برداشت کاسیرر و دیلتای از جهان مدرن
یدالله موقن
برداشت کاسیرر و دیلتای از جهان مدرن
(این مقاله در تاریخ 16 دی 1393 در روزنامه "مردم امروز" چاپ شده است)
سرآغاز جهان مدرن را بايد در رنسانس دانست‌، اما كدام متÙكر رنسانسي در شكل دادن به جهان مدرن مهمترين نقش را داشته است؟ به نظر من گاليله. علم Ùيزيك با گاليله Ùˆ نظريه‌ي خورشيد – مركزي كوپرنيك آغاز مي‌شود. آنچه جهان كهن را تكان داد نظريه‌ي كوپرنيك بود كه ادعاهاي كتاب مقدس را درباره‌ي اين ‌كه انسان مركز خلقت Ùˆ مكانش مركز كيهان است باطل كرد. گاليله نيز Ù…Ùهوم Øقيقت را دگرگون كرد. او Ú¯Ùت كه زبان Ùهم٠طبيعت، رياضيات است Ùˆ خرد بشر توانايي شناخت طبيعت را دارد. بنابراين نيازي به الهام‌هاي غيبي٠مندرج در كتاب مقدس نيست. اعلام استقلال Ùيزيك از الهيات Ùˆ جايگزين كردن خرد بشر به جاي ÙˆØÙŠ مندرج در كتاب مقدس دستاورد گاليله است. كم‌كم زيست‌شناسي Ùˆ علوم اجتماعي نيز الگوي Ùيزيك را سرمشق خود قرار دادند Ùˆ خود را مستقل از الهيات اعلام كردند. اين روند را سكولار شدن ذهن اروپايي مي‌نامند. لئوناردو داوينچي، گاليله، كپلر، دكارت Ùˆ نيوتن سازندگان جهان‌بيني جديد علمي هستند. البته آثار Ùيچینو Ùˆ پيكو Ùˆ ديگر متÙكران رنسانسي در شكل‌گيري Ùرديت Ùˆ آزادي‌هاي Ùردي اثرگذار بوده‌اند. در رنسانس هنر Ùˆ علم دست در دست يكديگر مي‌گذارند Ùˆ Ù…Ùهوم Ùرم Ùˆ قانون را شكل مي‌دهند. آثار معماران Ùˆ مجسمه‌سازان Ùˆ نقاشان ايتاليايي در شكل بخشيدن به Ùرديت Ùˆ استقلال Ùرد از صن٠و رسته‌اي كه عضوش بوده يا از مذهبي كه بدان تعلق داشته نقشي قاطع داشته‌اند. ولي در جامعه‌ي ما هنوز كه هنوز است Ùرديت Øتی به معناي رنسانسي آن شكل نگرÙته است. نه تنها به خلاقيت‌هاي Ùردي پروبال داده نمي‌شود بلكه جامعه به شدت هرگونه تظاهر Ùردي را سركوب مي‌كند. هم‌نوايي با جامعه Ùˆ تبعيت از رسوم، گرايش غالب بر جامعه‌ي ما است. پس آثار متÙكران عصر رنسانس براي من ايراني كه هنوز طعم رنسانس را نچشيده‌ام آثاري آموزنده‌اند. اگر خيلي جلوتر بياييم بايد از انقلابي كه اینشتاين در Ùيزيك كرد Ùˆ درك ما را از Ùضا Ùˆ زمان Ùˆ ماده Ùˆ كيهان دگرگون ساخت نام ببريم. اینشتاين، پلانك، هايزنبرگ، شرودينگر، ديراك Ùˆ ديگر Ùيزيك‌دانان بزرگ قرن بيستم درك ما را از جهان دگرگون كرده اند. قرن بيستم را اين دانشمندان Ùˆ نيز زيست‌شناسان Ùˆ شيمي‌دانان Ùˆ پزشكان شكل داده‌اند نه هايدگر، ليوتار Ùˆ ژيژاك Ùˆ امثالهم.
پس از Ùروريزي ديوار برلين Ùˆ به هم پيوستن دو آلمان،اکنون در آلمان كوشش مي‌شود كه به جاي هايدگر كه با نازيسم ارتباط داشت، ارنست كاسيرر را كه ÙيلسوÙÙŠ جهان وطني، ليبرال Ùˆ يهودي بود نماينده‌ي Ùرهنگ آلماني معرÙÙŠ كنند. كاسيرر پيرو هيچ ايدئولوژي توتاليتاریستي نبوده است. او در همه‌ي زمينه‌ها به ويژه ÙلسÙه‌ي علم سرآمد ديگر ÙيلسوÙان بوده است. از اين روي اخيراً در آلمان سالي چند كتاب درباره‌ي ÙلسÙه‌ي كاسيرر منتشر مي‌شود كه پديده‌ي نوظهوري است. متÙكر آلماني ديگري كه دلبستگي خاصي به او دارم ويلهلم ديلتاي (1911-1833) است.
پس از مرگ ديلتاي، كميته‌اي متشكل از ديلتاي‌شناسان آلماني مأمور چاپ Ùˆ ويرايش دست‌نوشت‌هاي او Ù…ÛŒ شوند. اما هنوز پس از گذشت يك قرن، چاپ Ùˆ ويرايش آثار ديلتاي به اتمام نرسيده است. البته تاكنون بيست Ùˆ Ù‡Ùت جلد از آثار او به چاپ رسيده‌اند Ùˆ Ùقط چاپ مكاتبات او در مجموعه‌ي آثارش به اتمام نرسيده‌اند كه جلد نخست آن از یک مجموعه سه جلدی به چاپ رسيده است Ùˆ يك جلد نيز نمايه‌ي مجموعه‌ي آثار ديلتاي خواهد بود كه مجموعاً مي‌شود سي جلد، كه وقتي كنار هم چيده مي‌شوند طول‌شان به يك متر مي‌رسد. به هنگام مطالعه‌ي آثار ديلتاي درمي‌يابيم كه ايده‌آل‌هاي روشنگري به همه‌ي زواياي Ùرهنگ كشورهاي اروپاي غربي Ùˆ مركزي Ù†Ùوذ كرده بودند. Øتي Ùرقه‌هاي نوظهور مسيØÙŠ گرچه ظاهراً خواهان بازگشت به نص كتاب مقدس Ùˆ سرمشق قرار دادن زندگي Ù…Ø³ÙŠØ Ø¨ÙˆØ¯Ù‡â€ŒØ§Ù†Ø¯ Ùˆ مخال٠سكولاريسم برآمده از روشنگري؛ اما در تعاليم آنها نیز Ù†Ùوذ Ùˆ تأثير ايده‌‌آل‌هاي روشنگري همه‌جا مشهود است. از جمله در اعلام استقلال وجدان Ùردي از كليسا. ديلتاي مي‌گويد اگر اين Ùرقه‌ها تØت تأثير روشنگري شكل نگرÙته‌اند پس چرا پيش از عصر روشنگري ظهور نكردند Ùˆ چرا چنين تعاليمي را پيش از دوران روشنگري ترويج نمي‌كردند؟! پژوهش‌هاي ديلتاي در زمينه‌ي رنسانس Ùˆ روشنگري Ùˆ به ويژه تاريخچه‌ي هرمنوتيك بسيار غني‌اند. Ù…Ùصل‌ترين زندگينامه‌ي يك Ùيلسو٠را، كه شلاير ماخر باشد، ديلتاي نگاشته است. كانت كتاب‌هاي نقد خرد ناب، نقد خرد عملي Ùˆ نقد قوه ‌داوري را نوشت، ديلتاي نيز به پيروي از كانت درباره‌ي نقد خرد تاريخي پژوهش مي‌كرد. كساني مانند ديلتاي بايد سرمشق جوانان ما قرار گيرند نه ÙيلسوÙاني كه علم را مردود مي‌دانند Ùˆ عقل را تخطئه مي‌كنند. البته ÙلسÙه‌ي ديلتاي از بعضي جنبه‌ها در تقابل با ÙلسÙه‌ي كاسيرر است كه مي‌توان اين تقابل را به طور خلاصه چنين بيان كرد:
ÙلسÙÙ‡ کاسیرر / ÙلسÙÙ‡ دیلتای
نو کانتیسم / هرمنوتیک(که ناشی از پژوهشهای دیلتای درباره شلایرماخر است )
شناخت / تجربه کردن زندگی
شناخت انتقادی تÙهم
کار کرد (ÙÙˆ نکسیون) / زندگی
البته كاسيرر در قلمرو ÙلسÙه‌ي علم Ùˆ تاريخ علم تبØرش بيشتر از ديلتاي است Ùˆ آثارش نيز منسجم‌تر Ùˆ سيستماتيك‌تر از آثار او هستند.از Øدود يك ربع قرن پیش قرار بوده است كه از آثار ديلتاي يك گزيده‌ي شش جلدي به زبان انگليسي ترجمه شود Ùˆ دانشگاه پرينستون آنها را چاپ كند. طي اين مدت Ùقط پنج جلد از اين مجموعه درآمده، ولي جلد ششم آن هنوز آماده‌ي چاپ نشده است. البته Ùقط ÙيلسوÙان نيستند كه متÙكرند، امروزه دانشمندان٠رشته‌هاي گوناگون اهميت بيشتري در جامعه‌ي Ùرهنگي دارند تا ÙيلسوÙان. ÙلسÙÙ‡ تقريباً رشته‌اي است كه از چشم اÙتاده Ùˆ كسي ارج چنداني براي آن قائل نيست. تازه ÙلسÙÙ‡ Ùقط هرمنوتيك، اگزيستانسياليسم Ùˆ پديدارشناسي نيست. ÙيلسوÙان علم كه در زمينه‌ي مباØØ« ÙلسÙي٠نسبيت، Ùضا، زمان، عليت، مكانيك كوانتوم Ùˆ زيست‌شناسي كار مي‌كنند از Ù„Øاظ آكادميك کار هایشان ارج Ùˆ اهميت بيشتري دارند تا آثار ÙيلسوÙان مابعدالطبيعي. متأسÙانه كساني Ú©Ù‡ در كشور ما به ÙلسÙÙ‡ مي‌پردازند Øتی نمي‌توانند از يك تابع ساده‌ي رياضي مشتق بگيرند يا يك عدد سه رقمي را در يك عدد چهار رقمي ضرب كنند؛ ولي پاي سخنان‌شان كه مي‌نشيني در يك چشم به هم زدن معماهاي جهان Ùˆ جامعه Ùˆ تاريخ Ùˆ سياست را ØÙ„ مي‌كنند Ùˆ ادعاهاي عجيب Ùˆ غريبي دارند Ùˆ علم Ùˆ عقل را نيز به زباله‌دان مي‌Ùرستند. ÙلسÙÙ‡ در كشورمان، مانند Ùرهنگ‌مان، خصلت شديداً غيرعقلاني Ùˆ ضدعلمي دارد Ùˆ بخشي مدغم از وضع موجود شده است. مي‌توان در زمره‌ي متÙكران از رياضي‌داناني مانند هرمان وايل Ùˆ جان Ùون نويمن نام برد كه در بيشتر قلمروهاي رياضيات Ùˆ Ùيزيك مدرن آثاری نبوغ‌آسا نوشته‌اند يا مي‌توان از لاندو Ùيزيكدان روسي نام برد كه يك دوره Ùيزيك نظري در Ø³Ø·Ø Ø¨Ø³ÙŠØ§Ø± عالي در رشته‌هاي مختل٠Ùيزيك نگاشته است كه هر Ùيزيكدان نظري از خواندن هر یک از مجلدات آن مبهوت Ùˆ مسØور مي‌شود. شما Ùكر مي‌كنيد كه متÙكر يعني Ùوكو Ùˆ دريدا Ùˆ هايدگر Ùˆ هابرماس؟! نه، متÙكران امروزي را بايد بيشتر در كسوت دانشمندان جست‌وجو كرد نه ÙيلسوÙان. تÙكر سيستماتيك اين دانشمندان كجا Ùˆ تÙكر روشنÙكران ما كجا!
برداشت کاسیرر و دیلتای از جهان مدرن
(این مقاله در تاریخ 16 دی 1393 در روزنامه "مردم امروز" چاپ شده است)
سرآغاز جهان مدرن را بايد در رنسانس دانست‌، اما كدام متÙكر رنسانسي در شكل دادن به جهان مدرن مهمترين نقش را داشته است؟ به نظر من گاليله. علم Ùيزيك با گاليله Ùˆ نظريه‌ي خورشيد – مركزي كوپرنيك آغاز مي‌شود. آنچه جهان كهن را تكان داد نظريه‌ي كوپرنيك بود كه ادعاهاي كتاب مقدس را درباره‌ي اين ‌كه انسان مركز خلقت Ùˆ مكانش مركز كيهان است باطل كرد. گاليله نيز Ù…Ùهوم Øقيقت را دگرگون كرد. او Ú¯Ùت كه زبان Ùهم٠طبيعت، رياضيات است Ùˆ خرد بشر توانايي شناخت طبيعت را دارد. بنابراين نيازي به الهام‌هاي غيبي٠مندرج در كتاب مقدس نيست. اعلام استقلال Ùيزيك از الهيات Ùˆ جايگزين كردن خرد بشر به جاي ÙˆØÙŠ مندرج در كتاب مقدس دستاورد گاليله است. كم‌كم زيست‌شناسي Ùˆ علوم اجتماعي نيز الگوي Ùيزيك را سرمشق خود قرار دادند Ùˆ خود را مستقل از الهيات اعلام كردند. اين روند را سكولار شدن ذهن اروپايي مي‌نامند. لئوناردو داوينچي، گاليله، كپلر، دكارت Ùˆ نيوتن سازندگان جهان‌بيني جديد علمي هستند. البته آثار Ùيچینو Ùˆ پيكو Ùˆ ديگر متÙكران رنسانسي در شكل‌گيري Ùرديت Ùˆ آزادي‌هاي Ùردي اثرگذار بوده‌اند. در رنسانس هنر Ùˆ علم دست در دست يكديگر مي‌گذارند Ùˆ Ù…Ùهوم Ùرم Ùˆ قانون را شكل مي‌دهند. آثار معماران Ùˆ مجسمه‌سازان Ùˆ نقاشان ايتاليايي در شكل بخشيدن به Ùرديت Ùˆ استقلال Ùرد از صن٠و رسته‌اي كه عضوش بوده يا از مذهبي كه بدان تعلق داشته نقشي قاطع داشته‌اند. ولي در جامعه‌ي ما هنوز كه هنوز است Ùرديت Øتی به معناي رنسانسي آن شكل نگرÙته است. نه تنها به خلاقيت‌هاي Ùردي پروبال داده نمي‌شود بلكه جامعه به شدت هرگونه تظاهر Ùردي را سركوب مي‌كند. هم‌نوايي با جامعه Ùˆ تبعيت از رسوم، گرايش غالب بر جامعه‌ي ما است. پس آثار متÙكران عصر رنسانس براي من ايراني كه هنوز طعم رنسانس را نچشيده‌ام آثاري آموزنده‌اند. اگر خيلي جلوتر بياييم بايد از انقلابي كه اینشتاين در Ùيزيك كرد Ùˆ درك ما را از Ùضا Ùˆ زمان Ùˆ ماده Ùˆ كيهان دگرگون ساخت نام ببريم. اینشتاين، پلانك، هايزنبرگ، شرودينگر، ديراك Ùˆ ديگر Ùيزيك‌دانان بزرگ قرن بيستم درك ما را از جهان دگرگون كرده اند. قرن بيستم را اين دانشمندان Ùˆ نيز زيست‌شناسان Ùˆ شيمي‌دانان Ùˆ پزشكان شكل داده‌اند نه هايدگر، ليوتار Ùˆ ژيژاك Ùˆ امثالهم.
پس از Ùروريزي ديوار برلين Ùˆ به هم پيوستن دو آلمان،اکنون در آلمان كوشش مي‌شود كه به جاي هايدگر كه با نازيسم ارتباط داشت، ارنست كاسيرر را كه ÙيلسوÙÙŠ جهان وطني، ليبرال Ùˆ يهودي بود نماينده‌ي Ùرهنگ آلماني معرÙÙŠ كنند. كاسيرر پيرو هيچ ايدئولوژي توتاليتاریستي نبوده است. او در همه‌ي زمينه‌ها به ويژه ÙلسÙه‌ي علم سرآمد ديگر ÙيلسوÙان بوده است. از اين روي اخيراً در آلمان سالي چند كتاب درباره‌ي ÙلسÙه‌ي كاسيرر منتشر مي‌شود كه پديده‌ي نوظهوري است. متÙكر آلماني ديگري كه دلبستگي خاصي به او دارم ويلهلم ديلتاي (1911-1833) است.
پس از مرگ ديلتاي، كميته‌اي متشكل از ديلتاي‌شناسان آلماني مأمور چاپ Ùˆ ويرايش دست‌نوشت‌هاي او Ù…ÛŒ شوند. اما هنوز پس از گذشت يك قرن، چاپ Ùˆ ويرايش آثار ديلتاي به اتمام نرسيده است. البته تاكنون بيست Ùˆ Ù‡Ùت جلد از آثار او به چاپ رسيده‌اند Ùˆ Ùقط چاپ مكاتبات او در مجموعه‌ي آثارش به اتمام نرسيده‌اند كه جلد نخست آن از یک مجموعه سه جلدی به چاپ رسيده است Ùˆ يك جلد نيز نمايه‌ي مجموعه‌ي آثار ديلتاي خواهد بود كه مجموعاً مي‌شود سي جلد، كه وقتي كنار هم چيده مي‌شوند طول‌شان به يك متر مي‌رسد. به هنگام مطالعه‌ي آثار ديلتاي درمي‌يابيم كه ايده‌آل‌هاي روشنگري به همه‌ي زواياي Ùرهنگ كشورهاي اروپاي غربي Ùˆ مركزي Ù†Ùوذ كرده بودند. Øتي Ùرقه‌هاي نوظهور مسيØÙŠ گرچه ظاهراً خواهان بازگشت به نص كتاب مقدس Ùˆ سرمشق قرار دادن زندگي Ù…Ø³ÙŠØ Ø¨ÙˆØ¯Ù‡â€ŒØ§Ù†Ø¯ Ùˆ مخال٠سكولاريسم برآمده از روشنگري؛ اما در تعاليم آنها نیز Ù†Ùوذ Ùˆ تأثير ايده‌‌آل‌هاي روشنگري همه‌جا مشهود است. از جمله در اعلام استقلال وجدان Ùردي از كليسا. ديلتاي مي‌گويد اگر اين Ùرقه‌ها تØت تأثير روشنگري شكل نگرÙته‌اند پس چرا پيش از عصر روشنگري ظهور نكردند Ùˆ چرا چنين تعاليمي را پيش از دوران روشنگري ترويج نمي‌كردند؟! پژوهش‌هاي ديلتاي در زمينه‌ي رنسانس Ùˆ روشنگري Ùˆ به ويژه تاريخچه‌ي هرمنوتيك بسيار غني‌اند. Ù…Ùصل‌ترين زندگينامه‌ي يك Ùيلسو٠را، كه شلاير ماخر باشد، ديلتاي نگاشته است. كانت كتاب‌هاي نقد خرد ناب، نقد خرد عملي Ùˆ نقد قوه ‌داوري را نوشت، ديلتاي نيز به پيروي از كانت درباره‌ي نقد خرد تاريخي پژوهش مي‌كرد. كساني مانند ديلتاي بايد سرمشق جوانان ما قرار گيرند نه ÙيلسوÙاني كه علم را مردود مي‌دانند Ùˆ عقل را تخطئه مي‌كنند. البته ÙلسÙه‌ي ديلتاي از بعضي جنبه‌ها در تقابل با ÙلسÙه‌ي كاسيرر است كه مي‌توان اين تقابل را به طور خلاصه چنين بيان كرد:
ÙلسÙÙ‡ کاسیرر / ÙلسÙÙ‡ دیلتای
نو کانتیسم / هرمنوتیک(که ناشی از پژوهشهای دیلتای درباره شلایرماخر است )
شناخت / تجربه کردن زندگی
شناخت انتقادی تÙهم
کار کرد (ÙÙˆ نکسیون) / زندگی
البته كاسيرر در قلمرو ÙلسÙه‌ي علم Ùˆ تاريخ علم تبØرش بيشتر از ديلتاي است Ùˆ آثارش نيز منسجم‌تر Ùˆ سيستماتيك‌تر از آثار او هستند.از Øدود يك ربع قرن پیش قرار بوده است كه از آثار ديلتاي يك گزيده‌ي شش جلدي به زبان انگليسي ترجمه شود Ùˆ دانشگاه پرينستون آنها را چاپ كند. طي اين مدت Ùقط پنج جلد از اين مجموعه درآمده، ولي جلد ششم آن هنوز آماده‌ي چاپ نشده است. البته Ùقط ÙيلسوÙان نيستند كه متÙكرند، امروزه دانشمندان٠رشته‌هاي گوناگون اهميت بيشتري در جامعه‌ي Ùرهنگي دارند تا ÙيلسوÙان. ÙلسÙÙ‡ تقريباً رشته‌اي است كه از چشم اÙتاده Ùˆ كسي ارج چنداني براي آن قائل نيست. تازه ÙلسÙÙ‡ Ùقط هرمنوتيك، اگزيستانسياليسم Ùˆ پديدارشناسي نيست. ÙيلسوÙان علم كه در زمينه‌ي مباØØ« ÙلسÙي٠نسبيت، Ùضا، زمان، عليت، مكانيك كوانتوم Ùˆ زيست‌شناسي كار مي‌كنند از Ù„Øاظ آكادميك کار هایشان ارج Ùˆ اهميت بيشتري دارند تا آثار ÙيلسوÙان مابعدالطبيعي. متأسÙانه كساني Ú©Ù‡ در كشور ما به ÙلسÙÙ‡ مي‌پردازند Øتی نمي‌توانند از يك تابع ساده‌ي رياضي مشتق بگيرند يا يك عدد سه رقمي را در يك عدد چهار رقمي ضرب كنند؛ ولي پاي سخنان‌شان كه مي‌نشيني در يك چشم به هم زدن معماهاي جهان Ùˆ جامعه Ùˆ تاريخ Ùˆ سياست را ØÙ„ مي‌كنند Ùˆ ادعاهاي عجيب Ùˆ غريبي دارند Ùˆ علم Ùˆ عقل را نيز به زباله‌دان مي‌Ùرستند. ÙلسÙÙ‡ در كشورمان، مانند Ùرهنگ‌مان، خصلت شديداً غيرعقلاني Ùˆ ضدعلمي دارد Ùˆ بخشي مدغم از وضع موجود شده است. مي‌توان در زمره‌ي متÙكران از رياضي‌داناني مانند هرمان وايل Ùˆ جان Ùون نويمن نام برد كه در بيشتر قلمروهاي رياضيات Ùˆ Ùيزيك مدرن آثاری نبوغ‌آسا نوشته‌اند يا مي‌توان از لاندو Ùيزيكدان روسي نام برد كه يك دوره Ùيزيك نظري در Ø³Ø·Ø Ø¨Ø³ÙŠØ§Ø± عالي در رشته‌هاي مختل٠Ùيزيك نگاشته است كه هر Ùيزيكدان نظري از خواندن هر یک از مجلدات آن مبهوت Ùˆ مسØور مي‌شود. شما Ùكر مي‌كنيد كه متÙكر يعني Ùوكو Ùˆ دريدا Ùˆ هايدگر Ùˆ هابرماس؟! نه، متÙكران امروزي را بايد بيشتر در كسوت دانشمندان جست‌وجو كرد نه ÙيلسوÙان. تÙكر سيستماتيك اين دانشمندان كجا Ùˆ تÙكر روشنÙكران ما كجا!