تأثیر نظریۀ ذهنیت ابتدایی لوسین لوی – برول بر سوررئالیسم و به ویژه بر ژانر ادبی مدرنیسم نوشتۀ یدالله موقن
Y.Moughen ,Levy-Bruhl's Influence on Surrealism and Avantguard Literature



کار نامۀ فرهنگی یدالله موقن

آثار در دست انتشار:

1-یدالله موقن : لوسین لوی-برول و مسئلۀ ذهنیتها در دست انتشار

2- لوسین لوی-برول :کار کرد های ذهنی در جوامع عقب مانده ترجمۀ یدالله موقن بالغ بر 600 صفحه در دست انتشار
3- یدالله موقن : ارنست کاسیرر : فیلسوف فرهنگ (زیر چاپ)
4- ارنست کاسیرر: فرد وکیهان در فلسفه ی رنسانس (در مرحلۀ حروف چینی)
5- ایزایا برلین : ویکو و هردر ( در دست ترجمه)
6- ارنست کاسیرر: جلد یکم فلسفه ی صورت هاي سمبليك : زبان ( در دست ترجمه)
7- ارنست کاسیرر: نسبیت اینشتاین یک بررسی شناخت شناسانه( در دست ترجمه)

منتشر شده ها:
8- فلسفه روشنگري، ارنست كاسيرر (چاپ اول ۱۳۷۰، چاپ دوم ۱۳۸۲(

9- اسطورۀ دولت، ارنست كاسيرر( چاپ اول۱۳۷۸ ، چاپ دوم 1382)

11- زبان، انديشه و فرهنگ، مجموعه مقالات تاليف و ترجمۀ یدالله موقن) چاپ اول ۱۳۷۸، نایاب(


12- فلسفه ی صورت هاي سمبليك :اندیشه اسطوره ای ، ارنست كاسيرر (چاپ او ل ۱۳۷۹، چاپ دوم 1387 0



13- عقلانيت و آزادي، مقالات از ماكس وبر و دربارۀ او (چاپ اول۱۳۸۰،چاپ دوم1384)

یدالله موقن در سال 1327 در اصفهان متولد شد و دارای لیسانس در فیزیک از دانشگاه هال انگلستان و فوق لیسانس در تاریخ علم و فلسفۀ علم از دانشگاه لیدز انگلستان است.



,در آثار لوی – برول بعضی از موضوعهای اساسی نوشته های قرن بیستم را ، به طور عام، می توان باز شناخت، حتی موضوعهای نوشته هایی که به پست مدرنیسم تعلق دارند.
در ذهنیت ابتدایی که لوی – برول به توصیف آن پرداخته است کشاکش میان ذهنیتِ منطقی با ذهنیت پیش – منطقی ، ذهنیت عقلانی با ذهنیت عرفانی، بحران در بازنمایی های جمعی، مسئلۀ سوژه و ابژه ، مسائل قدرت و سنت و ارتباطشان با بازنمایی های جمعی ، ضمیر ناخود – آگاه و مانند اینها مطرح شده اند؛ و به ویژه نقشی که تخیل در ذهنیت ابتدایی دارد شاید برای ادبیات آوان گارد (avantguard) در دهۀ 1920 جذابیت بیشتری داشته است تا نظریۀ ذهنیت ابتدایی برای انسان شناسان همکار لوی – برول.




Y.Moughen, Levy-Bruhl's Influence on Surrealism and Avantguard Literature


در آثار لوی – برول بعضی از موضوعهای اساسی نوشته های قرن بیستم را ، به طور عام، می توان باز شناخت، حتی موضوعهای نوشته هایی که به پست مدرنیسم تعلق دارند.
در ذهنیت ابتدایی که لوی – برول به توصیف آن پرداخته است کشاکش میان ذهنیتِ منطقی با ذهنیت پیش – منطقی ، ذهنیت عقلانی با ذهنیت عرفانی، بحران در بازنمایی های جمعی، مسئلۀ سوژه و ابژه ، مسائل قدرت و سنت و ارتباطشان با بازنمایی های جمعی ، ضمیر ناخود – آگاه و مانند اینها مطرح شده اند؛ و به ویژه نقشی که تخیل در ذهنیت ابتدایی دارد شاید برای ادبیات آوان گارد (avantguard) در دهۀ 1920 جذابیت بیشتری داشته است تا نظریۀ ذهنیت ابتدایی برای انسان شناسان همکار لوی – برول.
جیمز کلیفورد که تأثیر لوی – برول را بر نسلی از هنرمندان و نویسندگان مدرنیسم مطالعه کرده است در این باره می نویسد که ذهنیت ابتدایی در میان آن موضوعهای پژوهشی بود که برای "سوررئالیسم قوم شناختی" سوخت تهیه می کرد ؛ اما نه مانند آگاهی سطحی نویسندگان قرن نوزدهمی از اقوام بیگانه، بلکه در اینجا واقعیت عمیقاً مورد چون و چرا قرار می گرفت . مثلاً آندره برتون در رسالۀ خود با عنوان : دومین بیانیۀ سوررئالیسم (1930) با این نظریۀ لوی – برول هم رأی است که ذهنیتی که هنوز مقید به رعایت اصل امتناع تناقض نشده است اموری را که مامتناقض با یکدیگر می دانیم ، متناقض تشخیص نمی دهد. برتون در این باره می نویسد:
«دلایل محکمی در دست اند که ما را متقاعد می کنند که در وضعیتی از ذهن، زندگی و مرگ ، امر واقعی و امر خیالی ، گذشته و آینده ، امر انتقال پذیر و امر انتقال ناپذیر، بالا و پایین ، دیگر اموری با یکدیگر متناقض شناخته نمی شوند» .
رسالۀ مونرو با عنوان: شعر مدرن و امر قدسی، بحث مشروحی دربارۀ سوررئالیسم در قالب نظریات لوی – برول دارد . آندره برتون از این مقاله در مصاحبۀ 1946 خود نام می برد و شباهت دیدگاه سوررئالیست را با ذهنیت ابتدایی تصدیق می کند .
elliot
تأثیر لوی – برول بر تی . اس . الیوت5
الیوت در سال 1923 در مقاله ای که دربارۀ داستان اولیس جیمز جویس نگاشته است می گوید که َرویۀ او و جویس نسبت به علوم انسانی همگرا است؛ این همگرایی برای رسالت هنر در قرن بیستم پی آمدهای تاریخی مهمی دارد.
الیوت می نویسد:
«روانشناسی (آن چنان که هست و واکنش ما نسبت به آن خواه کُمیک باشد خواه جّدی)
قوم شناسی و کتاب جیمز فریزر : شاخۀ زرین آنچه را، فقط تا چند سال پیش ناممکن می نمودند ، ممکن ساخته اند. من جداً معتقدم که این وضع، برای در دسترس قرار دادن جهانِ مدرن به هنر گامی به جلو است»6.
اگرچه در اینجا الیوت دِین خود را به کتاب: شاخۀ زرین فریزر اعلام می کند اما سمت گیری ذهنی او به سوی مکتب فرانسوی و به ویژه معطوف به آثار لوی – برول بود. او بخشی از نوشته های لوی – برول دربارۀ ذهنیت ابتدایی را در کریتریون (Criterion) چاپ کرد.
لوی – برول دقیقاً آن نوع فیلسوفی بود که دامنۀ مطالعاتش بسیار وسیع و نظریاتش نو و تکان دهنده بودند، از این رو مورد توجه الیوت قرار گرفت. علاقۀ الیوت در آغاز به مباحث شناخت، عرفان و شکل گیریهای سمبلیکِ فرهنگهایِ غیرغربی بود. در حالی که آثاری مانند شاخۀ زرین فریزر به منزلۀ منابع دست اول دربارۀ اساطیر اقوام با ارزش بودند، اما قالب تئوریک برای فهم این منابع را لوی – برول ارائه می داد نه فریزر.
تفسیر لوی – برول از ذهنیت ابتدایی به الیوت کمک می کرد تا اندیشۀ خود را دربارۀ فرایند آفرینش شعر و نیز دربارۀ فرهنگِ معاصر سامان ببخشد. الیوت خودمیان «گردآوری و انباشت منابع» از سوی فریزر و «ساختن این منابع به شکل یک کاخ» از سوی متفکران خلاقی چون دورکم و لوی – برول تمایز قائل می شود. (Rev. of Growth , 489)
الیوت آثار لوی – برول را در سال 1913 خواند یعنی هنگامی که در سمینار جوزیا رویس (Josiah Royce’s Seminar) در دانشگاه هاروارد دانشجو بود. او در آنجا مقاله ای نوشت با عنوان: «تفسیر مناسک ابتدایی» که در آن ، نظریات لوی – برول ، دورکم، فریزر و جین هاریسون را با یکدیگر مقابله و مقایسه کرد. دراین مقاله دلمشغولی الیوت به منشاهای مناسک ابتدایی و قصور نظریۀ انسان شناختی در یافتن این منشاها است.
او به پیروی از لوی – برول مکتب انسان شناسی انگلیسی را مورد انتقاد قرار می دهد که به «یکسانی ذهن» اعتقاد دارد؛ ذهنی که بر پایۀ منطق مدرن کار می کند و برای همۀ انسانها در همۀ زمانها و مکانها یکی است .
الیوت می گوید: «هر نظریه ای که تکوین اندیشۀ دینی را بر اثر عمل استدلال منطقی بداند » نابسنده است. در دومین مقاله ای که الیوت در ترم بهار سال 1914 ارائه داد، قانون آمیختگی را ، که لوی – برول برای تفسیر کارکردهای ذهنیت ابتدایی عرضه کرده بود، به منزلۀ زمینه ای وحدت بخش برای درکِ« فهمِ» انسان معرفی کرد و افزود که فهم انسان فقط در مراحل اخیر است که با «ساختارهای صوری» مانند علت و معلول و تصمیم و اراده از« قانون آمیختگی» عدول کرده ا ست. الیوت تأکید می کند که میان ذهنیت ابتدایی با برداشتهایی که از زندگی معاصر ] در ادبیات آوان گارد[ وجود دارند تفاوتی اساسی موجود نیست. الیوت حتی در همین دورۀ دانشجویی خود درگیر برنامۀ مدرنیسم است؛ یعنی جستجوی منشایی اسطوره ای که آن را به منزلۀ عنصر سرکوب شدۀ آگاهی مدرن قلمداد کند، و نیز تصدیق این موضوع که احیای این منشأ کار دشواری است.
الیوت در سال 1916 در نقدی طولانی که بر کتاب: کارکردهای ذهنی در جوامع عقب مانده نوشت مستقیماً با لوی – برول روبرو شد . الیوت در این نقد، بیشتر به اعضای قبیلۀ بورورو علاقه نشان می دهد. توتم این قبیله طوطی است. اعضای قبیلۀ بورورو نه تنها طوطی را به منزلۀ نیایِ اسطوره ای خود پذیرفته اند و هر عضو قبیله، خود را طوطی می داند بلکه هر عضو قبیلۀ بورورو حالت ذهنی یی دارد که او را قادر می سازد که بپنداردکه طوطی است و در عین حال معتقد باشد که انسان است. به نظر الیوت، ذهن غربی این توانایی را که متعلق به ذهنیت پیش – منطقی است از دست داده یا آن را سرکوب کرده است. الیوت می نویسد:
«به سخن دیگر، ذهنیت عرفانی، گرچه در سطح پایین تری است تا ]ذهنیت منطقی، با این وصف[ نقش عظیم تری در زندگی روزانۀ انسان وحشی دارد تا در زندگی انسان متمدن.
مسیو لوی – برول به حق بر جنبه ای از ذهنیت ابتدایی تاکید می کند که انسان شناسان نسل گذشته ، مانند فریزر ، نادیده گرفته بودند، لوی – برول نظریه ای ارائه می دهد که وجوه مشترکی با تحلیلهای اسطوره شناسی یی دارد که جدیداً پیروان فروید ارائه داده اند » .(Rev. of Group Theories ,116)
شاید منظور الیوت از پیروان فروید ، کارل گوستاو یونگ باشد که ترجمۀ انگلیسی اثر او در این خصوص با عنوان: روانشناسی ضمیر ناخودآگاه در همان سال، یعنی 1916، به چاپ رسیده بود. در پس زمینۀ بحث یونگ، اثر خود فروید به نام: توتم و تابو (1913) قرار دارد که در آنجا فروید می کوشد تا میان انسان شناسی و روانکاوی پلی بزند و نشان دهد که بقایای ذهنیت «وحشی» را می توان در بعضی بیماریهای عصبی (نوروتیک) مشاهده کرد. باری، آثار لوی – برول برای الیوت انگیزه ای می شوند تا میان ذهنیتِ «عرفانیِ» انسان ابتدایی با ضمیر ناخودآگاه انسان مدرن شباهتی ببیند، و این دو در نوشته های الیوت نقش برجسته ای ایفا می کنند. تحلیل های او از فرایند خلاق، تأکید را بر نقش اساسی ضمیر ناخودآگاه در آفرینش زبانِ شعری می گذارد در حالی که نقد او از فرهنگ معاصر بر آگاهی عرفانیِ انسان ابتدایی به منزلۀ عنصری اساسی در نظم اجتماعی تأکید می کند.
الیوت در اثر خود: سرزمین هرز، مناسک ابتدایی را نه به منزلۀ فرار از نظم و معنا بلکه به منزلۀ منشا آن دو ارائه می دهد. انتظام پیشین مراسم باروری و کشت و زرع را می توان احیا کرد به این شرط که آنها رااز روی نظم و ترتیبِ پیشین اشعار بازسازی کنند ؛آن چنان که این بازسازی بتواند بر بیهودگی و هرج و مرج کامل تاریخ معاصر، معنایی را تحمیل کند. مهم نیست که این معنا، معنایی منفی باشد، زیرا که بینش حاکم بر شاعر دقیقاً بینش بی نظمی است، قدرت نجات بخشی اسطوره خارج از محدودۀ تاریخ همچنان دست نخورده بر جای مانده ا ست؛ اما در عین حال اسطوره های آدونیس، آتیس و اوسیریس -که در شاخۀ زرین فریزر آمده اند- موجب پیوستن اروپا با شرق می شوند. الیوت در جای دیگری دِین خود را به لوی – برول بیان می کند و موضوع را این طور خلاصه می کند: «ذهنیت پیش – منطقی در انسان متمدن نیز تداوم دارد، اما این ذهنیت فقط در شاعر یا از طریق او در دسترس قرار می گیرد» (The Use of Poetry and the Use of Criticism(1933) ,148)
بنابراین از نظر الیوت منشأ شعر همزمان در دورۀ پیش – تاریخی و در فرهنگ ابتدایی و در آگاهی ابتدایی، که آن را با تصورات ضمیر ناخودآگاه انسان معاصر یکی می داند، قرار دارد.
جوامع ابتدایی مدل خامی هستند که الیوت بینش او تو پیایی خود را بر پایۀ آنها بنا می نهد.او در اثر خود: ایدۀ جامعه ای مسیحی (1940) ادعا می کند که در «زندگی انسان وحشی (...) عمل اجتماعی – دینی – هنری درهم ادغام اند و ما باید با این عمل مدغم در سطح عالی تری رقابت کنیم» , 49) (Christianity. علاوه بر این که انسان وحشی ارتباط محکمش را با طبیعت و فوق طبیعت حس می کند، الیوت در زندگی انسان ابتدایی آن چیزی را می ستاید که او ساختار ارگانیک خالص و مدغم جوامع ابتدایی می نامد. پی آمدهای ایده آلی کردن جوامع ابتدایی در اثر او با عنوان :" در پی خدایان بیگانه "که براساس درس گفتارهای او در دانشگاه ویرجینیا در سال 1933 نوشته شده مشهود است. در این اثر، ایده¬آل الیوت از یک جامعۀ سنتی این است که بر پایۀ وحدت ارگانیک شکل گرفته باشد و به شکل خالص خویشاوندیِ خونی باشد ونیز در مکانی واحد ریشه داشته باشد و اعضای آن به تابوهای مشترکی اعتقاد داشته باشند.joyce

تأثیر لوی – برول بر جیمز جویس
نظریات لوی – برول ، جویس را، نیز مانند الیوت ، مجذوب خود می کنند؛ به ویژه «آگاهی ابتدایی»، به منزلۀ قلمروی مهم که در آن اسطوره با تاریخ، رؤیا با واقعیت، آگاهی با ناآگاهی، زمان حال با زمان گذشته، به آن شیوه هایی در هم می آمیزند که آن شیوه ها از نظر عصر خردگرا و ماتریالیست ما مردود شناخته می شوند.
در کتاب اولیس و به ویژه در کتاب: شب زنده داری فینگانها، شاهد ناپدیدشدن علیت هستیم ، سوژه با ابژه در هم می آمیزند ، یک موجود همزمان در جاهای مختلف حضور دارد ، زمان به مکان وابسته نیست ، بازنمایی های اسطوره ای وجود دارند که هیچ ما به ازایی در واقعیت عینی ندارند. در کتاب اولیس نمایندۀ اصلی انسان شناسی مردی انگلیسی به نام هین (Haine) است. برنامۀ معرفی هین، نخستین برنامه از یک رشته پارودی parody))کردن های دانش قوم شناختی است که در سراسر متن اولیس پراکنده اند.

لوی – برول در شب زنده داری فینگانها
در دیداری که جویس در سال 1936 از کپنهاگ داشت در آنجا با لوی – برول ملاقات کرد و جویس پی برد که لوی – برول اولیس او را تحسین می کند.
در این دیدار لوی – برول نیز دو کتاب از آثار خود را به جویس هدیه می کند. جویس لوی – برول را شخصیتی بسیار مهم می دانست و سه سال بعد مقاله ای برای او دربارۀ شب زنده داری فینگانها فرستاد که لوی – برول آن را در نوول روو فرانسه (Novelle revue francaise) به چاپ رساند.
لوی – برول برای علاقۀ خود به شب زنده داری فینگانها دلیل داشت؛ زیرا جویس در آن کتاب در قالب شخصیتهای مختلف او را آورده بود. حتی نام لوی – برول به صورت پروفسور , Loewy – Brueller Levi-Brullo یا پروفسور Llewellys ap Bryllars در شب زنده داری فینگانها به کرات آمده است؛ مثلاً در صفحات 150 سطر 27 ، و 151 از سطر 17 تا 36) . لوی – برول در قالب شخصیتهای چون لوئیس (Wyndham Lewis) و هین در صفحات آغازین اولیس نیز عرضه شده است.
در حالی که الیوت تاریخ را اسطوره ای می کند، جویس به نظر می رسد که اسطوره را تاریخی می کند؛ و سرانجام هر دوی آنها را در مادیت رادیکالِ زبان از میان می برد. شیوه های اسطوره ای و تاریخیِ بازنمایی ها، عناصری می شوند در متنی که ترکیبات بیشماری دارد که تمایز میان بازنمایی را با موضوعی که بازنمایی می شود محو می کند. برای الیوت این تمایز باقی می ماند یعنی محدودیت زبان، بازنمایی را متمایز از موضوع شناختِ عرفانی و ایمان می کند،و در مرحله ای از سیر روح، زبان را باید مردود دانست و رها کرد، اما جویس این محدودیت را نمی پذیرد و جهانِ زبانش را فراسوی هر مرزی که تاکنون تعریف شده است گسترش می دهد.7
البته یاد آوری این موضوع ضروری است که گرچه از آثار لوی-برول می توان به نسبیت منطقی و فرهنگی رسید؛ ولی او خود مطلق گرا بود نه نسبی گرا. معیار او برای سنجش شیوه های اندیشه ، علم وعقلانیت غربی بود.

1- James Clifford , The Predicament of Culture : Twentieth – Century Ethnography , Literature and Art. Cambridge : Harvard UP , 1988 , P. 120.
2- Andre Breton , Second manifeste du Surrealisme, Paris , Gallimard , 1973 , PP. 65 – 150.,
3- Jules Monnerot , La poesie modrene et le sacre, Paris , Gallimard , 1945 , PP. 97 – 120.
4- Andre Breton , Entertiens 1913 – 1952 , Paris , Gallimard , 1969 , PP. 244 – 45.
5-برای آگاهی از نظرات الیوت و به طور کلی ژانر ادبی مدرنیسم بنگرید به این مقالۀ از نویسنده : «لوکاچ ومدرنیسم» در کتاب :زبان ، اندیشه و فرهنگ ( تهران ،انتشارات هرمس ،چاپ اول1378) صفحات 78-67.
6-Eliot,Selected Prose ,P.178.

7 - نگارنده تأثیر لوی – برول بر الیوت و جویس را از طریق مطالعۀ مقالۀ زیر دریافت:
David Spurr , Myths of Anthropology : Eliot , Joyce , Levy – Bruhl , in : Modern Language Associaition , (PMLA) , vol. 109 , No. 2 (Mar , 1994) , PP. 266 – 280.
خوانندۀ علاقمند می تواند برای آگاهی از جزییات بیشتر و اسناد مربوطه به مقالۀ فوق رجوع کند.در اینجا لازم می دانم از آقای رامین وصلی که این مقاله را برایم ارسال کردند سپاسگزاری کنم.