آنچه را لوی-برول در بارۀ ذهنیت ابتدایی می گوید نگارنده در آثار و سخنان «روشنفکران » ایرانی مشاهده کرده است.آنان طوطی وار به یکدیگر می گویند «تاریخ» نشانتان خواهد داد!اما انان پی نبرده اندکه ذهن پیش-منطقی آنان پذیرای درسهای« تاریخ » یا تجربه نیست.آگاهی تاریخی در دورۀ روشنگری ظهور می کندو در قرن نوزدهم که قرن تاریخ نامیده می شود به کمال خود می رسد.سرشت ذهن اسطوره ای روشنفکر ایرانی بی زمان و ضد تاریخی است؛از این رو آگاهی ِتاریخی بدان نفوذ نمی کند. آنچه را لوی-بول آمیختگی می نامدو اندیشۀ ابتدایی را زیر سیطرۀ آن می داند ، نگارنده در سخنان و نوشته های « روشنفکران» ایرانی اعم از روشنفکر « سکولار » و «روشنفکر دینی »مشاهده کرده است.اندیشۀ « روشنفکر» ایرانی پایبند اصل امتناع تناقض نیست بلکه از قانون آمیختگی پیروی می کند. 1-

گرچه در کل معرفی کازونوو از اندیشه های لوی-برول عالی است و هیچ جنبه از تفکر لوی-برول را نادیده نگرفته است، با این وصف در بخش های پایانی آن ابهام هایی وجود دارد که توضیح بیشتری را می طلبند. مثلاً کازونوو تأثیر لوی-برول بر متفکرانی مانند ژان پیاژه، ارنست کاسیرر، ویگوتسکی و بنیانگذاران مکتب فرانسوی آنال15 (در تاریخ نویسی) را به کلی از قلم انداخته است و این متفکران از کسانی که او
نام برده پرآوازه ترند. یادآوری نکتة دیگری که در اینجا ضروری است این است که لوی-برول از همان آغاز به یکسانی ساخت مغز انسان های ابتدایی با مغز انسان های متمدن اعتقاد داشت. اما یکسانی در ساختار مغز را نباید با یکسانی در ساختار ذهن یا یکسانی در کارکردهای آن یکی گرفت. متاسفانه کازونوو این نکتة بسیار مهم را در معرفی خود از نظریه لوی-برول ذکر نکرده است. او بیشتر پیرو امیل دورکم است

تا لوی-برول. همچنان که عنوان همین کتاب کارکردهای ذهنی در جوامع عقب¬مانده مؤید آن است، لوی-برول به دو نوع کارکرد ذهنی یا دو نوع ذهنیت اعتقاد داشت که یکی را غالب بر جوامع سنتی و عقب مانده و پیش-صنعتی و دیگری را غالب بر جوامع مدرن و پیشرفته می دانست.
]...[شایدذکر این موضوع در اینجا ضروری باشد که هر گونه بحث علمی در بارۀ "امتناع تفکر" باید در همین چار چوب صورت گیرد؛اما متأسفانه کسانی که این بحث را مطرح کرده اندبه علت فقدان تربیت فلسفی-علمی مناسب بحث را در چار چوب متون ادبی و شعری قرار داده اند که هیچ گونه ارتباطی به بحث "امتناع تفکر "ندارد.زیرا آنها به بحث در محتویات اندیشه پرداخته اند نه فرم آن. بحث "امتناع تفکر" فقط می تواند در چار چوبی صورت گیرد که لوی-برول در همین کتاب کارکردهای ذهنی در جوامع عقب¬مانده،ارایه می دهد و یا در چار چوبی که کاسیرر در جلد دوم فلسفۀ صورتهای سمبلیک:اندیشۀ اسطوره ای مطرح می کند.
لوی-برول در این کتاب مانند داستان نویسی چیره دست آن فضای جادویی را به [... ] تصویر می کشد که انسانهای ابتدایی درآن بسر می برند.از این رو خواننده ای که پیشتر کتابهای ارنست کاسیرر :فلسفۀ صورتهای سمبلیک:اندیشۀ اسطوره ای واسطورۀ دولت را مطالعه کرده است بهتر است پس از خواندن این اثر آن دو کتاب را مجدداً مطالعه کند تا فضای جادویی حاکم بر تفکر اسطورهای و بر بینش کمونیستی و فاشیستی را بهتر در یابد.
آنچه را لوی-برول در بارۀ ذهنیت ابتدایی می گوید نگارنده در آثار و سخنان «روشنفکران » ایرانی مشاهده کرده است.آنان طوطی وار به یکدیگر می گویند «تاریخ» نشانتان خواهد داد!اما انان پی نبرده اندکه ذهن پیش-منطقی آنان پذیرای درسهای« تاریخ » یا تجربه نیست.آگاهی تاریخی در دورۀ روشنگری ظهور می کندو در قرن نوزدهم که قرن تاریخ نامیده می شود به کمال خود می رسد.سرشت ذهن اسطوره ای روشنفکر ایرانی بی زمان و ضد تاریخی است؛از این رو آگاهی ِتاریخی بدان نفوذ نمی کند. آنچه را لوی-برول آمیختگی می نامدو اندیشۀ ابتدایی را زیر سیطرۀ آن می داند ، نگارنده در سخنان و نوشته های « روشنفکران» ایرانی اعم از روشنفکر « سکولار » و «روشنفکر دینی »مشاهده کرده است.اندیشۀ « روشنفکر» ایرانی پایبند اصل امتناع تناقض نیست بلکه از قانون آمیختگی پیروی می کند.البته آنچه را لوی-برول ذهنیت ابتدایی می نامد در واقع همان ذهنیت سنتی و پیش-مدرن و پیش-روشنگری است این ذهنیت ، ذهنیت اساسی و شاید فطری بشر باشد. این ذهنیت هم در غرب (بویژه در قرون وسطی) و هم در شرق حاکم بوده است. با نهضت رنسانس و جنبش روشنگری این ذهنیت کم کم حاکمیت خود را در غرب از دست می دهد، ولی در شرق هنوز هم دست بالا را دارد.
[...]متأسفانه تا کنون در جامعۀ ما به مسألۀ ذهنیتها و جهان بینی ها توجه نشده است.این بی توجهی یکی به دلیل حاکمیت ذهنیت اسطوره ای بر جامعۀ مابوده است ؛ چون این ذهنیت خود محصور است و چیزی به نام ذهنیت یا ذهنیتهای دیگر برایش مطرح نیست ؛ و علت دیگر پیشداوریهایی بوده که چپ در جامعۀ ما رواج داده که خود نیز زیر سلطۀ آنها بوده است. بویژه با ظهور کمونیسم و اعتقادات کمونیستی ، نه فقط در ایران بلکه در محافل روشنفکری همۀکشور ها ، مسألۀ ذهنیتها به عنوان چیزی روبنایی که پیآمد زیر سخت اقتصادی است کنار نهاده شد و به خاطر ستایشی که کمونیستها و روشنفکران از طبقات محروم و فرو دست جامعه می کردند حتی عقب ماندگی فکری و ذهنی آنان مورد احترام نیز قرار می گرفت و توجیه علمی و عقلانی می شد.با کاهش نفوذ چپ در افکار عمومی جهان مسألۀ ذهنیتها دو باره جان گرفته است و دو باره بحثها حول آن می چرخد.

پا نوشتها:

.
15-Annales

16- برای آگاهی بیشتر از نظریات لوسین فور (Febvre) (1956-1878) که به همراه مارک بلوخ (Marc Bloch) پایه گذار مکتب آنال بود و نیز نظریات ویکو (1744- 1668) و آگوست کنت (1857-1798) دربارة دوره بندی رشد ذهنیت انسان و پیشگامی این دو بر لوی-برول بنگرید به: یدالله موقن: «لوسین لوی-برول و مسئلة ذهنیت ها» در مجلة ناقد (تهران، سال اول، شمارة سوم، خرداد-مرداد 1383) صفحات 35-13. این مقاله بخشی از کتابی شده که نگارنده با همان عنوان نوشته است و دفتر پژوهش های فرهنگی آن را منتشر –کرده است ( این مقاله در همین سایت نیزموجود است) . گفتنی است که شلینگ (1854- 1775) نیز تفکر طبیعی بشر را اسطوره ای می داند. از این لحاظ شلینگ نیز تا حدودی پیشگام لوی-برول بوده است. بایسته است که در اینجا به اجمال از دو خاورشناس که علایق فلسفی نیز داشتند و می توان گفت که پیرو لوی-برول بودهاند یاد کنیم. هانری فرانکفورت و اچ ا. فرانکفورت در پایان مقدمة خود بر کتاب ماجرای عقلانی انسان باستانThe Intellectual Adventure of Ancient Man برای شناخت ساخت اندیشة یهودیان، مصریان، بابلیان و آشوریان یکی کتاب ارنست کاسیرر: فلسفة صورت هـای سمبلیک: اندیشة اسطوره ای (ترجمة یدالله موقن، تهران، انتشارات هـرمس، 1378) و ←

دیگری همین کتاب لوسین لوی-برول: کارکردهای ذهنی در جوامع عقب مانده را برای مطالعه به خوانندگان کتاب خود پیشنهاد می کنند. هانری فرانکفورت کتابی نوشته است با عنوان:
H. Frankfort, Kingship and the Gods, The University of Chicage Press,. که مسئلة پادشاهی و خدایان را در دین های خاور نزدیک باستان بر پایة نظریات لوی-برول و کاسیرر بررسی کرده است. پس نگارنده که مدعی است کتاب لوی-برول و کتاب کاسیرر ما را در شناخت فرهنگ و ساختار تفکرمان یاری می دهند، سخنی بی ربط نگفته است.