در ظلمت تاریکی برای تو مهتاب شدم...
من در سرمای زمستان برای تو گرمی تابستان شدم..
ولی تو در ØÙ‚ من Ú†Ù‡ کردی ØŸ ...
مرد باز میگوید "من با عشقم آسمان و زمین را بتو دادم"
و سپس صدای پرشکوه زن برمیگردد و مرد نیز با او همصدا میشود که:
من از تو نمیتوانم دور شوم ...
من این نغمه جدایی را دوست ندارم ...
دنیای من تو هستی، من این دنیا را بدون تو نمیخواهم .....
درود برآنان Ùˆ درود بر همه آنان Ú©Ù‡ هنر میاÙرینند.
علی رضایی
vels نوشت