از رنسانس تا پست مدرنیسم
از رنسانس تا پست مدرنیسم (چاپ شده در روز نامه روزگار 11 بهمن 1390)
یدالله موقن
ذهن ايراني، ذهني پيش- رنسانسي، پيش‌-روشنگري Ùˆ به طور خلاصه ذهني پيش‌‌-مدرن است. ضرورت Øاكم بر رويدادها يا Øوادث طبيعي هنوز براي ذهن ايراني قابل هضم نيست. روشنگري مدعي است كه عقل بشر توانايي شناخت طبيعت Ùˆ جامعه را دارد Ùˆ نيازي به كمك Ùوق طبيعي ندارد. روشنگري به جاي مرجعيت كتاب مقدس Ùˆ پاپ Ùˆ سنت Ùˆ Ùرمانروا مرجعيت عقل را قرار مي‌دهد.
شنيده‌ايم Ùˆ خوانده‌ايم كه Ùرديت در دوره‌ي رنسانس شكل گرÙت Ùˆ سوژه [يعني انسان شناسنده] Ùˆ ابژه [يعني موضوع شناخت] از يكديگر متمايز شدند. ابژه در رنسانس بيشتر به معني طبيعت يا كيهان است. Ùرديت انسان بر اثر كوشش‌هايش در جهت شناخت كيهان Øاصل شد.بنابر این Ùردیت انسان Ùˆ کیهان دو همبسته ÛŒ اند.
لئوناردو داوينچي Ùˆ گاليله Ùˆ جوردانو برونو در Ø¢Ùريدن Ù…Ùهوم طبيعت Ùˆ قانون Øاكم بر رويدادهاي طبيعي نقش اساسي داشته‌اند. دادگاه تÙتيش عقايد، گاليله را Ù…Øاكمه Ùˆ او را ناچار به توبه کرد. اما جوردانو برونو پس از سال‌ها زنداني بودن سرانجام به Øكم دادگاه تÙتيش عقايد زنده در آتش سوزانده شد. علوم طبيعي براي استقرار خود قربانيان بسياري داده‌اند. كليسا دانشمندان بسياري را به دادگاه تÙتيش عقايد كشاند آنان را زنداني كرد Ùˆ بعضي را نيز زنده در آتش سوزاند. كتاب‌هاي علمي كتاب‌هاي ضاله شناخته Ù…ÛŒ شدند Ùˆ طعمه Øريق Ù…ÛŒ گشتند. پيدايش مدرنيته در وهله نخست پي آمد نظريه‌ي خورشيد- مركزي كوپرنيك بود. اين نظريه همه‌ي دگم‌هاي يهودي- مسيØÙŠ را بي‌اعتبار Ù…ÛŒ كرد. زمين، ديگر مركز جهان نبود Ùˆ به تبع آن، انسان مركز خلقت Ùˆ سرور مخلوقات شناخته نمي‌شد. بر اثر اين نظريه نظام قرون وسطایی ترك‌هاي عميقي برداشت Ùˆ سرانجام Ùرو ريخت. به دنبال كوپرنيك، گاليله Ùˆ كپلر Ùˆ دكارت Ùˆ نيوتن ظهور کردند Ùˆ علم Ùيزيك را مستقر ساختند Ùˆ استØكام بخشيدند. Ù…Ùهوم قانون Ùˆ ضرورت يا جبر Øاكم بر پديده‌هاي طبيعي شكل گرÙت. قوانين طبيعت، ضرورت وجودي خود را داشتند Ùˆ مستقل از اراده انسان يا رÙتار اخلاقي او بودند. مهم‌ترين دستاورد روشنگري همين موضوع بود كه با سØر Ùˆ جادو يا با خواندن ادعيه Ùˆ اوراد نمي‌توان بر رويدادهاي طبيعي اثر گذاشت Ùˆ جلوي وقوعشان را گرÙت يا وقوعشان را به جلو یا به تاخیر انداخت. Ù…Ùهوم طبيعت Ùˆ قوانين طبيعي موضوع‌هاي ناشناخته ای براي ذهن ايراني هستند. Ùرهنگ ما Ùˆ به طور كلي انديشه‌ي ايراني هنوز Øتی به مرØله‌ي اندیشه رنسانسی نرسيده است. ذهن ايراني، ذهني پيش- رنسانسي، پيش‌-روشنگري Ùˆ به طور خلاصه ذهني پيش‌‌-مدرن است. ضرورت Øاكم بر رويدادها يا Øوادث طبيعي هنوز براي ذهن ايراني قابل هضم نيست. یکی از مشخصه ÛŒ مهم روشنگري كش٠قوانين Øاكم بر پديده‌هاي طبيعي بود. هد٠روشنگري اÙول قدرت كليسا Ùˆ اعتقادات مرتبط با آن بود Ùˆ نیز روشن كردن اذهان عمومي Ùˆ از ميان بردن جهل Ùˆ تعصب Ùˆ خراÙات. روشنگري مدعي است كه عقل بشر توانايي شناخت طبيعت Ùˆ جامعه را دارد Ùˆ نيازي به كمك Ùوق طبيعي ندارد. روشنگري به جاي مرجعيت كتاب مقدس Ùˆ پاپ Ùˆ سنت Ùˆ Ùرمانروا مرجعيت عقل را قرار مي‌دهد. عقل ديگر زير دست كتاب مقدس Ùˆ كليسا Ùˆ سنت نيست بلكه برعكس، اعتبار همه‌ي اين مراجع را بايد با Ù…ØÙƒ عقل سنجيد. روشنگري هيچ مانعي را براي كنجكاوي‌هاي عقلي Ùˆ علمي به رسمیت نمي‌شناسد. عقل Ùˆ علم استقلال دارند Ùˆ بايد آزاد باشند كه بي‌هيچ واهمه‌اي به بررسي موضوع‌هاي خود بپردازند Ùˆ آزادانه اظهارنظر كنند.
از همان قرن Ù‡Ùدهم Ùˆ به ويژه از قرن هجدهم علم Ùيزيك از الهيات مستقل مي‌شود. براي نخستين بار روش پژوهش در علم Ùيزيك را نه ÙيلسوÙان بلكه خود Ùيزيك‌دانان ارائه مي‌دهند. از زمان گاليله به بعد ما شاهد اÙول اهميت ÙلسÙÙ‡ براي علوم هستيم. برعكس،اکنون این ÙلسÙÙ‡ است Ú©Ù‡ روش Ùيزيك نيوتني را مي‌پذيرد Ùˆ اين روش الگوي همه‌ي رشته‌هاي علمي مي‌شود. هر رشته‌ي علمي مي‌خواهد كه علمي به متقني علم Ùيزيك شود. اما موضوع Ù¾Ùست مدرنيسم.
Ù¾Ùست مدرنيسم معنايي دوگانه دارد: يكي اين‌كه ايده‌آل‌هاي روشنگري را راديكال‌تر كنيم Ùˆ برنامه‌ي روشنگري را جلوتر ببريم. در اين معنا من هم مي‌توانم مدعي شوم كه Ù¾Ùست‌مدرنيستم . معناي ديگر پست‌مدرنيسم كه در ايران بيشتر مورد نظر است، اين است كه Ù¾Ùست‌مدرنيسم ضد روشنگري Ùˆ ضدمدرنيته است. اگر مشخصه‌ي روشنگري، عقلاني كردن امور Ùˆ هدÙØ´ تغییر دادن وضع موجود Ùˆ منسجم كردن انديشه Ùˆ ارج نهادن به علم Ùˆ مخصوصاً علوم تجربي است Ùˆ شعارش Ù…Ùاهيم روشن Ùˆ متمايز Ùˆ ابزارش تØليل است؛ مشخصه‌ي Ù¾Ùست‌مدرنيسم، پريشان‌گويي عمدي، مغلق Ùˆ مبهم‌نويسي، پاي‌بند نبودن به اصل امتناع تناقض Ùˆ خوار شمردن قواعد دستوري در نگارش Ùˆ به قول امروزي‌ها در Ú¯Ùتمان است. Ù¾Ùست‌مدرنيسم بيشتر نوعي ژانر ادبي است Ùˆ الگويش نيز ژانر ادبي مدرنيسم است كه نمايندگانش جيمز جويس Ùˆ اليوت Ùˆ كاÙكا هستند. آدورنو سرآغاز Ù¾Ùست‌مدرنيسم را اشعار بودلر مي‌داند. خواننده‌اي كه كتابم «لوسين لوي برول Ùˆ مسأله‌ي ذهنيت‌ها» يا مقدمه‌اي را كه بر ترجمه‌ي «كاركردهاي ذهني در جوامع عقب‌مانده» نوشته‌ام خوانده باشد به ياد خواهد آورد كه در آنجاها Ú¯Ùته‌ام كه نظريه‌ي ذهنيت ابتدايي Ùˆ خصوصيات آن، هم سورئاليست‌ها (آندره برتون Ùˆ...) Ùˆ هم مدرنيست‌ها (جويس Ùˆ اليوت Ùˆ ...) را شديداً تØت‌تأثير قرار داد.
براي آنان شيوه‌ي كار ذهنيت ابتدايي الگوي ذهنيت قهرمانان داستان‌هاي مدرنيستي قرار مي‌گيرد. در مقاله "آدمیت وکسروی سرشت مدرنیته را نشناختند " Ú©Ù‡ در همین روز نامه به چاپ رسید از قول لويناس آمده بود كه ذهنيت ابتدايي نه از طريق مقولات Ùˆ Øتي بازنمايي‌هاي خالص بلكه با معجوني از عواط٠و بازنمايي‌ها از Ù…Øيط خود شناخت Øاصل مي‌كند Ùˆ لويناس Ù…ÛŒ Ú¯Ùت كه اØياي اين نوع ذهنيت هد٠ÙلسÙه‌هاي متاÙيزيكي معاصر بوده است.ولی Ùقط مدرنيست‌ها Ùˆ سورئاليست‌ها Ùˆ اگزيستانسياليست‌ها نيستند كه خواهان اØياي ذهنيت ابتدايي هستند، Ù¾Ùست‌مدرنيست‌ها نيز خواهان Ù…ØÙˆ ذهنيت منطقي- علمي Ùˆ اØياي ذهنيت عرÙاني Ùˆ پيش-‌منطقي انسان ابتدايي شده‌اند. Ù¾Ùست‌ مدرنيست‌ها نيز مي‌خواهند كه انسان Ùرهيخته غربي قواعد منطقي تÙكر استدلالي به ويژه اصل امتناع تناقض را كنار نهد Ùˆ ذهنيتي مانند ذهنيت انسان ابتدايي پيدا كند. كاسيرر در اشاره به ÙلسÙه‌ي هايدگر مي‌گويد كه روشنگري زخم عميقي بر متاÙيزيك زد اما اكنون متاÙيزيك مي‌كوشد تا مجدداً بر پاي خود بايستد. اگر مقامات كليسا -كه در زمان گاليله Ùˆ دكارت قدرت مطلق داشتند- نتوانستند جلوي پيشرÙت علم Ùˆ تكنولوژي را بگيرند، Ù¾Ùست ‌مدرنيست‌هاکه نه زر دارند نه زور به هيچ وجه قادر به انجام اين كار نخواهند بود. اتوپياي ماركسيسم در غرب جدي گرÙته نشد اما به دليل غلبه‌ي انديشه‌ي اسطوره‌اي- ديني بر جوامع شرقي، در شرق ÙˆØÙŠ منزل دانسته شد، Ù¾Ùست‌مدرنيسم هم همين وضع را دارد. به خاطر غيرعقلاني بودن جوامعي مانند جامعه‌ي ما Ùˆ غيرعقلاني بودن ذهن روشنÙكران ما به اين گونه ÙلسÙه‌هاي غيرعقلاني بهایي بيش از Øد داده Ù…ÛŒ شود. اگر مجدداً ماركسيسم را مثال بزنيم، هنوز بسياري از روشنÙكران جهان سومي ماركسيست هستند.آنان Ù…ÛŒ گویند Ú©Ù‡ ماركس از بØران‌هاي ادواري سرمايه‌داري سخن Ú¯Ùته است Ùˆ اكنون نيز اقتصاد كشورهاي سرمايه‌داري در بØران است Ùˆ كارگران نيز به اعتراض‌هاي خياباني دست مي‌زنند. اما آنان نمی گویند Ú©Ù‡ هيچ كجا شعار «ديكتاتوري پرولتاريا» Ùˆ سرنگوني نظام سرمايه‌داري سر داده نمی شودو ديگر سخني از جنگ طبقاتي Ùˆ برپايي ديكتاتوري پرولتاريا Ùˆ ساختن جامعه‌ي بي‌طبقه نيست. ماركسيسم در كشورهاي سرمايه‌داري غربي مرده است؛ اما در كشورهاي جهان سوم هنوز كه هنوز است شعارهاي «ديكتاتوري پرولتاريا»، «مبارزه‌ي طبقاتي»، «جامعه‌ي بي‌دولت Ùˆ بي‌طبقه» به گوش مي‌رسد. وضع Ù¾Ùست ‌مدرنيسم نیز در غرب Ùˆ در كشورهايي مثل كشور ما همين است. در آنجا دريدا Ùˆ هايدگر Ùˆ دلوز Ùˆ ديگران شخصيت‌هاي بسيار مشهوري نيستند Ùقط دانشجويان Ùˆ مدرسان ÙلسÙÙ‡ Ùˆ تعدادي روشنÙكر، نام آنان را شنيده اند ولي آن‌چنان شهرتي ندارند كه ما مي‌پنداريم. رشته‌هاي علمي روش پژوهش خودشان را دارند Ùˆ معمولاً دانشمندان علوم تجربي ÙيلسوÙان را اÙرادي ياوه‌گو مي‌شناسند Ùˆ لاي كتاب‌هاي آنها را باز نمي‌كنند.از نظر آنان Ùيلسو٠نه تنها Ùردي Ùرهيخته Ùˆ دانشور نیست بلكه او را شخصي Ù…ÛŒ پندارند كه پرت Ùˆ پلا زياد مي‌گويد. اگر Ùردی در رشته‌ي ÙلسÙÙ‡ يا علوم اجتماعي دكترا بگيرد شانس چندانی برای ياÙتن شغل ندارد كه مثلاً يك مهندس يا يك Ùيزيكدان Ùˆ شيميدان دارد. Øكومت‌ها Ùˆ صاØبان زر Ùˆ زور نيز براي ØرÙ‌هاي Ù¾Ùست ‌مدرنيست‌ها تره خرد نمي‌كنند. هر روز ØµØ¨Ø Ø¨ÙŠØ´ از بيست ميليون Ù†Ùر براي كار وارد لندن مي‌شوند. قطارهايي كه از شهرهاي مختل٠وارد لندن مي‌شوند، بايد از مسيرهايي Øركت كنند كه با يكديگر برخورد نكنند. ورود بيش از بيست ميليون Ù†Ùر به لندن آن هم طي نيم ساعت به Ù…Øاسبه‌هاي بسيار دقيق نياز دارد. Ùقط با برنامه‌ريزي‌هاي بسيار دقيق Ùˆ Øساب شده مي‌توان چنين جمعيتي را ظر٠مدت كوتاهي جابه‌جا كرد. رياضي شدن پروژه‌ها امري گريزناپذير است. بازگشت به دوران پيش‌-مدرن ناشدني است. امروز عصر علم است، عصر تسخير كرات است. تا چند ميليارد سال ديگر خورشيد متورم مي‌شود Ùˆ زمين را در خود Ùرو مي‌بلعد، بنابراين بشر بايد از هم‌اكنون در پي ياÙتن كره يا كرات ديگري باشد كه از Ù„Øاظ خواص Ùيزيكي Ùˆ شيميايي همانند زمين باشد. براي ياÙتن چنين كره يا كراتي از اباطيل Ù¾Ùست ‌مدرنيست‌ها چيزي Øاصل نمي‌شود.روشنÙکران ایرانی کوشیده اند تا مدرنیته را Ùقط از چشم رومانتیسیسم -Ú©Ù‡ مارکسیسم نیز بخشی از آن است- ببینند. اما دیدگاه رومانتیک ها نسبت به مدرنیته دیدگاهی جدلی وخصمانه بوده است. از این رو درک روشنÙکران ایرانی نیز از مدرنیته درکی غرض آلود Ùˆ ستیزه جویانه بوده است. Ùقط علم- Ú©Ù‡ Øاصل مدرنیته است- مي‌تواند چنين كراتي را بيابد Ùˆ تاكنون پنجاه عدد از اين كرات پيدا شده‌اند. Øتي پيش از آن‌كه سوخت خورشيد به اتمام رسد ذخاير غذايي Ùˆ انرژي زمين تمام مي‌شود Ùˆ بشر براي ياÙتن ذخاير غذايي Ùˆ انرژي‌ ناگزير است كه به جست‌وجوي كراتي بپردازد كه داراي ذخاير غذايي Ùˆ انرژي باشند. باز هم اين كار Ùقط از علم ساخته است نه از وراجي‌هاي Ù¾Ùست ‌مدرنيستي. كهكشان راه‌شيري، Ú©Ù‡ منظومه شمسی ما در آن قرار دارد، مانند ديگر كهكشان‌هاهم به دور خودش مي‌چرخد Ùˆ هم در Ùضا Øركت مي‌كند، خطر اين‌كه منظومه شمسي با يكي از آن كراتي كه ØÙره‌هاي سياه يا سياه‌چاله ‌ها ناميده مي‌شوند برخورد كند Ùˆ نابود شود زياد است. ياÙتن اين سياه‌چاله ‌ها كار ستاره‌شناسان است يعني كار علم است. كره زمين در معرض برخورد با سنگ‌هاي آسماني نیز هست، پيدا كردن اين سنگ‌ها Ùˆ تعيين مدار Øركت‌شان كار علم است. چنان Ú©Ù‡ يكي از این سنگ هادر مسیری باشد Ú©Ù‡ به زمین بر خورد Ù…ÛŒ کند Ú†Ù‡ كاري بايد كرد كه از این برخورد جلوگيري شود؟ اين كار Ùقط از علم برمي‌آيد Ùˆ از دست Ù¾Ùست ‌مدرنيست‌ها هيچ كاري ساخته نيست.
اين‌كه مي‌گویند Ù¾Ùست ‌مدرنيست‌ها از Øقوق اقليت‌ها دÙاع مي‌كنند، بايد Ú¯Ùت كه كار خوبي مي‌كنند. اما وقتي آنان عقل را تخطئه كردند اساس Ùˆ مبناي نظري Øقوق بشر را از ميان برده ‌اند. بنابراين دÙاع از Øقوق اقليت‌ها شالوده‌ي نظري Ù…Øكمي نخواهد داشت. هر مدرسي در غرب ناگزير است كه براي به دست آوردن كرسي استادي Ùˆ ØÙظ آن ØرÙ‌هاي تازه‌اي بزند. اما بيشتر اين ØرÙ‌هاي تازه شالوده‌ي نظري Ù…Øكمي ندارند Ùˆ به زودي در Ù…Øاق Ùراموشي مي‌اÙتند. امروزه ميان قاره‌ها براي اشغال بازار رقابت شديدي وجود دارد. بنابراين بايد توليد مرغوب‌تر Ùˆ ارزان‌تر تمام شود تا بتواند در بازار جهاني رقابت كند؛ از اين رو نقش تكنولوژي، ماشين‌هاي خودكار Ùˆ رÙبات‌ها بيشتر شده Ùˆ همه‌ي اين‌ها بر خلا٠آن چيزي هایی است كه Ù¾Ùست ‌مدرنيست‌ها آرزوي تØقق‌اش را دارند. عقلانيت رياضي رو به اÙزايش است نه رو به كاهش. نكته‌ي مهم ديگري كه بايد در نظر داشت اين است كه عقايد Ù¾Ùست ‌مدرنيستي عقايد شخصي بعضي ÙيلسوÙان غربي اند Ùˆ هر متÙكر غربي مدعي است كه Ùقط او درست مي‌گويد Ùˆ ديگران نادرست. هر Ùيلسو٠غربي پنبه عقايد ديگر ÙيلسوÙان غربي را مي‌زند. اما نظريه‌هاي علمي Ùراشخصي‌اند. هيچ‌كس نمي‌تواند به اثبات برساند كه نظريه‌هاي علمي، صدق جهان شمول ندارند Ùˆ عقايد شخصي Ùلان يا بهمان دانشمند اند. اما عقايد ÙلسÙÙŠ شديداً وابسته به Ùرهنگ موطن Ùيلسو٠اند Ùˆ Ù…Øلي‌اند نه جهان‌شمول. Øتي ÙلسÙه‌هايي كه درباره‌ي Ù…Ùاهيم علمي هستند نيز چندان صدق جهان‌شمول ندارند تا Ú†Ù‡ رسد به ÙلسÙه‌هاي نظري.
یدالله موقن
ذهن ايراني، ذهني پيش- رنسانسي، پيش‌-روشنگري Ùˆ به طور خلاصه ذهني پيش‌‌-مدرن است. ضرورت Øاكم بر رويدادها يا Øوادث طبيعي هنوز براي ذهن ايراني قابل هضم نيست. روشنگري مدعي است كه عقل بشر توانايي شناخت طبيعت Ùˆ جامعه را دارد Ùˆ نيازي به كمك Ùوق طبيعي ندارد. روشنگري به جاي مرجعيت كتاب مقدس Ùˆ پاپ Ùˆ سنت Ùˆ Ùرمانروا مرجعيت عقل را قرار مي‌دهد.
شنيده‌ايم Ùˆ خوانده‌ايم كه Ùرديت در دوره‌ي رنسانس شكل گرÙت Ùˆ سوژه [يعني انسان شناسنده] Ùˆ ابژه [يعني موضوع شناخت] از يكديگر متمايز شدند. ابژه در رنسانس بيشتر به معني طبيعت يا كيهان است. Ùرديت انسان بر اثر كوشش‌هايش در جهت شناخت كيهان Øاصل شد.بنابر این Ùردیت انسان Ùˆ کیهان دو همبسته ÛŒ اند.
لئوناردو داوينچي Ùˆ گاليله Ùˆ جوردانو برونو در Ø¢Ùريدن Ù…Ùهوم طبيعت Ùˆ قانون Øاكم بر رويدادهاي طبيعي نقش اساسي داشته‌اند. دادگاه تÙتيش عقايد، گاليله را Ù…Øاكمه Ùˆ او را ناچار به توبه کرد. اما جوردانو برونو پس از سال‌ها زنداني بودن سرانجام به Øكم دادگاه تÙتيش عقايد زنده در آتش سوزانده شد. علوم طبيعي براي استقرار خود قربانيان بسياري داده‌اند. كليسا دانشمندان بسياري را به دادگاه تÙتيش عقايد كشاند آنان را زنداني كرد Ùˆ بعضي را نيز زنده در آتش سوزاند. كتاب‌هاي علمي كتاب‌هاي ضاله شناخته Ù…ÛŒ شدند Ùˆ طعمه Øريق Ù…ÛŒ گشتند. پيدايش مدرنيته در وهله نخست پي آمد نظريه‌ي خورشيد- مركزي كوپرنيك بود. اين نظريه همه‌ي دگم‌هاي يهودي- مسيØÙŠ را بي‌اعتبار Ù…ÛŒ كرد. زمين، ديگر مركز جهان نبود Ùˆ به تبع آن، انسان مركز خلقت Ùˆ سرور مخلوقات شناخته نمي‌شد. بر اثر اين نظريه نظام قرون وسطایی ترك‌هاي عميقي برداشت Ùˆ سرانجام Ùرو ريخت. به دنبال كوپرنيك، گاليله Ùˆ كپلر Ùˆ دكارت Ùˆ نيوتن ظهور کردند Ùˆ علم Ùيزيك را مستقر ساختند Ùˆ استØكام بخشيدند. Ù…Ùهوم قانون Ùˆ ضرورت يا جبر Øاكم بر پديده‌هاي طبيعي شكل گرÙت. قوانين طبيعت، ضرورت وجودي خود را داشتند Ùˆ مستقل از اراده انسان يا رÙتار اخلاقي او بودند. مهم‌ترين دستاورد روشنگري همين موضوع بود كه با سØر Ùˆ جادو يا با خواندن ادعيه Ùˆ اوراد نمي‌توان بر رويدادهاي طبيعي اثر گذاشت Ùˆ جلوي وقوعشان را گرÙت يا وقوعشان را به جلو یا به تاخیر انداخت. Ù…Ùهوم طبيعت Ùˆ قوانين طبيعي موضوع‌هاي ناشناخته ای براي ذهن ايراني هستند. Ùرهنگ ما Ùˆ به طور كلي انديشه‌ي ايراني هنوز Øتی به مرØله‌ي اندیشه رنسانسی نرسيده است. ذهن ايراني، ذهني پيش- رنسانسي، پيش‌-روشنگري Ùˆ به طور خلاصه ذهني پيش‌‌-مدرن است. ضرورت Øاكم بر رويدادها يا Øوادث طبيعي هنوز براي ذهن ايراني قابل هضم نيست. یکی از مشخصه ÛŒ مهم روشنگري كش٠قوانين Øاكم بر پديده‌هاي طبيعي بود. هد٠روشنگري اÙول قدرت كليسا Ùˆ اعتقادات مرتبط با آن بود Ùˆ نیز روشن كردن اذهان عمومي Ùˆ از ميان بردن جهل Ùˆ تعصب Ùˆ خراÙات. روشنگري مدعي است كه عقل بشر توانايي شناخت طبيعت Ùˆ جامعه را دارد Ùˆ نيازي به كمك Ùوق طبيعي ندارد. روشنگري به جاي مرجعيت كتاب مقدس Ùˆ پاپ Ùˆ سنت Ùˆ Ùرمانروا مرجعيت عقل را قرار مي‌دهد. عقل ديگر زير دست كتاب مقدس Ùˆ كليسا Ùˆ سنت نيست بلكه برعكس، اعتبار همه‌ي اين مراجع را بايد با Ù…ØÙƒ عقل سنجيد. روشنگري هيچ مانعي را براي كنجكاوي‌هاي عقلي Ùˆ علمي به رسمیت نمي‌شناسد. عقل Ùˆ علم استقلال دارند Ùˆ بايد آزاد باشند كه بي‌هيچ واهمه‌اي به بررسي موضوع‌هاي خود بپردازند Ùˆ آزادانه اظهارنظر كنند.
از همان قرن Ù‡Ùدهم Ùˆ به ويژه از قرن هجدهم علم Ùيزيك از الهيات مستقل مي‌شود. براي نخستين بار روش پژوهش در علم Ùيزيك را نه ÙيلسوÙان بلكه خود Ùيزيك‌دانان ارائه مي‌دهند. از زمان گاليله به بعد ما شاهد اÙول اهميت ÙلسÙÙ‡ براي علوم هستيم. برعكس،اکنون این ÙلسÙÙ‡ است Ú©Ù‡ روش Ùيزيك نيوتني را مي‌پذيرد Ùˆ اين روش الگوي همه‌ي رشته‌هاي علمي مي‌شود. هر رشته‌ي علمي مي‌خواهد كه علمي به متقني علم Ùيزيك شود. اما موضوع Ù¾Ùست مدرنيسم.
Ù¾Ùست مدرنيسم معنايي دوگانه دارد: يكي اين‌كه ايده‌آل‌هاي روشنگري را راديكال‌تر كنيم Ùˆ برنامه‌ي روشنگري را جلوتر ببريم. در اين معنا من هم مي‌توانم مدعي شوم كه Ù¾Ùست‌مدرنيستم . معناي ديگر پست‌مدرنيسم كه در ايران بيشتر مورد نظر است، اين است كه Ù¾Ùست‌مدرنيسم ضد روشنگري Ùˆ ضدمدرنيته است. اگر مشخصه‌ي روشنگري، عقلاني كردن امور Ùˆ هدÙØ´ تغییر دادن وضع موجود Ùˆ منسجم كردن انديشه Ùˆ ارج نهادن به علم Ùˆ مخصوصاً علوم تجربي است Ùˆ شعارش Ù…Ùاهيم روشن Ùˆ متمايز Ùˆ ابزارش تØليل است؛ مشخصه‌ي Ù¾Ùست‌مدرنيسم، پريشان‌گويي عمدي، مغلق Ùˆ مبهم‌نويسي، پاي‌بند نبودن به اصل امتناع تناقض Ùˆ خوار شمردن قواعد دستوري در نگارش Ùˆ به قول امروزي‌ها در Ú¯Ùتمان است. Ù¾Ùست‌مدرنيسم بيشتر نوعي ژانر ادبي است Ùˆ الگويش نيز ژانر ادبي مدرنيسم است كه نمايندگانش جيمز جويس Ùˆ اليوت Ùˆ كاÙكا هستند. آدورنو سرآغاز Ù¾Ùست‌مدرنيسم را اشعار بودلر مي‌داند. خواننده‌اي كه كتابم «لوسين لوي برول Ùˆ مسأله‌ي ذهنيت‌ها» يا مقدمه‌اي را كه بر ترجمه‌ي «كاركردهاي ذهني در جوامع عقب‌مانده» نوشته‌ام خوانده باشد به ياد خواهد آورد كه در آنجاها Ú¯Ùته‌ام كه نظريه‌ي ذهنيت ابتدايي Ùˆ خصوصيات آن، هم سورئاليست‌ها (آندره برتون Ùˆ...) Ùˆ هم مدرنيست‌ها (جويس Ùˆ اليوت Ùˆ ...) را شديداً تØت‌تأثير قرار داد.
براي آنان شيوه‌ي كار ذهنيت ابتدايي الگوي ذهنيت قهرمانان داستان‌هاي مدرنيستي قرار مي‌گيرد. در مقاله "آدمیت وکسروی سرشت مدرنیته را نشناختند " Ú©Ù‡ در همین روز نامه به چاپ رسید از قول لويناس آمده بود كه ذهنيت ابتدايي نه از طريق مقولات Ùˆ Øتي بازنمايي‌هاي خالص بلكه با معجوني از عواط٠و بازنمايي‌ها از Ù…Øيط خود شناخت Øاصل مي‌كند Ùˆ لويناس Ù…ÛŒ Ú¯Ùت كه اØياي اين نوع ذهنيت هد٠ÙلسÙه‌هاي متاÙيزيكي معاصر بوده است.ولی Ùقط مدرنيست‌ها Ùˆ سورئاليست‌ها Ùˆ اگزيستانسياليست‌ها نيستند كه خواهان اØياي ذهنيت ابتدايي هستند، Ù¾Ùست‌مدرنيست‌ها نيز خواهان Ù…ØÙˆ ذهنيت منطقي- علمي Ùˆ اØياي ذهنيت عرÙاني Ùˆ پيش-‌منطقي انسان ابتدايي شده‌اند. Ù¾Ùست‌ مدرنيست‌ها نيز مي‌خواهند كه انسان Ùرهيخته غربي قواعد منطقي تÙكر استدلالي به ويژه اصل امتناع تناقض را كنار نهد Ùˆ ذهنيتي مانند ذهنيت انسان ابتدايي پيدا كند. كاسيرر در اشاره به ÙلسÙه‌ي هايدگر مي‌گويد كه روشنگري زخم عميقي بر متاÙيزيك زد اما اكنون متاÙيزيك مي‌كوشد تا مجدداً بر پاي خود بايستد. اگر مقامات كليسا -كه در زمان گاليله Ùˆ دكارت قدرت مطلق داشتند- نتوانستند جلوي پيشرÙت علم Ùˆ تكنولوژي را بگيرند، Ù¾Ùست ‌مدرنيست‌هاکه نه زر دارند نه زور به هيچ وجه قادر به انجام اين كار نخواهند بود. اتوپياي ماركسيسم در غرب جدي گرÙته نشد اما به دليل غلبه‌ي انديشه‌ي اسطوره‌اي- ديني بر جوامع شرقي، در شرق ÙˆØÙŠ منزل دانسته شد، Ù¾Ùست‌مدرنيسم هم همين وضع را دارد. به خاطر غيرعقلاني بودن جوامعي مانند جامعه‌ي ما Ùˆ غيرعقلاني بودن ذهن روشنÙكران ما به اين گونه ÙلسÙه‌هاي غيرعقلاني بهایي بيش از Øد داده Ù…ÛŒ شود. اگر مجدداً ماركسيسم را مثال بزنيم، هنوز بسياري از روشنÙكران جهان سومي ماركسيست هستند.آنان Ù…ÛŒ گویند Ú©Ù‡ ماركس از بØران‌هاي ادواري سرمايه‌داري سخن Ú¯Ùته است Ùˆ اكنون نيز اقتصاد كشورهاي سرمايه‌داري در بØران است Ùˆ كارگران نيز به اعتراض‌هاي خياباني دست مي‌زنند. اما آنان نمی گویند Ú©Ù‡ هيچ كجا شعار «ديكتاتوري پرولتاريا» Ùˆ سرنگوني نظام سرمايه‌داري سر داده نمی شودو ديگر سخني از جنگ طبقاتي Ùˆ برپايي ديكتاتوري پرولتاريا Ùˆ ساختن جامعه‌ي بي‌طبقه نيست. ماركسيسم در كشورهاي سرمايه‌داري غربي مرده است؛ اما در كشورهاي جهان سوم هنوز كه هنوز است شعارهاي «ديكتاتوري پرولتاريا»، «مبارزه‌ي طبقاتي»، «جامعه‌ي بي‌دولت Ùˆ بي‌طبقه» به گوش مي‌رسد. وضع Ù¾Ùست ‌مدرنيسم نیز در غرب Ùˆ در كشورهايي مثل كشور ما همين است. در آنجا دريدا Ùˆ هايدگر Ùˆ دلوز Ùˆ ديگران شخصيت‌هاي بسيار مشهوري نيستند Ùقط دانشجويان Ùˆ مدرسان ÙلسÙÙ‡ Ùˆ تعدادي روشنÙكر، نام آنان را شنيده اند ولي آن‌چنان شهرتي ندارند كه ما مي‌پنداريم. رشته‌هاي علمي روش پژوهش خودشان را دارند Ùˆ معمولاً دانشمندان علوم تجربي ÙيلسوÙان را اÙرادي ياوه‌گو مي‌شناسند Ùˆ لاي كتاب‌هاي آنها را باز نمي‌كنند.از نظر آنان Ùيلسو٠نه تنها Ùردي Ùرهيخته Ùˆ دانشور نیست بلكه او را شخصي Ù…ÛŒ پندارند كه پرت Ùˆ پلا زياد مي‌گويد. اگر Ùردی در رشته‌ي ÙلسÙÙ‡ يا علوم اجتماعي دكترا بگيرد شانس چندانی برای ياÙتن شغل ندارد كه مثلاً يك مهندس يا يك Ùيزيكدان Ùˆ شيميدان دارد. Øكومت‌ها Ùˆ صاØبان زر Ùˆ زور نيز براي ØرÙ‌هاي Ù¾Ùست ‌مدرنيست‌ها تره خرد نمي‌كنند. هر روز ØµØ¨Ø Ø¨ÙŠØ´ از بيست ميليون Ù†Ùر براي كار وارد لندن مي‌شوند. قطارهايي كه از شهرهاي مختل٠وارد لندن مي‌شوند، بايد از مسيرهايي Øركت كنند كه با يكديگر برخورد نكنند. ورود بيش از بيست ميليون Ù†Ùر به لندن آن هم طي نيم ساعت به Ù…Øاسبه‌هاي بسيار دقيق نياز دارد. Ùقط با برنامه‌ريزي‌هاي بسيار دقيق Ùˆ Øساب شده مي‌توان چنين جمعيتي را ظر٠مدت كوتاهي جابه‌جا كرد. رياضي شدن پروژه‌ها امري گريزناپذير است. بازگشت به دوران پيش‌-مدرن ناشدني است. امروز عصر علم است، عصر تسخير كرات است. تا چند ميليارد سال ديگر خورشيد متورم مي‌شود Ùˆ زمين را در خود Ùرو مي‌بلعد، بنابراين بشر بايد از هم‌اكنون در پي ياÙتن كره يا كرات ديگري باشد كه از Ù„Øاظ خواص Ùيزيكي Ùˆ شيميايي همانند زمين باشد. براي ياÙتن چنين كره يا كراتي از اباطيل Ù¾Ùست ‌مدرنيست‌ها چيزي Øاصل نمي‌شود.روشنÙکران ایرانی کوشیده اند تا مدرنیته را Ùقط از چشم رومانتیسیسم -Ú©Ù‡ مارکسیسم نیز بخشی از آن است- ببینند. اما دیدگاه رومانتیک ها نسبت به مدرنیته دیدگاهی جدلی وخصمانه بوده است. از این رو درک روشنÙکران ایرانی نیز از مدرنیته درکی غرض آلود Ùˆ ستیزه جویانه بوده است. Ùقط علم- Ú©Ù‡ Øاصل مدرنیته است- مي‌تواند چنين كراتي را بيابد Ùˆ تاكنون پنجاه عدد از اين كرات پيدا شده‌اند. Øتي پيش از آن‌كه سوخت خورشيد به اتمام رسد ذخاير غذايي Ùˆ انرژي زمين تمام مي‌شود Ùˆ بشر براي ياÙتن ذخاير غذايي Ùˆ انرژي‌ ناگزير است كه به جست‌وجوي كراتي بپردازد كه داراي ذخاير غذايي Ùˆ انرژي باشند. باز هم اين كار Ùقط از علم ساخته است نه از وراجي‌هاي Ù¾Ùست ‌مدرنيستي. كهكشان راه‌شيري، Ú©Ù‡ منظومه شمسی ما در آن قرار دارد، مانند ديگر كهكشان‌هاهم به دور خودش مي‌چرخد Ùˆ هم در Ùضا Øركت مي‌كند، خطر اين‌كه منظومه شمسي با يكي از آن كراتي كه ØÙره‌هاي سياه يا سياه‌چاله ‌ها ناميده مي‌شوند برخورد كند Ùˆ نابود شود زياد است. ياÙتن اين سياه‌چاله ‌ها كار ستاره‌شناسان است يعني كار علم است. كره زمين در معرض برخورد با سنگ‌هاي آسماني نیز هست، پيدا كردن اين سنگ‌ها Ùˆ تعيين مدار Øركت‌شان كار علم است. چنان Ú©Ù‡ يكي از این سنگ هادر مسیری باشد Ú©Ù‡ به زمین بر خورد Ù…ÛŒ کند Ú†Ù‡ كاري بايد كرد كه از این برخورد جلوگيري شود؟ اين كار Ùقط از علم برمي‌آيد Ùˆ از دست Ù¾Ùست ‌مدرنيست‌ها هيچ كاري ساخته نيست.
اين‌كه مي‌گویند Ù¾Ùست ‌مدرنيست‌ها از Øقوق اقليت‌ها دÙاع مي‌كنند، بايد Ú¯Ùت كه كار خوبي مي‌كنند. اما وقتي آنان عقل را تخطئه كردند اساس Ùˆ مبناي نظري Øقوق بشر را از ميان برده ‌اند. بنابراين دÙاع از Øقوق اقليت‌ها شالوده‌ي نظري Ù…Øكمي نخواهد داشت. هر مدرسي در غرب ناگزير است كه براي به دست آوردن كرسي استادي Ùˆ ØÙظ آن ØرÙ‌هاي تازه‌اي بزند. اما بيشتر اين ØرÙ‌هاي تازه شالوده‌ي نظري Ù…Øكمي ندارند Ùˆ به زودي در Ù…Øاق Ùراموشي مي‌اÙتند. امروزه ميان قاره‌ها براي اشغال بازار رقابت شديدي وجود دارد. بنابراين بايد توليد مرغوب‌تر Ùˆ ارزان‌تر تمام شود تا بتواند در بازار جهاني رقابت كند؛ از اين رو نقش تكنولوژي، ماشين‌هاي خودكار Ùˆ رÙبات‌ها بيشتر شده Ùˆ همه‌ي اين‌ها بر خلا٠آن چيزي هایی است كه Ù¾Ùست ‌مدرنيست‌ها آرزوي تØقق‌اش را دارند. عقلانيت رياضي رو به اÙزايش است نه رو به كاهش. نكته‌ي مهم ديگري كه بايد در نظر داشت اين است كه عقايد Ù¾Ùست ‌مدرنيستي عقايد شخصي بعضي ÙيلسوÙان غربي اند Ùˆ هر متÙكر غربي مدعي است كه Ùقط او درست مي‌گويد Ùˆ ديگران نادرست. هر Ùيلسو٠غربي پنبه عقايد ديگر ÙيلسوÙان غربي را مي‌زند. اما نظريه‌هاي علمي Ùراشخصي‌اند. هيچ‌كس نمي‌تواند به اثبات برساند كه نظريه‌هاي علمي، صدق جهان شمول ندارند Ùˆ عقايد شخصي Ùلان يا بهمان دانشمند اند. اما عقايد ÙلسÙÙŠ شديداً وابسته به Ùرهنگ موطن Ùيلسو٠اند Ùˆ Ù…Øلي‌اند نه جهان‌شمول. Øتي ÙلسÙه‌هايي كه درباره‌ي Ù…Ùاهيم علمي هستند نيز چندان صدق جهان‌شمول ندارند تا Ú†Ù‡ رسد به ÙلسÙه‌هاي نظري.