ارنست کاسیرر: Ùیلسو٠Ùرهنگ نوشتۀ یدالله موقن
موضوعی Ú©Ù‡ بیشتر کاسیررشناسان، به رغم اختلاÙشان در تÙسیر ÙلسÙÛ€ کاسیرر، بر سر آن تواÙÙ‚ نظر دارند شاید این باشد Ú©Ù‡ ارنست کاسیرر بزرگترین Ùیلسو٠Ùرهنگ در قرن بیستم بود.
1-
. به همین دلیل عنوان این کتاب هست: ارنست کاسیرر Ùیلسو٠Ùرهنگ . Ùرهنگ مسئلۀ قرن بیستم است. ÙلسÙÛ€ Ùرهنگ یکی از جوان ترین شاخه های ÙلسÙÙ‡ است Ùˆ آثار کاسیرر بیش از هر متÙکر دیگری به ÙلسÙÛ€ Ùرهنگ Ø´Ú©Ù„ Ùˆ قالب بخشیده است. در تاریخ بشر هرگز پیش از این چنین آگاهی یی از دامنۀ Ùرهنگها Ùˆ گوناگونی آنها وجود نداشته است. آگاهی از تنوع Ùرهنگها چنان وضوØÛŒ یاÙته است Ú©Ù‡ دیگر در آن چون Ùˆ چرا نمی توان کرد. اما برای متوازن Ùˆ متعادل کردن نظریۀ گوناگونی Ùˆ تنوع Ùرهنگها، بینش کاسیرر از Ùرهنگ وجود دارد Ú©Ù‡ به نوعی یکنواختی Ùرهنگی اعتقاد دارد Ú©Ù‡ در عین Øال تنوع Ùرهنگی نیز در آن Ù…ØÙوظ Ù…ÛŒ ماند. در این بینش، Ùرهنگ انسانی ثبات دارد در عین Øال Ú©Ù‡ پویا Ùˆ دگرگون شونده است.
کاسیرر به معنای یگانه ای از Ùرهنگ اعتقاد دارد ØŒ اما این معنای یگانه، پایه های چند گانه دارد Ú©Ù‡ "Ùرمهای سمبلیک" نامیده Ù…ÛŒ شوند. این "Ùرمهای سمبلیک" یا پایه های چندگانه زیر ساخت گوناگونی Ùˆ تنوع Ùرهنگها هستند. البته این آگاهی پس از جنگ جهانی دوم Øاصل شد Ú©Ù‡ هیچ Ùرهنگی نمی تواند به تنهایی نمایندۀ Ùرهنگ ایده آل یا Ùرم انسانیت باشد بلکه هزاران Ùرهنگ موجود بیان تجلیات مختل٠انسانیت اند Ùˆ هر یک از آنها Øرمت Ùˆ ارزش درونی خود را داراست. اما از سوی دیگر جنبشی در Øال تکوین است Ú©Ù‡ به سوی یک Ùرهنگ جهانی منسجم Ùˆ جامع نظر دارد. این جنبش در راه Ø´Ú©Ù„ گیری Ùرهنگی تلاش Ù…ÛŒ ورزد Ú©Ù‡ لازمۀ عصر «دهکدۀ جهانی» است . بنابراین در دوران ما آگاهی دوگانه ای وجود دارند : یکی آگاهی از تÙاوت Ùرهنگها Ùˆ دیگر آگاهی از "Ùرهنگ٠یگانۀچند گانی٠Ùرهنگی" ØŒ یعنی Ùرهنگی Ú©Ù‡ هویتش یگانگی٠چندگانگی٠Ùرهنگهای مختل٠و مستقل است. هویتی Ú©Ù‡ همزمان هم بیانگر تÙاوتهای Ùرهنگی است Ùˆ هم این تÙاوتها را به گونه ای نادیده Ù…ÛŒ گیرد. کوشش در جهت Ø¢Ùرینش این Ùرهنگ چند Ùرهنگی در همۀ Ø³Ø·ÙˆØ Ø¬ÙˆØ§Ù…Ø¹ دیده Ù…ÛŒ شود، مانند : Ø³Ø·Ø Ø§Ù‚ØªØµØ§Ø¯ÛŒ ØŒ سیاسی، اجتماعی Ùˆ Ùکری .در چنین زمینه ای است Ú©Ù‡ باید علاقۀ روزاÙزون به ÙلسÙÛ€ ارنست کاسیرر را درک کرد. کاسیرر در دهۀ 1920 مهمترین اثر ÙلسÙÛŒ خود : ÙلسÙÛ€ صورتهای سمبلیک را در سه جلد منتشر کرد. کاسیرر در این اثر Ù…ÛŒ کوشد تا برنامۀ کانت را Ú©Ù‡ عبارت از ارائۀ اصول شناخت انسانی براساس تØلیل علم، تØلیل داوری اخلاقی Ùˆ زیبایی شناختی Ùˆ شکلهای ارگانیک بود به قلمروهای زبان، اسطوره، دین ØŒ هنر Ùˆ تاریخ Ùˆ علوم انسانی گسترش دهد. دامنۀ سنتی مسئله شناخت، اندیشۀ تئوریک Ùˆ علم بود یعنی قلمروهایی Ú©Ù‡ با خرد یا با Ùهم انسان ارتباط داشتند. اما کاسیرر دامنۀ مسئله شناخت را به قلمروهایی از تجربۀ انسانی گسترش داد Ú©Ù‡ در وهلۀ نخست با تخیل Ùˆ ØاÙظه ارتباط داشتند، یعنی قلمروهایی Ú©Ù‡ موضوع پژوهش رشته های گوناگون علوم انسانی اند.
. نوشته های سیستماتیک کاسیرر Ùˆ آثار تاریخی اش جنبه های مختل٠یک برنامۀ Ùکری هستند: Ùهمیدن Øیات٠تاریخی٠انسان به طور ÙلسÙÛŒ
. نوشتۀ زیر مقدمۀ کتابی است با عنوان : ارنست کاسیرر: Ùیلسو٠Ùرهنگ Ú©Ù‡ نگارنده تالی٠کرده ودر مرØÙ„Û€ Øرو٠چینی است.
ارنست کاسیرر: Ùیلسو٠Ùرهنگ
Ù…ÛŒ گویند Ú©Ù‡ هر متÙکری یک دانشگاه است. شاید معنی این سخن این باشد Ú©Ù‡ همچنان Ú©Ù‡ در یک دانشگاه، دانشکده های مختلÙÛŒ وجود دارند Ú©Ù‡ هر کدام شامل دپارتمانها یا گروه هایی است؛ مثلاً دانشکدۀ علوم شامل دپارتمانها یا گروههای ریاضی، Ùیزیک ØŒ شیمی Ùˆ غیره است Ùˆ هر رشته ای نیز روش پژوهش خاص خود را دارد Ùˆ در این رشته ها کتابهای تخصصی ویژۀ آن ها تدریس Ù…ÛŒ شوند. این دپارتمان ها دانشجو Ùˆ پژوهشگر تربیت Ù…ÛŒ کنند. علاوه بر اینها هر دانشگاهی دارای کتابخانه های متعددی است Ú©Ù‡ در Ù‚Ùسه های آنها آثار دانشمندان، ÙیلسوÙان ØŒ شاعران Ùˆ هنرمندان چیده شده اند. هر یک از این کتابها برداشتها Ùˆ دیدگاههای دانشمند یا Ùیلسو٠یا نویسنده ای را بیان Ù…ÛŒ کنند. هر متÙکری کتابهایی خوانده Ùˆ برداشتهای خاصی از آنها کرده است. او برداشتهایش را به شیوۀ ویژۀ خویش به هم مرتبط کرده Ùˆ از این اجزا یک Ú©Ù„ منسجم ساخته Ùˆ آن را به رشتۀ تØریر کشیده Ùˆ در کتاب خود آورده است.
پس کتابخانه جایی است Ú©Ù‡ دانشگاههای متعدد Ùˆ متÙاوت در کنار هم در Ù‚Ùسه ها چیده شده اند.
به راستی Ú©Ù‡ کاسیررنیز ،با توجه به توصیÙهایی Ú©Ù‡ از دانشگاه کردیم ،یک دانشگاه است. او در رشته های مختل٠علم Ùˆ ÙلسÙÙ‡ Ùˆ هنر Ùˆ تاریخ تØقیق کرده Ùˆ روش پژوهش ویژۀ هر رشته را دنبال نموده است. او در دانشگاههای کانت ØŒ Ù‡Ú¯Ù„ ØŒ ویکو ،هردر، همبولت، ولتر، دیدرو، بورکهارت، لوی- برول ØŒ Ùˆ دیگران درس خوانده Ùˆ استنباط های خاص خود را از آثار آنان کرده Ùˆ برداشتهای خود را در قالب یک سیستم ÙلسÙÛŒ به ما ارائه داده است. ما Ù…ÛŒ توانیم در دانشگاه کاسیرر در رشته های مختل٠تØصیل معرÙت کنیم.
کاسیرر را ØŒ اگر نه بزرگتر ین مورخ اندیشه، لااقل یکی از بزرگترین مورخان اندیشه، در قرن بیستم Ù…ÛŒ شناسند. اما تاریخ نگاری کاسیرر پیچیدگی های ویژۀ خود را دارد.گویی او در آثارش غایب است. در کتابهای او نظریۀ متÙکری ارائه Ù…ÛŒ شود ØŒ تØلیل Ù…ÛŒ گردد، نقاط ضع٠و قوتش بیان Ù…ÛŒ شود، ولی بیدرنگ نظریۀ متقابل با آن ظاهر Ù…ÛŒ گردد.
این یک نیز تØلیل Ù…ÛŒ شود Ùˆ نقاط ضع٠و قوت آن نیز آشکار Ù…ÛŒ گردد.
پس کاسیرر کجاست؟ کجا سخنان دیگران تمام Ù…ÛŒ شود وکجا سخن خود او آغاز Ù…ÛŒ گردد؟ معلوم نیست! شاید Ùروتنی Ùˆ بی ادعایی بیش از Øد کاسیرر سبب Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ او خود را نشان ندهد یا شاید دانش عظیم او به ÙˆÛŒ آموخته است Ú©Ù‡ در صدور ØÚ©Ù… دربارۀ مسائل، بسیار Ù…Øتاط Ùˆ شکاک باشد Ùˆ هیچ نظری را با قطعیت بیان نکند. اما به رغم این غیبت ظاهری، کاسیرر همه جا در آثارش هست ØŒ زیرا از طریق اوست Ú©Ù‡ ما با نظریات دیگر متÙکران آشنا Ù…ÛŒ شویم، Ùˆ از طریق اوست Ú©Ù‡ آثار آنان را «می خوانیم»، تØلیل Ù…ÛŒ کنیم Ùˆ نقاط ضع٠و قوتشان را درمی یابیم. دیالکتیک Øضور Ùˆ غیبت کاسیرر در آثارش، یکی از Ø´Ú¯Ùت انگیزترین شگردهای شیوۀ نویسندگی اوست.
کاسیرر در عصری متÙاوت با عصر ما Ù…ÛŒ زیست. در عصر ما تعداد Ú©Ù…ÛŒ از معیارهای عینی Ùˆ Øقایق از گزند Ø´Ú© Ùˆ تردید درامان مانده اند، ÙلسÙÛ€ ارنست کاسیرر ما را به یاد دوره ای Ù…ÛŒ اندازد Ú©Ù‡ بسیاری از معیارهای عینی Ùˆ Øقایق ØŒ معتبر بودند Ùˆ امید Ù…ÛŒ رود Ú©Ù‡ روزی بیاید Ú©Ù‡ دوباره اعتبار آنها تأیید Ùˆ تثبیت شود. در زمان کاسیرر جهش های بزرگ علمی رخ دادند Ùˆ کاسیرر در Ùهم آنها سهیم بود Ùˆ در Ùهماندن آنها به دیگران کوشش بسیار کرد.
آثار کاسیرر موضوع هایی متنوع Ùˆ گسترده را بررسی Ù…ÛŒ کنند Ùˆ خوانندۀ آثارش نمی تواند Øیرت خود را از دانش عظیم او در Ùیزیک ØŒ ریاضیات ØŒ زیست شناسی ØŒ انسان شناسی ØŒ قوم شناسی ØŒ زبان شناسی Ùˆ نیز تاریخ Ùˆ هنر معاصر پنهان بدارد. از نظر کاسیرر دانش وسیع او انباشت تصادÙÛŒ اطلاعات یا زر Ùˆ زیور مرسوم یک Ùیلسو٠آکادمیک نبود. اوایل دورۀ بلوغ کاسیرر مقارن با چرخش قرن بود،قرن نوزدهم-بیستم . او دریاÙت Ú©Ù‡ عصر او، عصر انقلابهای علمی Ùˆ عصر پژوهش در علوم انسانی است. کاسیرر برای این Ú©Ù‡ بتواند پا به پای این پیشرÙت ها پیش برود Ùˆ آنها را بررسی کند شروع به مطالعۀ منابع دست اول کرد.
او در مطالعۀ تاریخ علم Ùˆ ÙلسÙÙ‡ به عنوان وسیلۀ راهنمای شناخت ما از وضع کنونی آن چنان پیش رÙت تا به هد٠خود رسید Ùˆ یکی از صاØب نظران برجسته در قلمرو نظریۀ شناخت شد. وزن علمی نوشته های کاسیرر Ú©Ù…Ú© کرد تا سنت ایمانوئل کانت به قرن بیستم انتقال یابد. Ù¾ÛŒ آمد ÙلسÙÛ€ نوکانتی کاسیرر هم تÙسیر دوباره از شناخت علمی بود Ùˆ هم ارائۀ نظریۀ تجربۀ Ùرهنگی. آثار کاسیرر در Øقیقت تØقق برنامۀ ÙلسÙÛŒ خود کانت است، یعنی ارائۀ خطوط Ú©Ù„ÛŒ یک انسان شناسی ÙلسÙÛŒ.
اما امید کاسیرر برای این Ú©Ù‡ بتواند شناخت رویدادهای معاصررا راهنمایی برای آینده قراردهد بر اثر جنگ جهانی دوم نقش بر آب شد. نازیها او را از کشورش، آلمان، بیرون راندند، برای چند سال در اروپا آواره بود Ùˆ سپس در آمریکا، در آستانۀ پایان جنگ جهانی دوم Ú©Ù‡ دوران تازه ای آغاز Ù…ÛŒ شد، درگذشت. اگر ÙلسÙÛ€ نوکانتی او گسترش نیاÙت تا نیروی Ùکری مسلطی شود، در مقابل ØŒ دستاوردهای بینش نوکانتی او از شناخت، در قلمروهای علم Ùˆ علوم انسانی پراکنده شدند Ùˆ قلمروهایی چنان گسترده Ùˆ دور از یکدیگر ،مانند نظریۀ Ùیزیکی ØŒ زبان شناسی Ùˆ زیبایی شناسی را ØŒ تØت تأثیر قرار دادند.
اندیشه های کاسیرر پیچیده اند اما او بینش ترکیبی جدیدی در مورد رابطۀ Ùرمهای گوناگون شناخت در Ùرهنگ انسانی ارائه داد Ùˆ کوشید تا این چشم انداز جدید را به سنت تاریخی پیوند دهد Ùˆ همچنین آن Ùونکسیونی را، در قالب پرسشها Ùˆ پژوهشها، نشان دهد Ú©Ù‡ پژوهشگران آینده باید سرلوØÛ€ تØقیق خود در رشته های مختل٠قرار دهند.
ورود به ÙلسÙÛ€ ارنست کاسیرر غرق شدن در تاریخ ÙلسÙÙ‡ Ùˆ روند تØول عمومی – تاریخی Ùرهنگ است . شاید هیچ Ùیلسو٠دیگری در قرن بیستم مانند کاسیرر این چنین در تاریخ٠بسیاری از رشته های گوناگون علمی Ùˆ ÙلسÙÛŒ Ùˆ تئوری آنها متبØر نبوده است . نوشته های کاسیرر خوانندگان وسیعی با علائق گوناگون پیدا کرده است Ùˆ شخصیت هایی مانند اروین پانوسکی (Erwin Panosky) راکه مورخ هنر Ùˆ تیلیش (Tillich) را Ú©Ù‡ متکلم ،و سوزان لانگر را Ú©Ù‡ زیبایی شناس، Ùˆ پل اسکار کریستلر (paul Oskar Kristeller) را Ú©Ù‡ پژوهشگر رنسانس بوده تØت تأثیر قرار داده است. علائق ÙلسÙÛŒ کاسیرر چندان دامنۀ وسیعی داشته اند Ú©Ù‡ او را درگیر مباØØ«Û€ تئوریک یا متÙکرانی کرده است Ú©Ù‡ گرایش ÙلسÙÛŒ شان بسیار متÙاوت با یکدیگر بوده اند. مثلاً کاسیرر از یک سو با پوزیتیویست های منطقی عضو Øلقۀ وین مانند مورتیس شلیک (Moritz Schlick) درگیر بØØ« ÙلسÙÛŒ Ù…ÛŒ شود Ùˆ از دیگر سو با ÙیلسوÙانی مانند مارتین هایدگر Ùˆ ادموند هوسرل.او از یک سو با آلبرت اینشتاین در بارۀ نسبیت Ùˆ از دیگر سو با زیست شناسی مانند اوکسکول در بارۀ مسائل زیست شناسی بØØ« Ù…ÛŒ کند. مقاله ها Ùˆ کتاب هایی Ú©Ù‡ دربارۀ کاسیرر نوشته Ù…ÛŒ شوند خصلت دائره المعارÙÛŒ اندیشۀ او را نشان Ù…ÛŒ دهند. این مقاله ها دربارۀ موضوع های مختل٠و در رشته های گوناگون اند. اما نوشته های تØلیلی – انتقادی اندکی دربارۀ کاسیرر در مقام یک Ùیلسو٠سیستماتیک وجود دارند. گرچه برای کاسیرر به عنوان تاریخ نگار ÙلسÙÙ‡ ارج بسیار قائلند ØŒ اما اندیشۀ خود کاسیرر، در مقام Ùیلسو٠سیستماتیک، موضوع نقد ÙلسÙÛŒ مداوم قرار نگرÙته است. از ÙلسÙÛ€ کاسیرر دو تÙسیر موجودند: یکی در قارۀ اروپا غالب است Ùˆ دیگری در کشورهای انگلوساکسون. تÙسیر نخست ØŒ کاسیرر را یک نظریه پرداز شناخت نوکانتی Ù…ÛŒ داند Ú©Ù‡ نمایندۀ مکتب ماربورگ است؛ تÙسیر دوم ØŒ هیچ گونه موضع گیری تئوریک در نوشته های کاسیرر تشخیص نمی دهد؛ ولی آنها را کوششی در جهت روشن کردن مسائل ÙلسÙÛŒ Ùˆ علمی از طریق پژوهش تاریخی Ù…ÛŒ داند. اما هیچ یک از این دو تÙسیر، منصÙانه نیستند.
Øال Ùˆ هوای Ùکری یک کشور Ù…ÛŒ تواند در پذیرش اندیشه های یک متÙکر همان تأثیری را داشته باشد Ú©Ù‡ مقوله بندی های شتاب زدۀ مورخان ÙلسÙÙ‡. در کشورهای انگلیسی زبان Ú©Ù‡ آثار کاسیرر خوانندۀ بیشتری دارد تا در قارۀ اروپا، باز هم تÙسیری Ú©Ù‡ از ÙلسÙÛ€ کاسیرر رایج است چندان خرسند کننده نیست. این موضوع تا Øدودی مربوط Ù…ÛŒ شود به Øال Ùˆ هوای عقاید ÙلسÙÛŒ Ú©Ù‡ پس از جنگ جهانی دوم Øاکم شده است . Ø±ÙˆØ ÙلسÙÛ€ تØلیلی چندان نظر خوشی نسبت به شیوۀ ÙلسÙÛ€ پردازی سیستماتیک کاسیرر نداشت. چارلز هندل در مقدمۀ پیشگÙتاری Ú©Ù‡ بر ترجمۀانگلیسی جلد نخست ÙلسÙÛ€ صورتهای سمبلیک: زبان نگاشته است Ù…ÛŒ گوید هنگامی Ú©Ù‡ کاسیرر در سال 1941 به ایالات متØده آمد «مقام او را به عنوان Ùیلسو٠علم گرامی داشتند (...) اما کاسیرر را به دشواری به منزلۀ ÙیلسوÙÛŒ Ù…ÛŒ شناختند Ú©Ù‡ ÙلسÙÙ‡ ای اصیل ارائه داده است.»
Øتی با انتشار ترجمۀ انگلیسی ÙلسÙÛ€ صورتهای سمبلیک2 در دهه 1950 ماهیت ÙلسÙÛ€ اصیل کاسیرر ناروشن باقی ماند، البته علتش ØŒ لااقل تا Øدودی، این بود Ú©Ù‡ ÙیلسوÙان انگلیسی زبان ØªØ±Ø¬ÛŒØ Ù…ÛŒ دهند Ú©Ù‡ آثار متÙکران گذشته را Ùقط در Ù…Øتوای مسائل خاص روز ببینند.
ÙلسÙÛ€ Ùرمهای سمبلیک نه صرÙاً "تئوری شناخت" است Ùˆ نه تاریخ گرایی غیر سیستماتیک. اسطوره، تکنولوژی، زبان، اخلاق Ùˆ قانون، علوم طبیعی Ùˆ علوم انسانی همه مکانی در تئوری کاسیرر از Øیات Ùرهنگی Ùˆ تاریخی دارند. نوشته های سیستماتیک کاسیرر Ùˆ آثار تاریخی اش جنبه های مختل٠یک برنامۀ Ùکری هستند: Ùهمیدن Øیات٠تاریخی٠انسان به طور ÙلسÙÛŒ.
کاسیرر تئوری Ùرمهای سمبلیک خود را پیش Ù…ÛŒ نهد تا واقعیت اجتماعی را درک کند. اما او Ùیلسو٠اجتماعی به آن معنایی نبود Ú©Ù‡ معاصران او در انستیتوی پژوهشهای اجتماعی در ÙرانکÙورت بودند، زیرا برای منتقدان اجتماعی، ÙلسÙÙ‡ Ùˆ سیاست به طور تنگاتنگی درهم تنیده شده اند. به قول آلتوسر سیاست، عمل ÙلسÙÙ‡ است. اندیشۀ کاسیرر به سوی دین نیز سمت گیری نشده بود، ولی آثار دورۀ متاخر هرمان کوهن (استاد کاسیرر) Ùˆ پیروانش مانند Ùرانتس روزن تسویک (Frantz Rosenzweig) به سوی دین جهت گیری شده بودند. هد٠کاسیرر این بود Ú©Ù‡ ÙلسÙÙ‡ ای سیستماتیک براساس تÙسیر خود از تاریخ ÙلسÙÙ‡ از رنسانس تا Ù‡Ú¯Ù„ بپرورد Ùˆ ارائه دهد.
اگر Ù…ÛŒ خواستیم خصلت شخص ارنست کاسیرر Ùˆ ÙلسÙÛ€ او را با یک واژه توصی٠کنیم، این واژه « سازش دهنده »می بود. کاسیرر یک Ùیلسو٠انقلابی مانند ویتگنشتاین Ùˆ هایدگر نبود. او به سنت اندیشۀ سیستماتیک پای بند است Øتی اگر او Ú©Ù„ ÙلسÙÛ€ خود را ایده آلیسم انتقادی بداند. اما تØقق برنامۀ Ùکری کاسیرر کار سترگی بود. او Ù…ÛŒ کوشید تا Ú©Ù„ ÙلسÙÛ€ قرن بیستم را بازسازی کند، Ùˆ دو جریان متخاصم در ÙلسÙÙ‡ را با یکدیگرادغام کند Ú©Ù‡ یکی از این دو جریان به سوی علم سمت گیری شده بود (Ùˆ بهترین نماینده اش پوزیتیویسم منطقی Øلقۀ وین بود) Ùˆ دیگری ÙلسÙÛ€ Øیات بود (Ú©Ù‡ اغلب ضد علمی است) Ùˆ از نظر کاسیرر Ú©Ù„ ÙلسÙÛ€ Ùپست ایده آلیستی از کیرکه گور تا هایدگر را شامل Ù…ÛŒ شد. وسیلۀ کاسیرر برای ادغام این دو جریان بعداً عنوان های "جدیدی " به خود گرÙتند مانند: "نشانه شناسی" (semiotics) ØŒ"ساختار گرایی " (Structuralism) Ùˆ "هرمنوتیک" (hermeneutics) . در اینجا نمی توان دربارۀ رابطۀ کاسیرر با اینها Ùˆ دیگر گرایشها در ÙلسÙÙ‡ از آن جمله متا سیانس (metascience)( زَبَرعلم) به بØØ« پرداخت. همچنین در اینجا مجال این نیست Ú©Ù‡ دربارۀ تأثیر ویکو، کانت، Ù‡Ú¯Ù„ ØŒ گوته، کوهن، دیلتای ØŒ هوسرل Ùˆ لوسین لوی – برول بر اندیشۀ کاسیرر Ú¯Ùتگو کرد. اگر بخواهیم وضعیت کاسیرر را به منزلۀ کاسیرر بÙهمیم پژوهش درباره پیشاگامان او Ùˆ تأثیر آنان بر او هرگز ما را به آن مقصودی Ú©Ù‡ داریم راهبری نمی کند. کاسیرر ایدۀ گوته دربارۀ " بن پدیده " "urphaenomen" را پذیرÙت Ùˆ آن را اساس برداشت متاÙیزیکی خود از "Øیات" کرد. " بÙÙ† پدیده " ،تازگیها موضوع بØØ« کاسیرر شناسان قرار گرÙته است.
موضوعی Ú©Ù‡ بیشتر کاسیررشناسان، به رغم اختلاÙشان در تÙسیر ÙلسÙÛ€ کاسیرر، بر سر آن تواÙÙ‚ نظر دارند شاید این باشد Ú©Ù‡ ارنست کاسیرر بزرگترین Ùیلسو٠Ùرهنگ در قرن بیستم بود. به همین دلیل عنوان این کتاب هست: ارنست کاسیرر Ùیلسو٠Ùرهنگ . Ùرهنگ مسئلۀ قرن بیستم است. ÙلسÙÛ€ Ùرهنگ یکی از جوان ترین شاخه های ÙلسÙÙ‡ است Ùˆ آثار کاسیرر بیش از هر متÙکر دیگری به ÙلسÙÛ€ Ùرهنگ Ø´Ú©Ù„ Ùˆ قالب بخشیده است. در تاریخ بشر هرگز پیش از این چنین آگاهی یی از دامنۀ Ùرهنگها Ùˆ گوناگونی آنها وجود نداشته است. آگاهی از تنوع Ùرهنگها چنان وضوØÛŒ یاÙته است Ú©Ù‡ دیگر در آن چون Ùˆ چرا نمی توان کرد. اما برای متوازن Ùˆ متعادل کردن نظریۀ گوناگونی Ùˆ تنوع Ùرهنگها، بینش کاسیرر از Ùرهنگ وجود دارد Ú©Ù‡ به نوعی یکنواختی Ùرهنگی اعتقاد دارد Ú©Ù‡ در عین Øال تنوع Ùرهنگی نیز در آن Ù…ØÙوظ Ù…ÛŒ ماند. در این بینش، Ùرهنگ انسانی ثبات دارد در عین Øال Ú©Ù‡ پویا Ùˆ دگرگون شونده است.
کاسیرر به معنای یگانه ای از Ùرهنگ اعتقاد دارد ØŒ اما این معنای یگانه، پایه های چند گانه دارد Ú©Ù‡ "Ùرمهای سمبلیک" نامیده Ù…ÛŒ شوند. این "Ùرمهای سمبلیک" یا پایه های چندگانه زیر ساخت گوناگونی Ùˆ تنوع Ùرهنگها هستند. البته این آگاهی پس از جنگ جهانی دوم Øاصل شد Ú©Ù‡ هیچ Ùرهنگی نمی تواند به تنهایی نمایندۀ Ùرهنگ ایده آل یا Ùرم انسانیت باشد بلکه هزاران Ùرهنگ موجود بیان تجلیات مختل٠انسانیت اند Ùˆ هر یک از آنها Øرمت Ùˆ ارزش درونی خود را داراست. اما از سوی دیگر جنبشی در Øال تکوین است Ú©Ù‡ به سوی یک Ùرهنگ جهانی منسجم Ùˆ جامع نظر دارد. این جنبش در راه Ø´Ú©Ù„ گیری Ùرهنگی تلاش Ù…ÛŒ ورزد Ú©Ù‡ لازمۀ عصر «دهکدۀ جهانی» است . بنابراین در دوران ما آگاهی دوگانه ای وجود دارند : یکی آگاهی از تÙاوت Ùرهنگها Ùˆ دیگر آگاهی از "Ùرهنگ٠یگانۀچند گانی ÙÙرهنگی" ØŒ یعنی Ùرهنگی Ú©Ù‡ هویتش یگانگی Ùچندگانگی٠Ùرهنگهای مختل٠و مستقل است. هویتی Ú©Ù‡ همزمان هم بیانگر تÙاوتهای Ùرهنگی است Ùˆ هم این تÙاوتها را به گونه ای نادیده Ù…ÛŒ گیرد. کوشش در جهت Ø¢Ùرینش این Ùرهنگ چند Ùرهنگی در همۀ Ø³Ø·ÙˆØ Ø¬ÙˆØ§Ù…Ø¹ دیده Ù…ÛŒ شود، مانند : Ø³Ø·Ø Ø§Ù‚ØªØµØ§Ø¯ÛŒ ØŒ سیاسی، اجتماعی Ùˆ Ùکری .در چنین زمینه ای است Ú©Ù‡ باید علاقۀ روزاÙزون به ÙلسÙÛ€ ارنست کاسیرر را درک کرد. کاسیرر در دهۀ 1920 مهمترین اثر ÙلسÙÛŒ خود : ÙلسÙÛ€ صورتهای سمبلیک را در سه جلد منتشر کرد. کاسیرر در این اثر Ù…ÛŒ کوشد تا برنامۀ کانت را Ú©Ù‡ عبارت از ارائۀ اصول شناخت انسانی براساس تØلیل علم، تØلیل داوری اخلاقی Ùˆ زیبایی شناختی Ùˆ شکلهای ارگانیک بود به قلمروهای زبان، اسطوره، دین ØŒ هنر Ùˆ تاریخ Ùˆ علوم انسانی گسترش دهد. دامنۀ سنتی مسئله شناخت، اندیشۀ تئوریک Ùˆ علم بود یعنی قلمروهایی Ú©Ù‡ با خرد یا با Ùهم انسان ارتباط داشتند. اما کاسیرر دامنۀ مسئله شناخت را به قلمروهایی از تجربۀ انسانی گسترش داد Ú©Ù‡ در وهلۀ نخست با تخیل Ùˆ ØاÙظه ارتباط داشتند، یعنی قلمروهایی Ú©Ù‡ موضوع پژوهش رشته های گوناگون علوم انسانی اند.
برای اجرای این برنامه کاسیرر کوشید تا مخرج مشترک این قلمروها را پیدا کند. او این مخرج مشترک را در پدیدۀ سمبل یاÙت.
بنابر نظر کاسیرر هیچ قلمروی از تجربۀ انسانی سمبلیک تر از دیگر قلمروها نیست. همۀ تجربۀ انسان وابسته است به استعداد متمایز او برای شکل دادن به جهان از طریق واژه های زبانهای طبیعی ، اسطوره ها ، تصاویر زیبایی شناختی و نیز سیستمهای نشانه ای صوری و اعداد که در ریاضیات و علم به کار می روند.
کاسیرر در کتاب رساله ای دربارۀ انسان (1944) Ú©Ù‡ در آن ÙلسÙÛ€ صورتهای سمبلیک خود را برای خوانندگان آمریکایی خلاصه Ùˆ مجدداً Ùرمولبندی Ù…ÛŒ کند تعری٠ارسطو از انسان را به این صورت تغییر Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ انسان ØŒ جانور سمبل ساز است.
به نظر کاسیرر همۀ قلمروهای Ùرهنگی بیان های مختل٠توان انسان در Ø´Ú©Ù„ دادن به امور بی واسطۀ زندگی هستند. این قلمروها شیوه های گوناگون بیان سمبلیک اند. Ùرم سمبلیک به هر گونه "انرژی Ø±ÙˆØ " (Geistes (Energie des اطلاق Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ از طریق آن ØŒ Ù…Øتوای ذهنیÙÙ Ùمعنا با نشانه ای Ù…Øسوس مرتبط گردد.Ùرمهای سمبلیک عبارتند از شکلهای Ùرهنگی ٠زبان ØŒ هنر ØŒ اسطوره Ùˆ علم. " انرژی روØ" به معنی عمل تÙسیر است، Ú†Ù‡ این تÙسیر، یاÙتن معنا باشد Ú†Ù‡ معنا بخشی.
هر Ùرم سمبلیک "یک جهان " بنا Ù…ÛŒ نهد. معیار برای تشخیص Ùرم سمبلیک از دیگر نشانه ها، کار برد جهان شمول آنهاست.
هر قلمروی از Ùرهنگ، خواه اسطوره Ùˆ زبان باشد خواه علم، Ùرم درونی خود را دارد. هر قلمروی از Ùرهنگ «نوای» خود را در Ú©Ù„ هارمونی Ùرمها Ù…ÛŒ نوازد. Ú©Ù„ این Ùرمها، Ùرهنگ انسان را تشکیل Ù…ÛŒ دهد.
از نظر کاسیرر وظیÙÛ€ ÙلسÙÛ€ Ùرهنگ این است Ú©Ù‡ معنای این Ú©Ù„ را بÙهمد Ùˆ تÙسیر کند، در عین Øال Ú©Ù‡ انسجام Ùˆ سامان هر Ùرم سمبلیک را نیز نگاهدارد. کاسیرر این یگانگی را به معنای Ùونکسیونل ] = تابعی ØŒ کارکردی [ Ù…ÛŒ Ùهمد. یگانگی این Ùرمها به گونه ای است Ú©Ù‡ آنها را در رابطه ای دینامیک با یکدیگر قرار Ù…ÛŒ دهد . رهیاÙت کاسیرر به هر قلمرو Ùرهنگی مانند : زبان، اسطوره Ùˆ علم به شیوۀ نقد کانتی است ØŒ به این معنی Ú©Ù‡ Ùرم هر قلمرو Ùرهنگی، مثلاً Ùرم زبان یا اسطوره را در قالب رابطۀ سوژه با ابژه ØŒ علیت ØŒ Ùضا ØŒ زمان Ùˆ عدد Ùˆ مانند این مقولات، تجزیه Ùˆ تØلیل Ù…ÛŒ کند. کاسیرر این Ú¯Ùتۀ Ù‡Ú¯Ù„ را پذیرÙته است Ú©Ù‡ «امر Øقیقی ØŒ Ú©Ù„ است» Ùˆ Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ آن نوع پدیدارشناسی Ú©Ù‡ او در جلد سوم ÙلسÙÛ€ صورتهای سمبلیک : پدیدار شناسی شناخت ارائه داده است باید به معنای Ù‡Ú¯Ù„ÛŒ آن گرÙته شود نه به آن معنایی Ú©Ù‡ مثلاً هوسرل به آن داده است. Ù…Ùسران جدید اندیشۀ کاسیرر مدعی اند Ú©Ù‡ کاسیرر دینامیک Ùرهنگ را دیالکتیکی Ù…ÛŒ داند اما نمی خواهد Ú©Ù‡ همۀ تقابلهای درونی Øیات Ùرهنگی Ùˆ اندیشه را به منطق دیالکیتکی Ù‡Ú¯Ù„ Ùرو کاهد.
در این مقدمه نمی توان از اعتقادات اخلاقی Ùˆ سیاسی کاسیرر سخن Ù†Ú¯Ùت، زیرا این اعتقادات در Ø´Ú©Ù„ گیری اندیشۀ ÙلسÙÛŒ او نقش تعیین کننده ای داشته اند.
برجسته ترین خصلت زندگی کاسیرر Ùˆ آثارش تعهد او به ØÙظ استقلال معنوی Ùرد بود . کاسیرر در سراسر زندگی٠ÙلسÙÛŒ خود هرگز در این موضوع Ø´Ú© نکرد Ú©Ù‡ انسانیت به طور عام Ùˆ Ùرد انسان به طور خاص آزادند. این اعتقاد بنیادی هم ابتدا Ùˆ هم انتهای کوشش های Ùکری او بود.
آرزوی کاسیرر این بود Ú©Ù‡ تا آنجا Ú©Ù‡ ممکن است Øقیقت آزادی انسان را به طور کامل Ùˆ متقاعد کننده تأیید کند. این آرزو، لیبرالیسم عمیق Ùˆ ایده آل اخلاقی او را بیان Ù…ÛŒ کند. طبق سنت اخلاق کانتی ØŒ او معتقد بود Ú©Ù‡ هر Ùرد را باید به منزلۀ موجودی بخرد Ùˆ غایتی در خود در نظر گرÙت نه آن Ú©Ù‡ او را وسیله ای دانست برای دستیابی به هدÙÛŒ.
شعار روشنگری Ú©Ù‡ «شجاع باش Ùˆ خرد خود را به کار بر» Ùˆ اعتقاد او به آزادی انسان پیام هایی بودند Ú©Ù‡ کاسیرر Ù…ÛŒ کوشید در آثار خود به معاصران خویش برساند. اما در تعقیب این هد٠او خود را روی دو شاخ منطقی Ù…ÛŒ یاÙت. زیرا از یک سو هر Ú†Ù‡ بیشتر تلاش Ù…ÛŒ کرد تا یک جهان بینی عقلانی Ùˆ لیبرالی بیاÙریند Ú©Ù‡ برایش پذیرÙتنی باشد ØŒ از دیگر سو خود را با اکثریت هم میهنانش بیگانه تر Ù…ÛŒ یاÙت. هر Ú†Ù‡ او Ù…ÛŒ کوشید تا خود را با معاصرانش انطباق دهد خود را به ایده آلهای عقلانی Ùˆ لیبرالی خویش بی ÙˆÙاتر Ù…ÛŒ دید. برای ØÙ„ این دیلما (dilemma) او Ù…ÛŒ بایست Ùرضیات بنیادی خویش را بازاندیشی کند Ùˆ دامنۀ پژوهشهای خود را مدام گسترش دهد. در Øالی Ú©Ù‡ او این بازاندیشی را از 1916 تا 1926 انجام داد اما نتوانست در مورد توانایی خرد بشر برای ارضای نیازهای انسانی خود Ø´Ú© کند.
کاسیرر در سراسر زندگیش به این اندیشه پای بند بود Ú©Ù‡ انسان در مقام یک Ùرد در درون خود اصولی را داراست Ú©Ù‡ زیربنای تØول تمامی انسانیت اند.
Ùردگرایی کاسیرر معلول ترکیب سه اندیشه بود Ú©Ù‡ این سه اندیشه به طور تنگاتنگی به هم مرتبط اند:
1 – اندیشۀ آزادی
2 – تعهد در به کارگیری خرد
3 – بینش جهان وطنی از تاریخ
هر یک از این سه اندیشه یا سه ایده آل در ترکیب با آن دوی دیگر معنا پیدا Ù…ÛŒ کند. یک انسان تا آنجا آزاد است Ú©Ù‡ از Ùرمانهای خرد خود به عنوان راهنما در Ùعالیت های خویش استÙاده کند Ùˆ با به کارگیری Ùرمانهای خرد، مکانش را در زنجیرۀ متصل تاریخ انسانی درک کند. Ùرمانهای خرد آن اصولی هستند Ú©Ù‡ دانش Ùˆ وجود را برای همۀ انسانها قابل Ùهم Ù…ÛŒ سازند.
Ùهم این موضوع Ú©Ù‡ این اصول ØŒ جمعی Ùˆ Ø¢Ùریدۀ تاریخی نوع انسان اند ØŒ Ùرد را قادر Ù…ÛŒ سازد Ú©Ù‡ مطابق با این اصول زندگی کند Ùˆ خود را آزاد بداند.
زیرا زیستن طبق قواعدی Ú©Ù‡ خود برای خویشتن وضع کرده ایم ØŒ آزاد بودن است. بینش جهان وطنی از تاریخ وقتی به دست Ù…ÛŒ آید Ú©Ù‡ Ùرد دریابد Ú©Ù‡ باید همۀ مردم در این آگاهی روزاÙزون سهیم شوند Ú©Ù‡ خرد در تاریخ انسان نقش سازنده ای دارد Ùˆ امکان آزادی Ùرد مشروط به همین آگاهی است.
Ù…Ùهوم کاسیرر از خرد، در Øقیقت، یک Ùرمان لازم الاجرا بود، یعنی برای آزاد بودن ØŒ Ùرد باید شجاعت پیروی از Ùرمانهای خرد را در زندگی خویش داشته باشد. Ùرد Ùقط از این طریق Ù…ÛŒ تواند معنا Ùˆ مکان خرد Ùˆ آزادی را در تاریخ انسان کش٠کند. بینش کاسیرر از تاریخ بر سمت گیری Ùرهنگی متکی است ØŒ این بینش به ÙˆØ¶ÙˆØ Ù†Ø®Ø³Øª در پژوهشهای او در زمانی جنگ جهانی اول ظاهر شد.
این بینش نخستین بیان خود را در کتاب Ùرم Ùˆ آزادی (1916) به دست آورد Ùˆ در انگارشهای ÙلسÙÛŒ کاسیرر عنصری ثابت Ùˆ پایدار باقی ماند. اومانیسم جهان وطنی او بعداً نقش بسیار مهمی در پژوهش هایش دربارۀ: Ùرد Ùˆ کیهان در ÙلسÙÙ‡ رنسانس3 (1927) Ùˆ ÙلسÙÙ‡ روشنگری4 (1932) ایÙا کرد
اندیشۀ پیشرÙت عنصر اساسی دیگری در بینش تاریخی کاسیرر بود. پیشرÙت به معنای عقلی آن عبارت از تØقق روزاÙزون انسانیتی بود Ú©Ù‡ در آن همۀ انسانها از طریق به کارگیری خرد خود آزاد Ù…ÛŒ شدند. در قالب اصطلاØات سیاسی ØŒ پیشرÙت، گسترش بالÙعل آزادی انسان از طریق اÙزایش کاربرد خرد در امور سیاسی Ùˆ اجتماعی بود. بنابراین کاسیرر، از Ù„Øاظ ایدئولوژی، در اردوگاه لیبرالیسم قرار Ù…ÛŒ گیرد. لیبرالها ØŒ به ویژه در اواخر قرن نوزدهم Ùˆ اوایل قرن بیستم، این عقیده را ارج Ù…ÛŒ نهادند Ú©Ù‡ تاریخ نوع بشر ØŒ در Øقیقت ØŒ داستان تØقق آزادی٠انسان Ùˆ برقراری یک نظم سیاسی است Ú©Ù‡ در آن ØŒ آزادی انسان نهادینه Ùˆ Ù…ØاÙظت Ù…ÛŒ شود. از نظر لیبرالها بهترین شیوۀ Øکومت یک نظام جمهوری پارلمانی بود Ú©Ù‡ استقلال Ùرد را ØŒ با نگهبانی از ØÙ‚ او Ú©Ù‡ بتواند مخال٠رژیم Ùˆ مخال٠دیگر اعضای اجتماع باشد، تضمین کند.
بینش کاسیرر از سیاست، به طور Ú©Ù„ÛŒ ØŒ منطبق با سنت لیبرالیسم سیاسی کانت بود Ú©Ù‡ در آن ØŒ سیاست در وهلۀ نخست موضوعی مربوط به اصول بود نه Øکومت کردن بالÙعل. شکا٠میان نظریه Ùˆ عمل ØŒ شکا٠میان Ùرمولبندی اساس تئوریک رژیم لیبرالی Ùˆ وسایل برقراری آن رژیم: این شکا٠ها در Øقیقت ØŒ بینش سیاسی کاسیرر را مانند دیگر پیروان برداشت ایده آلیستی کانت از لیبرالیسم دستخوش نابسامانی Ù…ÛŒ کردند.
هنگامی Ú©Ù‡ این بینش لیبرالی با بینش نوکانتی خود کاسیرر ممزوج شد ØŒ یعنی تعهد کاسیرر به آزادی Ùردی Ùˆ ایده آل Ùرهنگی منجر به جهان بینی بی همتای او شد. در Øالی Ú©Ù‡ نوشته های او مراØÙ„ مختلÙÛŒ را پیموده اند ØŒ اما جهان بینی خردگرای لیبرالی او دست نخورده باقی ماند. سه Ø³Ø·Ø Ù…ØªÙ…Ø§ÛŒØ² ولی در عین Øال مرتبط به هم را در جهان بینی کاسیرر Ù…ÛŒ توان تشخیص داد. این سه Ø³Ø·Ø Ø·Ø±ØÛŒ برای تØلیل آثارش ارائه Ù…ÛŒ دهند:
1 – در Ø³Ø·Ø ÙلسÙÛŒ
او یک نوکانتی باقی ماند Ú©Ù‡ به نظریه ای نسبتی (relational) در مورد شناخت معتقد بود ØŒ یعنی او اعتقاد داشت Ú©Ù‡ نسبت های Ù…Ùهومی یا ایده های از پیشی اساس هر گونه Ùهمی از واقعیت هستند. علاوه بر این ØŒ شناخت واقعیت چیزی نیست Ú©Ù‡ مستلزم پذیرش Ùاکتها یا امور واقع تغییرناپذیر باشد. برعکس، چنین شناختی، کاری است پایان ناپذیر برای برقرار کردن نسبت هایی میان Ùاکتها با ارزشها، میان امر خاص با امر عام، میان جزء با Ú©Ù„.
2 – در Ø³Ø·Ø Ùرهنگی Ùˆ تاریخی
کاسیرر یک اومانیست جهان وطنی باقی ماند Ú©Ù‡ جهان وطنی بودنش شامل همۀ اقوام از قبایل ابتدایی گرÙته تا شهرنشینان مراکز صنعتی Ù…ÛŒ شد Ùˆ معتقد بود Ú©Ù‡ بشریت به سوی آزادی Ùˆ روشنگری در Øرکت است.
3 – در Ø³Ø·Ø Ø³ÛŒØ§Ø³ÛŒ یا ایدئولوژیک
کاسیرر به ارزشهای لیبرالی ÙˆÙادار ماند. گسترش Ùˆ ØÙظ آزادی های Ùردی Ùˆ اجتماعی Ùˆ عقلانیت ،هدÙÛŒ هایی بودند Ú©Ù‡ نیروی او را به خود جذب Ù…ÛŒ کردند.
در آلمان سلطنتی هیچ مقام پروÙسوری به کاسیرر پیشنهاد نشد. چنین تبعیض ها Ùˆ ØÙ‚ Ú©Ø´ÛŒ هایی در مورد یهودیان Ùˆ به ویژه کاسیرر شاید بعضی لیبرالهای آلمانی را آزرده خاطر Ù…ÛŒ کرده است.
اما ظاهراً بر خود کاسیرر تأثیر منÙÛŒ نمی گذاشته اند Ùˆ او را تلخ کام نمی کرده اند. کسانی Ú©Ù‡ با او دیدار داشته اند Ùˆ او را از نزدیک Ù…ÛŒ شناخته اند از آرامش درونی تزلزل ناپذیر او سخن Ú¯Ùته اند. این آرامش درونی با مهربانی Ùˆ خوشرویی نسبت به دیگران همراه بود. این صÙات اورا نه تنها از Øزن Ùˆ اندوه دور نگاه Ù…ÛŒ داشتند بلکه او را وا Ù…ÛŒ داشتند تا در ورای هرج Ùˆ مرج Ùˆ سردرگمی Øاکم بر اندیشه ها Ùˆ اØساسات، نوعی هماهنگی Ùˆ انتظام ببیند. کاسیرر در نوشته های خود ناموزونی سیاسی Ùˆ Ùرهنگی پیرامون خود را به بینشی عقلانی تبدیل Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ در Ù¾ÛŒ آن است تا در زیر درهم Ùˆ برهمی رویدادهای جهان، ÙˆØدت Ùˆ هماهنگی عمیق تری را بیابد. او اعتقاد داشت Ú©Ù‡ بر سراسر امور انسانی، ÙˆØدت Øاکم است Ùˆ تلاشهای بی وقÙÛ€ او سبب Ù…ÛŒ شدند Ú©Ù‡ به همۀ اندیشه ها Ùˆ اعمال انسانی جایی مناسب در نظریه پردازی های ÙلسÙÛŒ اش داده شوند Ùˆ این نظریه پردازیها آکنده از روØیه ای لیبرال Ùˆ باز بودند.
آنچه کاسیرر را به همÙکران لیبرالش در سیاست Ùعال پیوند Ù…ÛŒ داد چندان شرکت موثر در Ùعالیت های سیاسی نبود، زیرا او از Ùعالیت سیاسی بیم Ùˆ Ù†Ùرت داشت ØŒ بلکه تعهد او به باورهای لیبرالی بود . ارزیابی او از نقش آزادی در امور انسانی Ùˆ تمایل او به این Ú©Ù‡ در امور سیاسی باید از Ùرمان های خرد پیروی کرد Ùˆ ایمان او به پیشرÙت Ùˆ ترقی اجتناب ناپذیر بشر باورهایی بودند Ú©Ù‡ همه لیبرالها، Ú©Ù… Ùˆ بیش، بدانها اعتقاد داشتند.
برداشت ایده آلیستی کاسیرر از لیبرالیسم، اولویت را به تÙسیرهای انتزاعی از چنین موضوع هایی Ù…ÛŒ داد: Ùردگرایی، Øقوق سلب ناشدنی Ùˆ طبیعی بشر Ùˆ ضرورت آزادی انسان.
نمایندۀ برجسته ÙلسÙÛŒ این لیبرالیسم کانت بود. او اندیشۀ آزادی را وسیله ای برای ÙˆØدت اخلاق با سیاست کرده بود. کاسیرر ارتباط میان کانت Ùˆ ارزشهای لیبرالی را خاطر نشان کرد، هنگامی Ú©Ù‡ مدعی شد Ú©Ù‡ آزادی ØŒ آغاز Ùˆ مرکز Ùˆ غایت تمامی ÙلسÙÛ€ کانت بوده است.
کاسیرر در سال 1932 کتاب ÙلسÙÛ€ روشنگری را منتشر کرد. او به عصر روشنگری عشق Ù…ÛŒ ورزید اما سال پس از آن ناچار شد Ú©Ù‡ از مقام دانشگاهی خود معترضانه استعÙا دهد Ùˆ در جهان آواره شود. ÙیلسوÙÛŒ Ú©Ù‡ سرشار از امید Ùˆ آرزو برای تØقق ایده آلهای روشنگری بود Ùˆ آثار خود را وق٠دÙاع از آزادی عقیده Ùˆ بیان ÙˆØاکمیت عقلانیت کرده بود، اکنون Ù¾ÛŒ Ù…ÛŒ برد Ú©Ù‡ خرد بشر در برابر هیولای اسطوره5 زبون Ùˆ ناتوان است. اما به رغم این همه Øوادث شوم او هیچگاه اجازه نداد Ú©Ù‡ ابرهای بدبینی اÙÙ‚ بینش او را تیره Ùˆ تار کنند. او همچنان به بینش خود از انسانیتی آزاد Ú©Ù‡ شجاعت دارد Ú©Ù‡ خرد خود را به کار گیرد Ùˆ نیز به این یقین درونی پای بند ماند Ú©Ù‡ در Øالی Ú©Ù‡ صدای خرد ممکن است در دوره هایی ناشینده بماند، اما این صدا هرگز خاموش نمی شود تا این Ú©Ù‡ روزی مجدداً گوشی شنوا بیابد.
پانوشت ها
- Ernst Cassirer ,The Philosophy of Symbolic Forms , Vol.1,Language (Yale university Press , 1955). P. viii.
2- ارنست کاسیرر: ÙلسÙÛ€ صورتهای سمبلیک، اندیشۀ اسطوره ای ØŒ ترجمۀ یدالله موقن (تهران ،انتشارات هرمس، 1378)
3- ارنست کاسیرر: Ùرد Ùˆ کیهان در ÙلسÙÛ€ رنسانس ØŒ ترجمۀ یدالله موقن (تهران ØŒ نشر ماهی ،در دست ترجمه)
4-ارنست کاسیرر: ÙلسÙÛ€ روشنگری ترجمۀ یدالله موقن( تهران،انتشارات نیلوÙر،چاپ اول 1370،چاپ دوم 1382)
5- ارنست کاسیرر: اسطورۀ دولت،ترجمۀ یدالله موقن ( تهران ،انتشارات هرمس ،چاپ اول 1377، چاپ دوم 1382)