null

ترجمه متن و شعر توسط ساسان ورتوان
اریش فرید
اریش فرید در روز 6 ماه مه سال 1921 از مادری بنام نــلی و پــدری بنــام هــوگـــو در ویــن بـد نیـا
آمـد. او تنها فرزند خانواده اش بود.

پنج ساله که بود وارد صحنۀ نمایـش شد و در نمایشـهایی که بـرای کودکان در وین اجرا میشد نقش ایفا میکرد.

در سال 1927 وارد دبستان شد ودر همان سالهای اول استعداد خویش را در نویسندگی به همگان نشان داد تا آنجا که او را بعد از چهار سال روانۀ دبیرستان کردند. درروز 12 مارچ 1938 اُتریش به اشغال

آلمان درآمد و سه هفته بعداز آن پـدر و مـادر اریش توسط گشتـاپو دستـگیـر و بـه جـرم جابجـا و خارج کـردن ارززندانی شدند و بدینسان بود که یک مُحصل زرنگ دبیرستانی یک شبه به یک یهودی فراری

تبدیل شُد.

در 24 ماه مه پدرش از زنـدان آزاد، ولی بلافاصـله در همــان روز دوبـاره دستـگیـر ودر همــان شــب دستگیریً که تحت فشار بازجویان آلمانی قرار گرفته بود جان باخت و پسر 17 ساله اش را با آینده ای

تاریک و مبهم تنها گذاشت.

4 آگوست همانسال اریش فرید از اتریش گُریخت، خود را به بلژیک رساند واز آنجا عازم انگلستان شد و زندگی مهاجرتی خویش را آغاز کرد.در لندن بود که بعدها تدارک فرار مادر بهمراه 70 نفر دیگر به

انگلستان را دید.

بعد از اتمام جنگ بعنوان خبرنگار با خیلی از روزنامه ها، مجلات و حتی بی بی سی همکاری میکرد.

در سال 1968 همکاری خود را با بی بی سی بعلت ناعادلانه قضاوت کردن این موسسه در جنگ سرد قطع کرد، اریش فرید شاعری بود که مُشکلات و مسایل سیاسی را هم در مد کار خود قرا میداده و به خاطر رُک گوئی و بی پرده حرف زدن برای خویش دشمن تراشی میکرد، مخصوصاً در مورد ظلم و ستمهائی که دولت و ارتش اسرائیل به مردم فلسطین روا میداشتند.

اریش در یکی از شعرهایش بنام « بشنو اسرائیل» سروده؛

/ وقتی که در تعقیبمان بودند/ یکی از شُما بودم/ چطور میتوانم با شُما باشم/ وقتی که تعقیب گرید/.......

زندگی در انگلستان و تسلط کامل او به زبان انگلیسی و همینطور نبوغ او در عرصه ادبیات دست بدست هم داده تا او تقریباً تمام آثار شکسپیر را به آلمانی ترجمه کرده و بدین سبب شهرتی هم از این راه در میان آلمانیها و آلمانی زبانان بدست آورد.

در سال 1960 تنها رُمان خود بنام « یک سرباز و یک دختر » که بعد از جنگ از سال 1946 نوشتنش را آغاز کرده بودرا به اتمام رساند و همینطور به جمع آوری کردن اشعارش بشکل منظومه که در سالهای مُتمادی سروده بود پرداخت.

اریش فرید در طول عمرش 3 بار ازدواج کرد که حاصل آن 6 فرزند بوده است، او تمام جوایز ادبی خود را در سالهای پایانی عُمرش دریافت کرد جوایزی که میبایست سالها پیشتر به او تعلق میگرفت، جوایزی که او دریافت کرد ؛ جایزۀ ادبی برمن، جایزۀ دولتی اتُریش ، و همینطور جایزۀ گئورگ بشنر.

اریش فرید در روز 22 نوامبر 1988 در شهر بآدن بآدن آلمان در گذُشت ودر کنسل گرین لندن بخاک سپرده شُد.


نام چند اثر از اریش فرید:

یک سرباز و یک دُختر

و ویتنام و

برای آزادی دهانت را باز کُن







برگردان 3 شعر از اریش فرید بفارسی


1ـ سئوال کوچک


تو میپنداری

آنقدر کوچکی

که نتونی یه سئوال بزرگ بُکنی؟

بهمین خاطره که

گُنده ها

توِ کوچولو را

قبل از اینکه

بزرگ بشین

میگیرن.


2ـ موقعیت کنونی

( عصر بقُدرت رسیدنِ نظامی)


اون کیه

که میخواد

دُنیا همینجور بمونه که هست،

پس اون نمیخواد

که دُنیا بمونه.



3ـ شاید


یادآوری شاید

زجرآورترین

نوع فراموشیست،

یا شاید

مهربانترین نوع

آرام کردن

این زجر.


گرد آوری ، تهیه، تنظیم و ترجمه متن و شعر توسط ساسان ورتوان

منابع از کتابهای مختلف و اینتر نت


1-Kleine Frage
Glaubst du
du bist noch
zu klein
um große
Fragen zu stellen?

Dann kriegen
die Großen
dich klein
noch bevor du
groß genug bist


2-Status quo

(zur Zeit des Wettrüstens)

Wer will
daß die Welt
so bleibt
wie sie ist
der will nicht
daß sie bleibt


3-Vielleicht

Erinnern
das ist
vielleicht
die qualvollste Art
des Vergessens
und vielleicht
die freundlichste Art
der Linderung dieser Qual