سایت " تاش انلاین " تا کنون دو مقاله توهین آمیز به من را در سایتش گذاشته است بی آن که دو نقدی را که من بر آثار ظباطبایی نوشته ام روی سایتش بگذارد. هر دو در همین سایت ماه مگ موجودند.یکی " سنت/ تجدد" و دیگری " چرامعتقدم ادعا های آقای طباطبایی بی اعتبارند"

اگر واقعا ریگی به کفش " تلاش انلاین " نیست و به بحث آزاد اعتقاد دارد لااقل این چند خط را روی سایتش بگذارد.
همجنان که قبلا گفته ام بحث من با آقای دکتر سید جواد طباطبایی حول 7 محور است. اگر خانم فرخنده مدرس هم بجای شعار دادن و شیون کردن و رجز خوانی مایه علمی-فلسفی دارند به این 7 ایراد من پاسخ منطقی بدهند. بنده را نه مترجم بلکه آدمی عامی بدانند که این 7 سوال برایش مطرح شده است . ا) بحث " درشرایط امتناع اندیشه " که ورد زبان بسیاری کسان شده است. 2) بحث در باره این که آیا قدمت تاریخ علوم عقلی در ایران هزار ساله و از نوع طراز اول است ؟ 3) آیا رنسانس را جوامع اسلامی در اروپا ایجاد کرده اند؟ 4) آیا اسلام از آغاز سکولار بوده است و سکولاریسم در ذات اسلام است؟ 5)آیا نهاد یا منصب "وزارت " در دوره خلفای راشدین و خلفای اموی بوده است؟ 6) آیا تشیع معاصر با مسیحیت کاتولیک یکی است که آقای طباطبایی عنوان های سلسله مراتب روحانیان تشیع معاصر را برای مقامات کلیسای کاتولیک به کار می برد ؟ 7) آیا با توجه به طرفداری آقای دکتر طباطبایی از متفکران مرتجعی مانند ادموند بورک و محافظه کاران نزدیک به فاشیسم مانند لئو شتراوس نباید ایشان را مرتجع یا لااقل محافظه کار ضد روشنگری دانست؟ لبته بنده سوال می کنم نه این که قاطعانه چنین ادعایی بکنم.هگل هم مخالف روشنگری بود . محافظه کاری جزو سرشت اندیشه هگل است . اگر مارکسیست ها هگل را نماینده روشنگری می دانند نه کانت را از سر استیصال است . در آن صورت باید می پذیرفتند که اساس مارکسیسم که دیالکتیک هگل است از الهیات نشئت یافته است و مارکسیسم نه علم که الهیات هگل است. و می دانیم که هابرماس اخیرا به ارودگاه ارتجاع پیوسته است. سرانجام مارکسیست ها همین است که آخر عمر به کنیسه یا کلیسا یا خانقاه بروند.ا