Ú¯Ùتاری بر بو٠کور/ علی کریمی
هیچ اندیشه ای در بو٠کور جذاب نیست و ما با آنکه آنها را تجربه نکرده ایم میل داریم آنها را باور کنیم.
Ú¯Ùتاری بر بو٠کور
شخصیتهادر بو٠کور سیالند Ùˆ گذر: لکاته؛ هندی،زن اثیری، پیرمرد خنزرپنزری.... لزجند ØŒ Ùرارند Ùˆ ارتجاعی. نیامده Ù…ÛŒ روند. Ùˆ نرÙته باز Ù…ÛŒ گردند. راوی هم دمدمی است Ùˆ سیال.روال روایت بی معنی Ù…ÛŒ نماید اما نگارش با آن معنا Ù…ÛŒ یابد Ùˆ ماندگار Ù…ÛŒ شود. نا پایداری Ùˆ بی معنایی قصه، باز تاب نابسامانی در پنداری است Ú©Ù‡ خاستگاه بسیاری از ماست.
بو٠کور بازتاب واقعیت نیست بازتاب Øقیقت هم نیست اما از آن نمی گریزد.واقعیت را کنار Ù…ÛŒ زند Ùˆ باآن کنار نمی آید. رویایست در جستجوی Øقیقت. طنز نیست چون تراژدی در آن موج Ù…ÛŒ زند. تراژدی هم نیست چون گویی ما را به ریشخند Ù…ÛŒ گیرد. ویرانگری Ú©Ù‡ خود Ø¢Ùریننده است. گر Ú†Ù‡ Ø¢Ùرینش در جهان بو٠کوری بی معناست همچنان Ú©Ù‡ در جهان ما نیست. هر Ú†Ù‡ هست آن است Ú©Ù‡ نمی باید باشد. Ùˆ ما بدان تن داده ایم. Ùˆ بو٠کور این نا توانمندی را به رخمان Ù…ÛŒ کشد. دهشتناک ترین Øقیقت بو٠کور آن است Ú©Ù‡ واقعیت بیان شده در آن نمی بایست روی داده باشد.
واقعیات دستکاری شده Ú©Ù‡ با زور همه جا Øضور دارند.Ø´Ø¨Ø ÙˆØ§Ù‚Ø¹ÛŒØª رااما Ù…ÛŒ شود در پناه Ù†Ú¯Ùته های هدایت باز یاÙت؛ همچنان Ú©Ù‡ مترسک های Øقیقت را Ú©Ù‡ دارند به زور روایت Ùˆ ولایت به خورد جماعت Ù…ÛŒ دهند Ù…ÛŒ شود در جامعه ÛŒ در بند، باز شناخت. در Ú¯ÙÙ„ (بو٠کور ماندن)برآمد بلاهتی است ØŒ دامنگیر مردمانی Ú©Ù‡ به ارزش های Ùرسوده Ùردی Ùˆ اجتماعی چسبیده Ùˆ شهامت دیدن واقعیت های موجود Ùˆ گذر بسوی Øقیقت را ندارد.Ùˆ از همین جاست Ú©Ù‡ از هراس دیدن چهره ÛŒ چروکیده ÛŒ خودبا به Ù†ÙÛŒ آیینه Ù…ÛŒ پردازند یا کور Ù…ÛŒ شوند . Ùˆ پاره ای با رندی از این جهان در خود خلیده بهره Ù…ÛŒ برند؛ به دیگر سخن آگاهی در خدمت بهره Ú©Ø´ÛŒ انسان.
دنیایی Ú©Ù‡ کلمه از بار معنای راستین خود باز مانده Ùˆ آنچه Ù…ÛŒ نماید باز نمود ناراستی Ùˆ کژتابیست. همتایی شئ Ùˆ زبان دچار گسیختگی است. Ùهم Ùرد Ùˆ باور جمعی از واژه های روزمره همچون آزادی؛ عشق؛ Ùˆ انسان آشÙته Ùˆ Ú¯Ù†Ú¯ Ù…ÛŒ شود. آنکه آزادی را به رخ ما Ù…ÛŒ کشد؛ Ø®Ùقان را پنهان Ù…ÛŒ کند. آنکه از رÙاه Ùˆ راØتی سخن Ù…ÛŒ گوید؛ بند ناÙØ´ به دستگاه Øکومتی بسته است. Ùˆ آنکه از Øقوق شهروندان دم Ù…ÛŒ زند؛ دهان ما را Ù…ÛŒ بنند.
نیرنگ های زبانی در بو٠کور از همان ابتدا با اسم کور آغاز Ù…ÛŒ شود. خنزرپنزری، لکاته؛ ... چرت ما را از ادبیات شسته Ùˆ رÙته پاره Ù…ÛŒ کند. زبان در خدمت واقعیتی نیست Ú©Ù‡ بی اعتباریش را دم بدم آشکار Ù…ÛŒ کند. آنهم در جامعه ای Ú©Ù‡ Ùرهیختگان زور-مدار Ù…ÛŒ کوشندتا زهر Øقیقت سقط شده را پنهان کنند.
هدایت در برابر چیستی Ùˆ چرائی هستی باز Ù…ÛŒ ماند؛ همچنان Ú©Ù‡ گویی در برابر رجاله ها Ùˆ بر پا کنندگان شرایط موجود کاری از او بر نمی آید. اما آن ناتوانی در پرداختن به رمانی، توانمند Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ جان ما یه اش، اشتیاقی است Ú©Ù‡ هیچ جای کتاب از آن سخن به میان نمی آید. اشتیاق به بودنی بی ریا Ùˆ با معنا. همچنان Ú©Ù‡ بی Ú¯Ùتاری در باره Ø®Ùقان جامعه.بو٠کور اثری سیاسی Ù…ÛŒ شود، چرا Ú©Ù‡ از سیاست آن روز ØرÙÛŒ در میان نیست. همچنان Ú©Ù‡ در: ایمان بیاوریم به آغاز Ùصل سرد Ùروغ هم با همه ÛŒ سیاسی بودن، اشاره ای به سیاست نیست.
قالب رمان بازتاب تنگ مناسبات اجتماعی-Ùرهنگی است. جهانی در چنبره ÛŒ سنت ها Ùˆ سیاست های Ùرسوده اما از Ù†Ùس Ù†ÛŒÙتاده.
آمیزه ای از رؤیاهای Ú©Ù‡ نمی بایست دیده Ù…ÛŒ شد Ùˆ تنها در بستر شرایط نا متعار٠Ùرهنگی است Ú©Ù‡ به بودن Ùˆ باز تولید خود ادامه Ù…ÛŒ دهد Ùˆ Ù¾ÛŒ در Ù¾ÛŒ در تلاشی Øقیقتی است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ رود تا سر برآورد.
هیچ اندیشه ای در بو٠کور جذاب نیست و ما با آنکه آنها را تجربه نکرده ایم میل داریم آنها را باور کنیم.
مشکلی Ú©Ù‡ بو٠کور پیش پای ما Ù…ÛŒ گذارد این است Ú©Ù‡ با برجسته شدن نام هدایت، ما را از پرداختن به خودمان باز Ù…ÛŒ دارد.هویت پیچ در پیچ ما تاب در اÙتادن در ورطه بو٠کوری را ندارد. Ùˆ این است Ú©Ù‡ از آن روی بر Ù…ÛŒ گردانیم. Ùˆ چون هدایت نیستیم، چشم هدایت از سوی دیگری را تا گور با خود Ù…ÛŒ بریم.
علی کریمی
دبی
Karimi49@hotmail.com