موقن را به اعتبار ترجمه‌های دقیق و تحشیه‌هایی که بر آثار و اندیشه کاسیرر انجام داده، باید تنها و مهم‌ترین کاسیررشناس ایرانی قلمداد کنیم.

مصاحبه فاروق مقصودی با یدالله موقن بمناسبت سالروز مرگ ارنست کاسیرر که روز یکشنبه 24 فروردین93(13 آپریل2014) در روز نامه فرهیختگان به چاپ رسیده است.

ارنست کاسیرر را فیلسوف فرهنگ نام داده‌اند. تا آخرین لحظات عمر خود در راه دانش و علم گام برداشت و به قولی سالی نبود که از او کتابی و اثری درخور سراغ نتوان کرد. همچنین می‌توان او را مهم‌ترین پیرو سنت تفکر عقلانی اروپایی در قرن بیستم به حساب آورد. سخن از ارنست کاسیرر فیلسوف و متفکر نامدار آلمانی نیمه اول قرن بیستم است که در 13 آوریل 1945 م در دانشگاه کلمبیا آمریکا بدرود حیات گفت. اواخر ایام زندگی برای دوری از شر نازیسم مجبور به ترک وطن شد و در انگلستان، سوئد و در نهایت آمریکا ماوا گزید. شاید همین تجربه بود که وی را به منتقد تمام و کمال فاشیسم تبدیل کرد و در «اسطوره دولت» بنیادهای آن را به فهم درآورد. کاسیرر و اندیشه‌اش برای ما فارسی‌زبانان ناشناخته نیست و این مهم صورت نگرفته است مگر با ترجمه‌هایی که یدالله موقن، مترجم و پژوهشگر فلسفه، از آثار این فیلسوف آلمانی به‌دست داده است. موقن را به اعتبار ترجمه‌های دقیق و تحشیه‌هایی که بر آثار و اندیشه کاسیرر انجام داده، باید تنها و مهم‌ترین کاسیررشناس ایرانی قلمداد کنیم. در سالگرد مرگ «فیلسوف فرهنگ» با یدالله موقن گفت‌وگویی داشته‌ام که در ادامه می‌آید. او بحث از کاسیرر را به مقابله عقلانیت و ضدعقلانیت کشاند و در مقابل «آنارشیست‌های فرهنگی» به دفاع تمام‌قد از کاسیرر پرداخت.
چه کتاب¬هایی با ترجمه شما در دسترس مخاطبان فارسی قرار گرفته است؟
تا کنون پنج کتاب از ارنست کاسیرر ترجمه کرده¬ام که چهار عنوان آن¬ها به چاپ رسیده و به ترتیب چاپ عبارتند از: 1.فلسفه روشنگری که انتشارات نیلوفر منتشر کرده و هم اکنون چاپ سوم آن در بازار کتاب موجود است؛ 2.فلسفه صورت¬های سمبولیک که نشر هرمس منتشر کرده و اکنون چاپ سوم آن رو به اتمام است؛ 3.اسطوره دولت که باز انتشارات هرمس منتشر کرده و چاپ دومش روبه اتمام است؛ 4.سال گذشته هم کتاب «فرد و کیهان در فلسفه رنسانس» از سوی نشر ماهی منتشر شد که چاپ اول آن تمام شده و چاپ دومش در راه است. کتاب پنجمی که از کاسیرر ترجمه کرده¬ام و آماده چاپ است «نظریه نسبیت انشتین» است که بحثی شناخت¬شناسانه را مطرح می¬کند.

*آیا کاسیرر در کلیت این کتاب¬هایی که شما از ایشان ترجمه کرده¬اید یک پروژه را دنبال می¬کند؟ به عبارت دیگر، آیا می¬توان هر یک از این کتاب¬ها را تکمیل کننده یک پازل دانست؟
کاسیرر را آخرین فیلسوف فرهنگ می شناسند.بنابراین برنامه او برنامه ای سیستماتیک یعنی بررسی ونقد فرهنگ انسانی در قالب فلسفه فرم های سمبلیک است. بنده اکنون مشغول مطالعه آثار مارتین هایدگر هستم چون می¬خواهم کتابی درباره بحث هایدگر و ارنست کاسیرر بنویسم. بر اثر همین مطالعات دارم پی می¬برم که فلسفه هایدگر فاقد فانداسیون یعنی فاقد یک اصل یا پایه فلسفی است. نه فقط فلسفه هایدگر، بلکه فلسفه کسانی چون میشل فوکو، ژاک دریدا، و آنچه که فیلسوفان پست¬مدرن نامیده می¬شوند، فاقد فانداسیون هستند یعنی هیچ پایه و شالوده¬ای ندارند. گویی هدف هایدگر و پیروانش ایجاد سردرگمی و هرج و مرج فکری و فرهنگی بوده است.

*آیا نظام فکری و فلسفه ارنست کاسیرر دارای این شالوده¬ای که مدنظر شماست، می¬باشد؟
بله. فلسفه کاسیرر دنباله فلسفه کانت و بر ایده¬آلیسم انتقادی و دستاورد های روشنگری متکی است. کاسیرر کانت را قله فلسفه روشنگری می¬داند و خودش هم از پیروان کانت است، بنابراین خودش را مسلما جزو سنت روشنگری قرار می¬دهد. برخورد کاسیرر با مسائل، برخوردی عقلانی است. و به عبارت بهتر برخوردش با مسایل فلسفی، عقلانیت انتقادی است. آنچه که امروزه بر فلسفه غرب حاکم است رویه ای غیر عقلانی یا بهتر است بگویم ضد عقلانی است. من اگر باز هم بخواهم کتابی ترجمه کنم یا از کتاب¬های ارنست کاسیرر یا لوسین لوی-برول ترجمه می کنم.

*و دلیل این اصرار چیست؟!
چون اندیشه کاسیرر نظام و سیستم قوی¬ای دارد. شما وقتی که آثار هایدگر و امثالهم را مطالعه می¬کنید چنین تفکر سیستماتیکی را نمی¬یابید. مثل اینکه همه چیز در هواست! هیچ چیزی بر هیچ چیزی متکی نیست. مخصوصا آثار فوکو، دریدا، دلوز و امثالهم چنین ویژگی¬ای دارند. انگار قصد اینان ایجاد یک نوع هرج و مرج فکری و فرهنگی بوده است و به حق هم پست مدرنیست ها به «آنارشیست¬های فرهنگی» ملقب شده¬اند. اما هیچ وقت نمی¬توانیم به ارنست کاسیرر لقب آنارشیست فرهنگی بدهیم چرا که تفکرش کاملا سیستماتیک و نظام¬مند است.

*تا چه حدی می¬توان اثر تجربه¬های عینی زندگی کاسیرر را در آثارش و به طور کلی در پروژه نظام مندی که دنبال کرده است، برجسته کرد؟ کاسیرر تجربه فاشیسم در آلمان را به شدت نقد می¬کند و وجوه مختلف آن را کنکاش می¬کند؛ به ویژه در کتاب «اسطوره دولت». آیا تنفسش در زمان فاشیسم، او را به این سمت سوق داده است؟
مسئله فاشیسم مسئله ای است که ذهن خیلی از متفکران غربی را به خود مشغول داشته است. ارنست کاسیرر و هانا آرنت از جمله این متفکران بوده¬اند. برخورد کاسیرر با این مسئله برخوردی از دیدگاه فلسفه صورت¬های سمبلیک است. او بر خلاف هانا آرنت دچار سر درگمی نشد. دغدغه کاسیرر این بود که آیا می-توان فاشیسم را با فلسفه صورت¬های سمبلیک خودش، تبیین کند؟ آنچه که کاسیرر در فاشیسم می¬بیند برکشیده شدن دوباره اسطوره است. او قبلا در جلد دوم فلسفه صورت¬های سمبلیک - یعنی «اندیشه اسطوره¬ای»، که آن را هم جنان که گفتم، ترجمه کرده¬ام - تصور می¬کرد که اسطوره چیزی است متعلق به دوران گذشته ولی با ظهور فاشیسم و نازیسم و به طور کلی توتالیتاریسم معلوم شد که خیر! اسطوره همچنان نیرویی پابرجا است و ممکن است در بحران¬های اجتماعی سربرکشد و تمام دستاوردهای عقلی بشر را از بین ببرد و در نهایت، آنچه را نسل¬های گذشته رشته کرده¬اند پنبه کند. متاسفانه در کشور ما آثاری که به فارسی ترجمه می¬شوند در هوا معلق اند. یعنی انتقاداتی که مثلا بر آثار یک فیلسوف نوشته شده اند هیچگاه مطرح نمی¬شوند. چون اکنون مشغول مطالعه آثار هایدگر و کتاب¬هایی که درباره او نوشته شده اند هستم، می¬توانم حداقل حدود بیست کتاب را نام ببرم که درباره ارتباط هایدگر با نازیسم نوشته شده اند. اصلا عنوان یکی از این کتاب¬ها «هایدگر و نازیسم» نوشته ویکتور فاریاس است. فاریاس اهل شیلی و از دانشجویان هایدگربود. او این کتاب را پس از مرگ استادش و با دسترسی به مجموعه اسنادی که در آرشیوهای ضدجاسوسی آلمان شرقی و نیز با استناد به خود آثار خود هایدگر نگاشته است. او در کتابش این نظررا مطرح می¬کندکه برخلاف آنچه خیلی¬ها می پندارند هایدگر فقط برای مدت کوتاهی طرفدار نازیسم نبوده بلکه تمام عمرش طرفدار نازیسم بوده وقهرمانش نیز در تمام عمر هیتلر بوده است . یک فیلسوف فرانسوی هم به نام ایمانوئل فایه کتابی نوشته با عنوان " هایدگر :بیان فلسفی دادن به نازیسم" و درآنجا گفته که هایدگر کوشش داشت تا به نازیسم بیان فلسفی بدهد و آن را به صورت یک فلسفه درآورد. کتاب¬ دیگری هم هست که عنوانش هست «هایدگر و هولوکاست» .

*با این تفاسیر، آیا معتقد هستید که مترجمان ایرانی آثار هایدگر تغافل می¬کنند؟
ببینید! مترجمان و مروجان آثار و فلسفه هایدگر در کشور مان عنوان چنین کتاب¬هایی را بر زبان نمی¬آورند. دلیلش می تواند دو چیز باشد یا آنان چنین آثاری را نمیشناسند و یا اگر می¬شناسند بر آن ها سرپوش می-گذارند. اگر نمی شناسند پس با فلسفه هایدگر آن طور که باید وشاید آشنا نیستند و اگر می شناسند و بر آن ها سرپوش می گذارند این بد ترین نوع سانسور است که هواداران هایدگر در ارایه فلسفه او اعمال می کنند. در هر صورت اگر منصفانه نگاه کنیم این کار از لحاظ فرهنگی درست نیست. زیرا آنچه ما نیاز داریم پرورش اندیشه انتقادی است نه بت سازی.

*آیا خودتان درباره کتاب¬هایی که ترجمه کرده¬اید، چنین رویه¬ای مدنظر داشته اید؟
بله. در کتاب¬هایی که از کاسیرر ، و نیز کتابی که از لوی-برول، ترجمه کرده¬ام انتقادهایی را که بر آن¬ها نوشته شده اند و در دسترسم بوده اند، ترجمه کرده و به آن کتاب ها افزوده¬ام. به عبارت دیگر نخواستم که از ارنست کاسیرر یا لوی-برول بت بسازم. می¬خواستم نشان دهم که دیگران درباره آثار و نظریات این دو چه دیدگاهی دارند، چه جنبه¬هایی از آرایشان را مثبت می¬دانستند و چه جنبه¬هایی را منفی و ضعیف.

*پیام کاسیرر برای جامعه¬ای چون ایران چیست؟ به عبارت دیگر هدف شما از کار بر روی اندیشه ارنست کاسیرر چه بوده است؟
آنچه که از کاسیرر می¬آموزیم عقلانیت انتقادی است و آنچه که جامعه ما به آن نیاز دارد همین عقلانیت انتقادی است. اگر ما می¬خواهیم با انتشار آثار پست مدرنیستی در جامعه خود به روند ضدعقلانیت کمک کنیم، این بحث دیگری است، ولی اگر منظورمان این است که کشورمان را مترقی و عقلانی کنیم و از وضع غیرعقلانی به در آوریم، آثاری که مورد نیاز ماست، آثاری از نوع کارهای ارنست کاسیرر است که به علم و عقل ارج می نهند.
اگر بخواهیم همه چیز را تخطئه کنیم و علم و عقل را بیهوده بدانیم و بگوییم علم و عقل ما را به رستگاری نمی¬رسانند، ترجمه آثار پست مدرنیستی در این راستا بهترین کار است. اما مسئله این است که آنچه از پژوهش هایم درباره هایدگر و پست مدرنیست¬ها حاصل کرده ام این است که اندیشه اینها - به ویژه هایدگر و دریدا - سخت عرفانی است. البته منظور عرفانی از نوع عرفان مولانا نیست، بلکه اینان هم به نوعی عارف بوده¬اند. ولی این عرفان پنهانی را هایدگر شناسان فقط با تلاش بسیار کشف کرده اند.چیزی که از نظرسینه چاکان هایدگر در کشورمان پنهان مانده است: عرفان مایستر اکهارت. و چه بسا که همین عارف بودن هایدگر و دریدا است که مورد توجه جوانان ما قرار گرفته است.

*کتاب «درباره اسطوره دولت» را قبلا نجف دریابندری با عنوان «افسانه دولت» ترجمه کرده است. آیا قبل از ترجمه «اسطوره دولت» آن ترجمه را هم روئیت کردید؟
بله، البته. مساله این است که وقتی ما می گوییم اسطوره آنچه از آن به ذهن متبادر می¬شود پرستش است. پشت جلد متن انگلیسی کتاب «اسطوره دولت» خلاصه¬ای از نقدهایی که نوشته شده آمده و در آن اشاره شده است که دولت بت شده و پرستیده می¬شود. همه می¬خواهند دولتی راکه بت شده است در اختیار بگیرند. ولی در واژه «افسانه» چنین مفهومی مستتر نیست. هیچ کس به پرستش افسانه نمی¬پردازد ولی این وضعیت درباره اسطوره صدق می کند.

*یعنی عنوانی که شما برای کتاب گذاشتید - اسطوره دولت - ترجمه دقیق¬تری است...
بله، همینطور است. عنوان می¬خواهد این مطلب را برساند که دولت اسطوره و بتی است که باید پرستیده شود نه اینکه درباره¬اش داوری انتقادی صورت گیرد! چیزی که در زمان استالین، هیتلر و موسولینی مطرح شد این بود که ما بایستی دولت¬های اینان را بپرستیم. سزای هر کسی که از این دولت¬ها و طرفدارانش انتقاد می¬¬کرد مرگ بود. بنابراین هیتلر، استالین و موسولینی و مائو بت شده بودند و به عنوان پیشوا مقامی چون قدیسان و پیامبران داشتند! یعنی ما در اینجا با اسطوره سروکار داریم، نه افسانه. اساطیر یونان یعنی آن اعتقادات دینی¬ای که یونانیان باستان داشتند. آن¬ها برای اله¬ها معبد می¬ساختند و آنان را می¬پرستیدند. ممکن است کسی که به این اله¬ها و اساطیراعتقاد نداشته باشد و آن ها را افسانه بداند؛ ولی برای خود یونانیان و رومیان این¬ها اسطوره بودند.
ممکن است این سوال پیش بیاید که پس فرق میان اسطوره و دین چیست؟ معمولا ما واژه «دین» را برای آیین¬های توحیدی چون یهودیت، اسلام و مسیحیت به کار می¬بریم و آنچه را که جنبه شرک داشته باشد و مسئله تعدد خدایان در میان باشد اساطیر می¬گوییم. اساطیر برای یونانیان و رومیان باستان همان دین و اعتقادات مذهبی¬شان است.

*در نمایشگاه کتاب تهران کتابی از شما حضور خواهد داشت یا خیر؟
بایستی مقدمه¬ای بر کتاب «نظریه نسیبت انیشتین» کاسیرر می نوشتم که تا کنون چنین نشده و بنده قصور کرده¬ام، چرا که مشغول مطالعه بر روی آثار هایدگر بوده¬ام. اگر این مقدمه آماده شود احتمالا کتاب برای مهرماه منتشر می¬شود. تا آنجا که اطلاع دارم چاپ دوم «فرد و کیهان در فلسفه رنسانس» در نمایشگاه کتاب اردیبهشت عرضه خواهد شد.