سونات عشق ، شماره ی یازده----پابلو نرودا
سونات عشق ، شماره ی یازده
پابلو نرودا
ترجمه : مهناز بدیهیان
هوس میکنم دهان تو را، صدا و موهای تو را
ساکت و گرسنه در خیابان پرسه می زنم
نان تغذیه ام نمی کند،
وتمام روز طلوع Øواسم را پرت Ù…ÛŒ کند
من جریان شمردنی قدم های تو را طلب می کنم
گرسنه ÛŒ خنده های نرم Ùˆ Ø´Ùا٠توام
دستان تو رنگ ÙˆØØ´ÛŒ Ù…Øصول چیدنی است
گرسنه ی سنگ رنگ پریده ی ناخن های توام
و می خواهم پوستت را مثل تما می یک بادام ببلعم
می خواهم نور پراکنده ی خورشید را در تن تو را ببلعم
بینی برجسته ی چهر ه ی پر غرورت را طلب می کنم
می خواهم ببلعم تجمع سایبان مژگانت را
آهسته قدم بر می دارم گرسنه،
گرگ Ùˆ میش هوای گرÙته را بو Ù…ÛŒ کنم
دلم تو را جستجو می کند، قلب گرم تو را
همچو شیر کوهی بی Øاصل در "کودرا Ú†Ùˆ"
پابلو نرودا
ترجمه : مهناز بدیهیان
هوس میکنم دهان تو را، صدا و موهای تو را
ساکت و گرسنه در خیابان پرسه می زنم
نان تغذیه ام نمی کند،
وتمام روز طلوع Øواسم را پرت Ù…ÛŒ کند
من جریان شمردنی قدم های تو را طلب می کنم
گرسنه ÛŒ خنده های نرم Ùˆ Ø´Ùا٠توام
دستان تو رنگ ÙˆØØ´ÛŒ Ù…Øصول چیدنی است
گرسنه ی سنگ رنگ پریده ی ناخن های توام
و می خواهم پوستت را مثل تما می یک بادام ببلعم
می خواهم نور پراکنده ی خورشید را در تن تو را ببلعم
بینی برجسته ی چهر ه ی پر غرورت را طلب می کنم
می خواهم ببلعم تجمع سایبان مژگانت را
آهسته قدم بر می دارم گرسنه،
گرگ Ùˆ میش هوای گرÙته را بو Ù…ÛŒ کنم
دلم تو را جستجو می کند، قلب گرم تو را
همچو شیر کوهی بی Øاصل در "کودرا Ú†Ùˆ"