ماروین بل / شاعر آمریکایی/ترجمه مهناز بدیهیان/M.Badihian / Marvin Bell
ماروین بل شاعر Ùˆ استاد برجسته ÛŒ آمریکا Ú©Ù‡ اولین ملک الشعرای ایالت آیوا است درسوم آگوست سال 1937 در بروکلین نیویورک دیده بجهان گشود.. از دانشگاه "آلÙرد" لیسانس گرÙت Ùˆ از دانشگاه شیکاگو Ùوق لیسانس Ùˆ از دانشگاه آیوا "ام-اÙ_Ø¢ در یاÙت کرد.
خود زندگی است که ناگهان
پر می کند هر دو گوش را از
صدای آن سمÙونی
که نبضت رامجبور می کند
به طپش
و قلبت را که
متورم می شود
تا مرز انÙجار
---------
ماروین بل شاعر Ùˆ استاد برجسته ÛŒ آمریکا Ú©Ù‡ اولین ملک الشعرای ایالت آیوا است درسوم آگوست سال 1937 در بروکلین نیویورک دیده بجهان گشود.. از دانشگاه "آلÙرد" لیسانس گرÙت Ùˆ از دانشگاه شیکاگو Ùوق لیسانس Ùˆ از دانشگاه آیوا "ام-اÙ_Ø¢ در یاÙت کرد.
(MFA in poetry)
او تاکنون 16 مجموعه شعر منتشر کرده است از جمله کتاب معرو٠او بنام"کتاب مرد مرده".
ماروین بل تاکنون صاØب جوایز ادبی بیشماری شده است. ÙˆÛŒ سالها در بخش ادبیات دانشگاه آیوا Ú©Ù‡ یکی از پر پرستیژ ترین بخشهای ادبی آمریکاست ØŒ تدریس کرد ماروین همچنین در دانشگاهای دیگری از قبیل "گودارد کالج" ØŒ دانشگاه هاوایی، دانشگاه واشنگتن Ùˆ دانشگاه پسیÙیک در اوره گون.
ماروین بل اشعار بسیاری ضد جنگ اÙغانستان Ùˆ عراق نوشته است.
شعر زیرا ماروین بل برای همسرش "دورتی" نوشته است
To Dorothy
تو زیبا نیستی دقیقا
تو زیبایی بطور نا مطلق
تو اجازه می دهی که عل٠هرز
کنار درخت توت بروید
و درخت توت چنان نزدیک به خانه رشد کند
که در خلوت تنهایی
در یک شب بورانی
شاخه های آن
دیوار ها را شانه کند
و روز را جارو کندتا زمانی که ما خوابیده ایم
کودکی ØرÙÛŒ زد بسیار واقعی
"همه ی آنچه مرده اند یکسانند"
ولی این Ú¯Ùته واقعیت ندارد
اگر من تو را از دست بدهم
هوا Øرکت نخواهد کرد
درختی نخواهد رویید
وکسی عل٠هرز را خواهد کشت
گل مرا
و سکوت از آن تو نخواهد بود
اگر من تو را از دست بدهم
از عل٠های هرزه باید اجازه بگیرم
که بگذارند بخوابم
2-
“Poem after Carlos De Andradeâ€
زندگی است
که دشوار است
بیدار شدن، خوابیدن، خوردن
عشق ورزیدن، کار کردن و مردن
آسان نیست
خود زندگی است که ناگهان
پر می کند هر دو گوش را از
صدای آن سمÙونی
که نبضت رامجبور می کند
به طپش
و قلبت را که
متورم می شود
تا مرز انÙجار
خود زندگی است
که گوشش به تو نیست
که گردنت را می پیچاند
و چشمانت را باز می کند
و تو را میسپارد به بد ترین هوای زمستان
که یکبار دیگر وارد خانه شوی
جایی که بنظر می آید
عشق در هوا معلق است
و آن خود زندگی است
Ùقط زندگی
که سبب می شود
استنشاق کنی هوایی را که
پر شده از دوده های چوب و غبارکارخانه
و چون تو عجله کردی
اینک ریه های تو تلاش می کنند
و با یک هیجان عصبی و
همراه برگی در نسیم بهار
به زمین Ù…ÛŒ اÙتند
هرچند زمستان است و تو
می بلعی خاک شهر را
آن مرگ نیست وقتی تو رنج می بری
ان مرگ نیست
وقتی شما برای یکدگر دلتنگید
و ازآن آزرده خاطر
وقتی شکوه می کنید ، آن مرگ نیست
وقتی شما با کسانی که دوستشان دارید در ستیزید
وقتی سوء تÙاهم است
وقتی یک خط در نامه ای
یا اشاره ای در Ùردی
یکی از شما را اسیر می کند
وقتی انتها بنظر نزدیک می رسد
وقتی تو Ùکر Ù…ÛŒ Ú©Ù†ÛŒ خواهی مرد
وقتی آرزو می کنی کاش مرده بودی
هیچکدام از اینها مرگ نیست
آن زندگی است
که در نهایت
برای تو درد می آورد
در دستهایت، در پاهایت
در بغض گلویت، در قلب شکسته
و کمر خرد شده
و زخم معده ، و غدد متورم شده
در تب، سرÙه، عطسه Ùˆ
پاره شدن رگهای خون در شقیقه هاتان
آن زندگی است، نه عصب ها
آن خود زندگی است
و تو نمی توانی از آن بگریزی
خود زندگی است
وتوآنرا طلبیدی
خود زندگی است
Ùˆ تو با عاطÙÙ‡ صر٠نخواهی شد
و باخود ویرانی، ویران نخواهی شد
تو از آن اجتناب نمی کنی
و با خود داری از آن
به آن نظم خواهی داد
با اعتدال
زیرا که،
آن زندگی است
زندگی همه جا
زندگی در تمام Ù„Øظه ها
بنابر این تو با عاطÙÙ‡ صر٠نخواهی شد
تو توسط زندگی
صر٠خواهی شد
آن زندگی است
که تو را زنده خواهد خورد
ولی برای هم اکنون
آن زندگی است که تو را صدا خواهد کرد
به خیابانی که دوده های چوب معلق اند
Ùˆ نشانه های ضعیÙÛŒ از زمزمه ÛŒ نام تو
اما ، قبل از انکه بروی
خیلی دیر است
زندگی پنجه هایش را در تو پیچیده
و قلابش را در قلب تو
و ناگهان تو بیدار می شوی
مثل اینکه برای اولین بار
و تو ایستاده ای در قسمتی از شهر
جایی که هوا شیرین است
و گونه هایت گل انداخته
و سینه ات می طپد
و شکمت سیاره ای، تمام اعضای تو سیاره ای جداگانه
که همه ی آن از یک تکه هرچند
تکه های جداگانه می چرخند
و سکوت نشان دهنده ی ناگزیری
مثل بودن در میان
Ù…Øدودیت های طبیعی زمستان
Ùˆ اØساس خوب
زیرا، زندگی تو را در بازوانش
به قطعاتی پرتاب خواهد کرد
• کارلوس ده آنده راده شاعر برزیلی است
ترجمه مهناز بدیهیان سال 2000
•