يدالله موقن نظریۀ لوسین لوی-برول در بارۀ ذهنیت ابتدایی
يدالله موقن : نظریۀ لوسین لوی-برول در بارۀ ذهنیت ابتدایی (1)
Yadollah Moughen : Lucien Levy-Bruhl's Theory of Primitive Mentality
لوی-برول Ùˆ کاسیرر میان ذهنیت منطقی – علمی با ذهنیت عرÙانی Ùˆ پیش – منطقی (یا طبق اصطلاØات کاسیرر میان ذهنیت علمی Ùˆ ذهنیت اسطوره ای ) گسستگی قایلند.
به ویژه لوی – برول ذهنیت عرÙانی Ùˆ پیش – منطقی را نسبت به تجربه بی تأثیر Ù…ÛŒ داند Ùˆ از این رو معتقد است Ú©Ù‡ تکامل ذهنیت عرÙانی الزاماً به ذهنیت علمی نمی انجامد. اما بعضی از انسان شناسان به دو نوع ذهنیت اعتقاد ندارند. مثلاً کلود لوی – ستراÙس انسان شناس مشهور Ùرانسوی ذهن انسان را ایستا Ù…ÛŒ داند یعنی اعتقاد دارد Ú©Ù‡ ذهن بشر از همان آغاز با مجموعه ای از ساختارهای Ùطری مجهز است . لوی – ستراÙس، برخلا٠نظر پیاژه، معتقد است Ú©Ù‡ این ساختارها به شیوه ای تکوینی از طریق واکنش با Ù…Øیط تØول نمی یابند بلکه نهایت کاری Ú©Ù‡ واکنش با Ù…Øیط شاید انجام دهد این است Ú©Ù‡ از میان این ساختارها بعضی از آنها را بر برخی دیگر ØªØ±Ø¬ÛŒØ Ø¯Ù‡Ø¯ Ùˆ برگزیند. از این رو در بعضی Ùرهنگها برخی از این ساختارها Ø´Ú©Ù„ تخصصی تری یاÙته اند تا در دیگر Ùرهنگها. این ساختارها خود را بر بازنمایی٠واقعیت Ùˆ نیز بر شکل٠نهادها Ùˆ مؤسسه های اجتماعی تØمیل Ù…ÛŒ کنند.
Ùقط در جایی Ú©Ù‡ سوژۀ دکارتی وجود داشته باشد یعنی انسانی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند Ø´Ú© کند Ùˆ دارای اراده Ùˆ شهامت Ùکری Ùˆ آگاهی Ùˆ Ùهم باشد ØŒ در آنجا Ù…ÛŒ توان از اندیشیدن به معنای واقعی آن سخن Ú¯Ùت . اما در جایی Ú©Ù‡ هر گونه ناهمنوایی با Ù…Øیط Ùˆ اجتماع سرکوب شود Ùˆ کسی را پروای Ø´Ú© کردن نباشد Ùˆ شهامت برای Ùهمیدن وجود نداشته باشد Ùˆ اراده برای غلبه بر جهل موجود نباشد، در آنجا اندیشه ای نیست چون Ùردیت یا سوژۀ دکارتی Ø´Ú©Ù„ نگرÙته است. بنابراین از خلاقیت های Ùردی اثری مشهود نیست . در چنین جامعه ای وظیÙÛ€ هر کس Ùقط تقلید از گذشتۀ مقدس Ùˆ باز تولید آن است.به دیگر سخن، باید گذشته را پرستید نه این Ú©Ù‡ آن را موضوع نقد Ùˆ بررسی قرار داد.. در Øقیقت در چنین جوامعی ذهن، زندانی گذشته است. لوی – برول چنین جوامعی را مطالعه Ùˆ ذهنیت Øاکم بر آنها را توصی٠کرده است.
نظریۀ لوسین لوی-برول در بارۀ ذهنیت ابتدایی
Yadollah Moughen : Lucien Levy-Bruhl's Theory of Primitive Mentality
لوی-برول Ùˆ کاسیرر میان ذهنیت منطقی – علمی با ذهنیت عرÙانی Ùˆ پیش – منطقی (یا طبق اصطلاØات کاسیرر میان ذهنیت علمی Ùˆ ذهنیت اسطوره ای ) گسستگی قایلند.
به ویژه لوی – برول ذهنیت عرÙانی Ùˆ پیش – منطقی را نسبت به تجربه بی تأثیر Ù…ÛŒ داند Ùˆ از این رو معتقد است Ú©Ù‡ تکامل ذهنیت عرÙانی الزاماً به ذهنیت علمی نمی انجامد. اما بعضی از انسان شناسان به دو نوع ذهنیت اعتقاد ندارند. مثلاً کلود لوی – ستراÙس انسان شناس مشهور Ùرانسوی ذهن انسان را ایستا Ù…ÛŒ داند یعنی اعتقاد دارد Ú©Ù‡ ذهن بشر از همان آغاز با مجموعه ای از ساختارهای Ùطری مجهز است . لوی – ستراÙس، برخلا٠نظر لوی-برول Ùˆ پیاژه، معتقد است Ú©Ù‡ این ساختارها به شیوه ای تکوینی از طریق واکنش با Ù…Øیط تØول نمی یابند بلکه نهایت کاری Ú©Ù‡ واکنش با Ù…Øیط شاید انجام دهد این است Ú©Ù‡ از میان این ساختارها بعضی از آنها را بر برخی دیگر ØªØ±Ø¬ÛŒØ Ø¯Ù‡Ø¯ Ùˆ برگزیند. از این رو در بعضی Ùرهنگها برخی از این ساختارها Ø´Ú©Ù„ تخصصی تری یاÙته اند تا در دیگر Ùرهنگها. این ساختارها خود را بر بازنمایی٠واقعیت Ùˆ نیز بر شکل٠نهادها Ùˆ مؤسسه های اجتماعی تØمیل Ù…ÛŒ کنند. این نظریه را نظریۀ ذهن٠Ùطری گویند. علاوه بر این نظریه، تئوری تجربه گرایان درباره ذهن انسان را داریم Ú©Ù‡ معتقد است شناخت ØŒ باز تولید٠انÙعالی٠تأثرات٠Øسی Ùˆ به خاطر آوردن آنهاست Ùˆ این تأثرات Øسی را مکانیسم های تداعی یا انگیزشهای پاسخی ØŒ هماهنگ Ù…ÛŒ کنند Ùˆ اعتقادات Ùˆ به ویژه مقولات٠طبقه بندی کننده، در زبان هر Ùرهنگی به Ø´Ú©Ù„ کپسول وجود دارند Ùˆ استدلال کردن ØŒ کارکردی Ùطری است Ú©Ù‡ در همۀ اÙراد بالغ، Ùˆ در همه جا Ùˆ همه وقت، مشابه است. مدل تجربه گرا از ذهن Ùˆ مدل ذهن Ùطری، هر دو مدلهای ایستایی هستند Ú©Ù‡ اعتقاد ندارند ساختارهای ذهنی در Ùرایندهای٠واکنش با Ù…Øیط ØŒ Ùˆ به ویژه بر اثر Ùعالیت انسان ØŒ انسانی Ú©Ù‡ دارای خرد Ùˆ اراده Ùˆ شهامت Ùˆ آگاهی است ØŒ Ø´Ú©Ù„ Ù…ÛŒ گیرند Ùˆ رشد Ù…ÛŒ کنند.
انسان شناسانی Ú©Ù‡ نظریۀ ذهن Ùطری یا ذهن تجربه گرا را پذیرÙته اند تصور Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ اندیشۀ انسان ابتدایی از اندیشۀ دانشمند غربی Ùقط از Ù„Øاظ Ù…Øتوا تÙاوت دارد. چون به اعتقاد آنان، ساختار واقعی اندیشه Ùˆ Ùرایندهای شناخت در همۀ Ùرهنگها یکی است Ùˆ Ùرایندهای استدلال Ùˆ اندیشۀ اقوام مختل٠در Ùرهنگهای گوناگون تÙاوتی با یکدیگر ندارند.
یعنی این دسته از انسان شناسان به مسئلۀ "اندیشه ابتدایی" به گونه ای برخورد کرده اند و می کنند که ، گویی، این مسئله به سرشت "ابتدایی بودن"این انسانها باز می گردد.
برعکس ØŒ باید Ú¯Ùت Ú©Ù‡ مسئلۀ "اندیشه ابتدایی" در سرشت خود اندیشه جای دارد Ùˆ رشد اندیشه در ارتباط با تجربه Ùˆ از طریق Ùعالیت سوژه (انسان بخرد Ùˆ دارای اراده Ùˆ آگاهی) صورت Ù…ÛŒ گیرد. خصوصیات عمومی آموختن Ùˆ اندیشیدن در میان اÙراد کاملاً به انواع بازنمایی های جمعی Ù…Øیط آنان بستگی دارند.
در هر جامعه ای این بازنمایی ها به صورت تشکل یاÙته وجود دارند Ùˆ خود را بر تک تک اعضای جامعه تØمیل Ù…ÛŒ کنند. Ùقط هنگامی Ú©Ù‡ Ùهمیدیم چگونه اندیشیدن Ùˆ آموختن در رابطه با کلیت Ù…Øیط اجتماعی تØول Ù…ÛŒ یابند در آن وقت Ù…ÛŒ توانیم امیدوار باشیم Ú©Ù‡ تمایزهای Ù…Ùیدی دربارۀ شیوه های اندیشه ØŒ Ú©Ù‡ بر جوامع ابتدایی Ùˆ بر جوامع پیشرÙتۀ صنعتی Øاکم اند، به عمل آوریم. Ùقط در جایی Ú©Ù‡ سوژۀ دکارتی وجود داشته باشد یعنی انسانی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند Ø´Ú© کند Ùˆ دارای اراده Ùˆ شهامت Ùکری Ùˆ آگاهی Ùˆ Ùهم باشد ØŒ در آنجا Ù…ÛŒ توان از اندیشیدن به معنای واقعی آن سخن Ú¯Ùت . اما در جایی Ú©Ù‡ هر گونه ناهمنوایی با Ù…Øیط Ùˆ اجتماع سرکوب شود Ùˆ کسی را پروای Ø´Ú© کردن نباشد Ùˆ شهامت برای Ùهمیدن وجود نداشته باشد Ùˆ اراده برای غلبه بر جهل موجود نباشد، در آنجا اندیشه ای نیست چون Ùردیت یا سوژۀ دکارتی Ø´Ú©Ù„ نگرÙته است. بنابراین از خلاقیت های Ùردی اثری مشهود نیست . در چنین جامعه ای وظیÙÛ€ هر کس Ùقط تقلید از گذشتۀ مقدس Ùˆ باز تولید آن است.به دیگر سخن، باید گذشته را پرستید نه این Ú©Ù‡ آن را موضوع نقد Ùˆ بررسی قرار داد.. در Øقیقت در چنین جوامعی ذهن، زندانی گذشته است. لوی – برول چنین جوامعی را مطالعه Ùˆ ذهنیت Øاکم بر آنها را توصی٠کرده است.
1) مسئلۀ ذهنیت ابتدایی و روش بررسی آن
سرشت تÙاوتهای میان شیوه های اندیشه چیست؟ طبق نظر مکتب Ø±ÙˆØ Ø§Ù†Ú¯Ø§Ø±ÛŒ تایلور Ùˆ Ùریزر کارکردهای ذهنی بشر همیشه Ùˆ همه جا یکی هستند. اما انسان ابتدایی آنها را به شیوه ای نادرست به کار Ù…ÛŒ برد. اما اگر انسان غربی نیز در جای انسان ÙˆØØ´ÛŒ قرار Ù…ÛŒ گرÙت Ùˆ دانش اندکی Ú©Ù‡ او دارد زمینه Ùˆ بستر ذهن انسان غربی بود، انسان غربی نیز به همان شیوۀ انسانهای ÙˆØØ´ÛŒ Ù…ÛŒ اندیشیدو همان نتایج را Ù…ÛŒ گرÙت. تایلور Ùˆ Ùریزر مدعی نیستند Ú©Ù‡ انسانهای ابتدایی درست Ù…ÛŒ اندیشند بلکه معتقدند Ú©Ù‡ انسانهای ابتدایی قوانین تداعی را به طور نادرست به کار Ù…ÛŒ برند، ولی کارکردهای ذهنی آنان با کارکردهای ذهنی دانشمند غربی هیچ Ùرقی ندارند Ùˆ یکی هستند.
اما لوی – برول، برخلا٠اعضای مکتب انسان شناسی انگلیسی، Ù…ÛŒ Ú¯Ùت Ú©Ù‡ تÙاوت میان شیوۀ تÙکر اقوام ابتدایی با شیوۀ تÙکر غربی بنیادی است Ùˆ نه سطØÛŒ Ùˆ عَرَضی. اقوام ابتدایی به طور نادرست نمی اندیشند بلکه به طور متÙاوت ØŒ با شیوۀ تÙکر غربیان، Ù…ÛŒ اندیشند. انسان شناس غربی برای آن Ú©Ù‡ شیوۀ اندیشیدن اقوام ابتدایی را دریابد ضروری است Ú©Ù‡ خود را از Ùرایندهای ذهنی اش آزاد سازد.
البته میان انواع ذهنیتها وجوه مشترکی نیز وجود دارند، اما عملیات ذهنی را نمی توان Ùقط به یک نوع ذهنیت Ùرو کاست. اما پرسش این است Ú©Ù‡ چگونه شده است Ú©Ù‡ اقوام ابتدایی به طور متÙاوت با غربیان Ù…ÛŒ اندیشند؟
لوی – برول مدعی است Ú©Ù‡ کارکردهای ذهنی Ùرد به منزلۀ Ùرد موجد چنین تÙاوتی در شیوۀ اندیشه نیستند ØŒ بلکه این تÙاوت از آنجا ناشی Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ گروه اجتماعی ØŒ ذهن انسانهای ابتدایی را به شیوه ای متÙاوت با ذهنیت غربی Ø´Ú©Ù„ Ù…ÛŒ دهد. از نظر لوی – برول مسئله جمعی است نه Ùردی. بنابراین مسئلۀ تÙاوت در شیوۀ اندیشه، مسئله ای جامعه شناختی است. بنابراین به اعتقاد او Ù…ÛŒ توان از این طریق، ساختار روانشناسی٠جمعی هر اجتماعی را دریاÙت. برای این منظور باید نخست جوامعی را مطالعه کرد Ú©Ù‡ شیوۀ تÙکر در آنها بسیار دور از شیوۀ اندیشۀ غربیان باشد، یعنی جوامعی Ú©Ù‡ مشخصۀ تÙکر Øاکم بر آنها کانکریت Ùˆ عاطÙÛŒ است نه انتزاعی Ùˆ Ù…Ùهومی.
2) خصوصیات ذهنیت ابتدایی
روشی Ú©Ù‡ لوی – برول از طریق آن مسئلۀ شیوه های اندیشه را Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ کند در وهلۀ نخست به بررسی بازنمایی های جمعی Ù…ÛŒ انجامد. منظور از بازنمایی های جمعی تشخیص شیوه های درک٠واقعیت است . این شیوه ها میان اعضای یک گروه اجتماعی Ù…Ùروض مشترک اند. گرچه این بازنمایی های جمعی جدای از اÙراد گروه اجتماعی وجود ندارند، اما آنها سلطۀ خود را بر تک تک اÙراد تØمیل Ù…ÛŒ کنند . وجود بازنماییها را نمی توان بر پایۀ روانشناسی صرÙاً Ùردی تبیین کرد. علاوه بر این ØŒ لوی – برول تØت تأثیر روانشناسی عواط٠ریبو قرار داشت ØŒ از این رو منظور او از اصطلاØ٠بازنمایی ØŒ صرÙاً پدیده ای عقلانی نیست ØŒ به ویژه در مورد اقوام ابتدایی، بلکه به نظر لوی – برول بازنماییها با عناصر عاطÙÛŒ Ùˆ Ù…Øرک آمیخته اند. خصلتی Ú©Ù‡ بازنماییهای جمعی اقوام ابتدایی را از Ù…Ùاهیم متمایز Ù…ÛŒ کند عرÙانی بودن آنهاست.
عرÙانی (mystic) به این معناست Ú©Ù‡ این بازنماییها، به معنای مدرن، دربردارندۀ نوعی عرÙان دینی اند. از این رو این بازنماییها به نیروهای جادویی Ùˆ تأثیرات مرموز Ùˆ اعمال پنهانی ای اعتقاد دارند Ú©Ù‡ به Øواس بشر دریاÙتنی نیستند. اما انسانهای ابتدایی وجود آنها را واقعی Ù…ÛŒ دانند. لوی – برول Ù…ÛŒ گوید « اگر بیشتر، Ù…Øتوای بازنمایی های جمعی انسانهای ابتدایی را مدنظر داشته باشیم ذهنیت آنان را عرÙانی Ù…ÛŒ نامیم. اما چنانچه پیوندهای میان بازنمایی ها یا روابطی را Ú©Ù‡ بازنمایی ها میان پدیده ها برقرار Ù…ÛŒ کنند مورد توجه مان باشد ذهنیت آنان را پیش – منطقی Ù…ÛŒ خوانیم. منظور ما از Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ù¾ÛŒØ´ – منطقی این نیست Ú©Ù‡ این ذهنیت از نوعی است Ú©Ù‡ از Ù„Øاظ زمانی در مرØÙ„Û€ پیش از پیدایش اندیشۀ منطقی قرار دارد.
آیا هرگز گروههایی از انسانها یا پیش – انسانها بوده اند Ú©Ù‡ بازنمایی های جمعی آنان تØت قوانین منطقی نبوده اند؟ نمی دانیم ولی به هر صورت این امر بسیار نامØتمل است. باری ذهنیت این اقوام رشد نیاÙته Ú©Ù‡ به خاطر Ùقدان Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ù…Ù†Ø§Ø³Ø¨ØªØ±ÛŒ آن را پیش – منطقی Ù…ÛŒ نامیم چنان سرشتی ندارد. این ذهنیت نه ضد منطقی (antilogical) است Ùˆ نه غیرمنطقی (alogical). منظور من از به کاربردن Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Â«Ù¾ÛŒØ´ – منطقی» صرÙاً این است Ú©Ù‡ بیان کنم Ú©Ù‡ این نوع ذهنیت برخلا٠ذهنیت ما مقید به رعایت اصل امتناع تناقض نیست. ذهنیت ابتدایی، نخست Ùˆ بیش از همه ØŒ از قانون آمیختگی پیروی Ù…ÛŒ کند. این ذهنیت Ú©Ù‡ به این شیوه سمت گیری شده از آنچه متناقض است آشکارا مشعو٠نمی شود (Ú©Ù‡ در آن صورت این نوع ذهنیت در چشم ما صرÙاً ذهنیتی مهمل وپریشان Ù…ÛŒ نمود ) اما این ذهنیت برای اجتناب از تناقض هم به خود دردسر نمی دهد Ùˆ غالباً نسبت به اصل امتناع تناقض کاملاً بی تÙاوت است Ùˆ همین موضوع سبب Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ Ùهم این ذهنیت برایمان دشوار باشد».
بازنماییهای جمعی٠عرÙانی اقوام ابتدایی صرÙاً با ادراک از طریق تداعی معانی یا از طریق همبستگی اندیشه ها به هم مرتبط نمی شوند، بلکه بخشی مدغم از ادراک اند. همین مدغم بودن آنها با ادراک است Ú©Ù‡ آنها را از خراÙات موجود در جوامع غربی متمایز Ù…ÛŒ کند. مثلاً انسان ابتدایی مستقیماً جانوری را مدغم با نیروهای جادویی اش Ùˆ مدلول های اسطوره ای اش درک Ù…ÛŒ کند، به این معنی Ú©Ù‡ نیروهای جادویی جانور Ùˆ مدلولهای عرÙانی یا اسطوره ای جانور با خود آن، یکجا درک Ù…ÛŒ شوند نه جدای از هم Ùˆ همین نوع ادراک او را از ادراک مردم عادی غرب متمایز Ù…ÛŒ کند. چون عوام غرب دیگر جانور را به همراه خواص جادویی یا اسطوره ای اش یک جا درک نمی کنند. در جهان انسان ابتدایی خط ممیزی وجود ندارد Ú©Ù‡ جهان طبیعی را از جهان Ùوق طبیعی جدا کند.این دو جهان سخت به هم آمیخته اند.در Øقیقت باید Ú¯Ùت Ú©Ù‡ ذهنیت ابتدایی همواره از قلمرو زیر طبیعی به قلمرو Ùوق طبیعی گذر Ù…ÛŒ کند Ùˆ میان این دو تمایزی قایل نیست.
تÙاوت میان ذهنیت اقوام ابتدایی با ذهنیت غربیان Ùقط منØصر به خصلت عرÙانی بازنماییهای اقوام ابتدایی نمی شود بلکه همچنین این تÙاوت در شیوه ای است Ú©Ù‡ این بازنماییها به هم مرتبط Ù…ÛŒ شوند. البته این سخن به این معنی نیست Ú©Ù‡ این بازنماییها از منطق دیگری جز منطق غربی پیروی Ù…ÛŒ کنند، زیرا این دو نوع ذهنیت برای یکدیگر کاملاً Ùهم ناپذیر نیستند. در اینجا Ú¯Ùتنی است Ú©Ù‡ تÙسیر ژان پیاژه از نظریه لوی – برول Øاکی از این است Ú©Ù‡ این دو نوع ذهنیت از دو نوع منطق پیروی Ù…ÛŒ کنند، Ùˆ اگر غربیان به شیوۀ دیگری Ù…ÛŒ اندیشیدند نوع سومی از منطق پدیدار Ù…ÛŒ شد. بنابراین، نظریۀ لوی – برول با چنین تÙسیری نیز سازگار است. Ùان در لئو (Van der Leeuw) نیز معتقد است Ú©Ù‡ لوی – برول به دو نوع ساختار ذهنی اعتقاد داشته است Ú©Ù‡ قابل تØویل به یکدیگر نیستند. اما کازونوو معتقد است Ú©Ù‡ لوی – برول از همان نخستین آثارش دربارۀ ذهنیت ابتدایی به ÙˆØ¶ÙˆØ Ù†Ø´Ø§Ù† Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ راهنمای این ذهنیت ØŒ منطقی متÙاوت با منطق غربی نیست بلکه این ذهنیت صرÙاً از قوانین منطق غربی تبعیت نمی کند Ùˆ به همین معنا ØŒ لوی-برول این ذهنیت را پیش – منطقی Ù…ÛŒ نامد.
این سخن به هیچ وجه به معنای منطق Ø´Ú©Ù† (para – logical) یا ضدمنطقی نیست Ùˆ نیز این سخن به معنای مرØله ای در تکامل اندیشه نیست Ú©Ù‡ پیش از پدیدارشدن اندیشۀ منطقی قرار داشته باشد. لوی – برول Ù…ÛŒ نویسد:
«مایلم Ùقط بگویم Ú©Ù‡ اندیشۀ ابتدایی برخلا٠اندیشۀ ما ØŒ خود را بیش از هر چیز مقید به اجتناب از تناقض نمی داند».
در Øقیقت این ذهنیت از اصلی پیروی Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ به طور رادیکال در تقابل با اصل امتناع تناقض نیست بلکه نسبت به آن Ùقط بی تÙاوت است. این اصل را لوی – برول قانون آمیختگی Ù…ÛŒ نامد. براساس این قانون یک چیز Ù…ÛŒ تواند در عین Øال هم خودش باشد Ùˆ هم چیز دیگری . بازنماییهای جمعی اقوام ابتدایی Ù…ÛŒ توانند به وسیلۀ پیوندهایی به هم متصل شوند Ú©Ù‡ با پیوندهای منطقی وجه مشترکی ندارند. آنچه را تایلور Ùˆ Ùریزر Ù…ÛŒ خواستند با نظریه انی میسم ] = Ø±ÙˆØ Ø§Ù†Ú¯Ø§Ø±ÛŒ[ ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ù‡Ù†Ø¯ در Øقیقت معلول قانون آمیختگی است. در ادراک انسان ابتدایی جاندار Ùˆ بی جان در بعضی نیروهای جادویی با هم سهیم اند. Ùقط در جوامعی Ú©Ù‡ از مراØÙ„ ابتدایی پیشرÙته تر هستند این نیروهای جادویی را به منزله Ø§Ø±ÙˆØ§Ø Ù…ÛŒ پندارند. در ادراک اقوام ابتدایی از کیهان پیوستاری از قدرتهای جادویی Ùˆ اسرارآمیز (مانا (mana وجود دارد.
نمی توان در اندیشۀ ابتدایی میان بازنمایی Ùردی Ú©Ù‡ سرشتی منطقی Ùˆ بازنمایی جمعی Ú©Ù‡ سرشتی عرÙانی Ùˆ پیش – منطقی داشته باشد تمیز گذاشت. چنین تقسیم بندیی نادرست است. در واقع، Ùعالیت ذهنی انسان ابتدایی به تمامی اجتماعی شده است. در Ùعالیت ذهنی او عناصر منطقی Ùˆ پیش – منطقی با هم همزیستی دارند. به دلیل همین وضعیت ØŒ تØلیل ذهنیت ابتدایی بسیار دشوار است . با این وص٠با شروع کردن از خصوصیات بنیادی این ذهنیت Ú©Ù‡ هم اکنون نشان دادیم، توصی٠آن Ù…Øال نخواهد بود.
چون کارکردهای منطقی Ùˆ پیش – منطقی در ذهن ابتدایی به طور تنگاتنگی به هم آمیخته اند، انسان ابتدایی توانایی چندانی در انتزاعی اندیشیدن Ùˆ تعمیم دادن منطقی ندارد. موجودات زنده Ùˆ اشیا Ú©Ù‡ در ذهن انسان ابتدایی با یکدیگر آمیخته Ù…ÛŒ شوند کلیت هایی را Ù…ÛŒ سازند Ú©Ù‡ بیشتر به صورت Ú©ÛŒÙÛŒ درک Ù…ÛŒ شوند تا به Ø´Ú©Ù„ کمّی. Ú©ÛŒÙیات یا صÙات اشیا یا جانوران را نمی توان به آسانی از آنها جدا کرد. این موضوع به ÙˆØ¶ÙˆØ Ø¯Ø± سیستم شمارش اقوام ابتدایی مشهود است.
برای آنان اعداد بیشتر، Ø´Ú©Ù„ متمایز Ú©ÛŒÙÛŒ دارند تا کمّی، Ùˆ همین دریاÙت موجب شده است Ú©Ù‡ در زبان اقوام ابتدایی ویژگیهای عجیبی به وجود آید. واژگان آنها بسیار غنی Ùˆ Ù…Ùصل است ØŒ زیرا این واژگان کانکریت است نه انتزاعی ØŒ Ùˆ چون تصویرسازی Ù…ÛŒ کند باید غنی Ùˆ Ù…Ùصل باشد ØŒ Ùˆ همین سرشت کانکریت ØŒ نقش ØاÙظه Ùˆ به خاطرسپاری را در جوامع عقب مانده Øائز اهمیت بسیار Ù…ÛŒ کند. زبان ایما Ùˆ اشاره Ú©Ù‡ وضعیت Ùˆ Øرکت را بیان Ù…ÛŒ کند باید به Ú©Ù…Ú© سیستم زبان سمبلیک بیاید Ú©Ù‡ به رغم غنای واژگانی اش برای متعین کردن امور Ú©ÛŒÙÛŒ نابسنده است.
3) جهان و انسان در ذهنیت ابتدایی
سمت گیری ذهن انسان ابتدایی در بازنمایی اش از جهان متÙاوت با سمت گیری ذهن انسان Ùرهیختۀ غربی است ØŒ به ویژه دریاÙت او از علیت متÙاوت با برداشت انسان غربی از علیت است. اصل اساسی در پشت این تÙاوت این است Ú©Ù‡ ذهنیت ابتدایی علل واقعی را به Ù†Ùع علل عرÙانی کنار Ù…ÛŒ گذارد.
آنچه برای انسان Ùرهیختۀ غربی علت Øقیقی یک رویداد است برای انسان ابتدایی صرÙاً پدیده ای است Ú©Ù‡ قدرتهای عرÙانی در آن دخیل اند. البته این نوع علیت٠اتÙاقی Ùˆ واهی بسیار دور از Ù…Ùهوم مالبرانش در این باره است. زیرا آنچه انسان ابتدایی پشت پدیدارها جستجو Ù…ÛŒ کند دلیل متاÙیزیکی وقوع آنها نیست. او در Ù¾ÛŒ یاÙتن قدرتهای مخÙÛŒ جادویی است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ پندارد موجب واقع شدن آنها شده اند . اما در اینجا روشن است Ú©Ù‡ اگر اقوام ابتدایی را به استدلال سست Ùˆ ضعی٠متهم کنیم بر خطا خواهیم بود ØŒ زیرا آنان طور دیگری استدلال Ù…ÛŒ کنند. Øتی مالبرانش در جستجوی علت واقعی ØŒ یا در Øقیقت ØŒ علت متاÙیزیکی در پشت Ø³Ø·Ø Ù¾Ø¯ÛŒØ¯Ø§Ø±Ù‡Ø§ بود Ùˆ جستجوی این نوع علت متعلق به سنت دکارتی Ùˆ ÙلسÙÛ€ اÙلاطونی است Ú©Ù‡ تبیین پدیدارها را Ùراسوی خواص Øسّی آنها جستجو Ù…ÛŒ کند. پارادیم تÙکر انسان ابتدایی با پارادیم پدران کنیسه Ùˆ کلیسا شباهت بسیار دارد. اعتقاد اقوام ابتدایی به علت اتÙاقی ( یا موهومی) نتیجۀ مستقیم خصلت عرÙانی بازنماییهای جمعی آنان است ØŒ عمل نیروهای Ùوق طبیعی ØŒ نخستین داده به ادارک آنان است. از این روست Ú©Ù‡ مثلاً مرگ نامیمون Ùˆ پیش هنگام را نه به علل طبیعی بلکه به عمل جادوگر منتسب Ù…ÛŒ کنند. همین طور نیز انسان ابتدایی هر Øادثه ای را نوعی تجلی امر غیبی Ù…ÛŒ داند نه پیشامد. در نظر انسانهای ابتدایی معتبرترین نوع علیت ØŒ علیت عرÙانی است ØŒ اما این علیت از طریق استنتاج یا استدلال درک نمی شود بلکه از طریق «پیش – پیوندها» به طور شهودی ارائه Ù…ÛŒ شود ØŒ پیش – پیوندهایی Ú©Ù‡ رابطه ای مستقیم میان ادراک Øسی با نیروهای عرÙانی یا جادویی نامریی برقرار Ù…ÛŒ کنند.
انسان ابتدایی، مانند کودک اما به شیوه ای Ú©Ù‡ نمی توان این مقایسه را خیلی Ú©Ø´ داد ،از وجود شخص خودش Øسی دارد ØŒ اما تصور واضØÛŒ از خود (self) ندارد. او خود را Ø¢Ùریده ای متمایز از موجودات Ùˆ اشیایی Ú©Ù‡ پیرامون او هستند نمی بیند. او کیهان را چیزی Ú©Ù‡ از عناصر جدا تشکیل شده است نمی شناسد برای او همۀ موجودات، مخزن٠شکلی بی نام Ùˆ غیرشخصی هستند Ú©Ù‡ انسان شناسان این Ø´Ú©Ù„ بی نام Ùˆ غیرشخصی را مانا Ù…ÛŒ نامند .
بنابراین میان همۀ اشیاءو همۀ جانداران Ùˆ همۀ گیاهان نوعی همگونی ذاتی یا نوعی خویشاوندی در ذات وجود دارد . در ذهن انسان ابتدایی امر روØÛŒ از امر مادی متمایز نیست.
علاوه بر اینها، ذهنیت ابتدایی، Ùرد را از نوعی Ú©Ù‡ بدان تعلق دارد جدا نمی کند Ùˆ تا آنجا Ú©Ù‡ به انسان ابتدایی ارتباط Ù…ÛŒ یابد او Ùرد را جدای از گروه اجتماعیش در نمی یابد.ریشۀ همۀ عصبیت های قبیلل ای Ùˆ دینی Ùˆ قومی Ùˆ ملی Ùˆ نژادی راباید در همین بازنمایی دانست. این اعتقاد به ÙˆØ¶ÙˆØ Ø¯Ø± توتمیسم مشهود است. خلاصۀ کلام این Ú©Ù‡ جسم از Ø±ÙˆØ Ù…ØªÙ…Ø§ÛŒØ² نیست Ùˆ «خود» در مرزهای جسم Ù…Øدود نمی شود بلکه به آنچه لوی – برول متعلقات (appurtenances) Ù…ÛŒ نامد نیز گسترش Ù…ÛŒ یابد؛ مثلاً به ناخنها، جای پاها ØŒ لباسها Ùˆ غیره. رابطۀ آمیختگی میان Ùرد Ùˆ متعلقات او نتیجۀ انتقال تصورات یا اØساسات نیست یعنی مانند Øالتی نیست Ú©Ù‡ میان یک شخص Ùˆ عکس او وجود دارد ØŒ بلکه انسان ابتدایی آمیختگی میان شخص Ùˆ متعلقات او را مستقیماً اØساس Ù…ÛŒ کند. ما باید طبق همین اصل متعلقات ØŒ آن تصوراتی را تÙسیر کنیم Ú©Ù‡ با واژه های Ø±ÙˆØ ØŒ همتای شخص، سایۀ شخص، بازتاب شخص Ùˆ غیره ترجمه Ù…ÛŒ کنیم. این ذهنیت میان یک Ùˆ دو Ùˆ Øتی دو Ùˆ بسیار تمایز قایل Ù…ÛŒ شود ،اما دو تا بودن Ùرد نیز با یگانگی بنیادی او سازش پذیر است . به این شیوه باید اعتقاداتی مانند در همه جا بودن Ùرد یا دو پاره شدن شخص به هنگام رویا را تبیین کرد. تØلیل اعتقادات مربوط به مرگ Ùˆ شعایر Ùˆ مناسک مرتبط با آن ØŒ این موضوع را اثبات Ù…ÛŒ کنند.
مثلاً مرگ٠یکی از اعضای گروه ØŒ Ú©Ù„ گروه را تØت تأثیر قرار Ù…ÛŒ دهد. انسانهای ابتدایی معتقدند Ú©Ù‡ در Øالی Ú©Ù‡ مرده هنوز با جنازه یگانه است به جهان مردگان وارد Ù…ÛŒ شود. این اعتقاد را Ù…ÛŒ توان با کارکرد نامها نیز به اثبات رساند. نام یک شخص، او را به گروه Ù…ÛŒ پیوندند Ùˆ از این طریق به او شخصیت Ù…ÛŒ بخشد. نام شخص جزو متعلقات اوست. اغلب بر نوزاد نام نیایی را Ù…ÛŒ گذارند Ú©Ù‡ معتقدند دوباره در او Øلول کرده است.
خلاصه این Ú©Ù‡ در ذهنیت ابتدایی بازنماییهای جمعی٠عرÙانی Ùˆ پیش – منطقی Ùˆ اصل آمیختگی Ú©Ù„ ادراک انسان ابتدایی از جهان Ùˆ نیز از خودش را متÙاوت با ادراک غربیان Ù…ÛŒ کند.
اگر اقوام ابتدایی در این شیوۀ تÙکر در جا Ù…ÛŒ زنند، علتش این است Ú©Ù‡ سرشت عرÙانی ذهنیت شان، شیوۀ تÙکر آنان را نسبت به تجربه رویین تر کرده است ØŒ به این معنی Ú©Ù‡ تجربه بر این نوع ذهنیت بی اثر است Ùˆ این ذهنیت نسبت به واقعیات عینی Ú©Ù‡ متناقض یا ناسازگار با اعتقاداتش هستند بی تÙاوت Ùˆ بی اعتناست. علت دیگر Ùقدان Øساسیت نسبت به تناقضها Ùˆ ناسازگاریها این است Ú©Ù‡ انسانهای ابتدایی به طور جمعی اصولاً با نوآوری Ùˆ خلاقیت Ùردی مخالÙند. نوگریزی یا عناد با نوگرایی خصلت اساسی شیوۀ وجودی اقوام ابتدایی است. گرچه این نظریه ها تا Øدودی ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ù…ÛŒ دهند Ú©Ù‡ چرا بعضی اقوام در ذهنیت ابتدایی Ù…Øبوس شده اند اما چنانچه بپرسیم Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ رابطه ای میان این ذهنیت Ùˆ ذهنیت علمی وجود دارد مسائل پیچیده ای Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ شوند.
4 – ذهنیت ابتدایی و ذهنیت علمی
لوسین لوی – برول در جستجوی مراØÙ„ میانی میان این دو Øدّ اÙراطی بود. گرچه او تصور یک تکامل تک خطی را مردود Ù…ÛŒ شمرد ØŒ تکاملی Ú©Ù‡ از مرØÙ„Û€ پیش – منطقی آغاز شود Ùˆ به مرØÙ„Û€ اندیشـۀ منطقی بینجامد. اما او در قلب جهان ابتدایی مراØÙ„ÛŒ را تشخیص Ù…ÛŒ داد Ú©Ù‡ از Ù¾ÛŒ یکدیگر سر بر کشیده بودند Ùˆ وجود همین مراØÙ„ ØŒ انتقال از یک نوع تمدن را به نوع دیگر آن Ùهم پذیرتر Ù…ÛŒ کردند.
در Øقیقت در میان جوامعی Ú©Ù‡ به مرØÙ„Û€ خواندن Ùˆ نوشتن نرسیده اند یعنی آن جوامعی Ú©Ù‡ گاهی اوقات جوامع ساده تر یا ابتدایی تر نامیده Ù…ÛŒ شوند، جوامعی وجود دارند Ú©Ù‡ آمیختگی ØŒ دیگر مستقیماً اØساس Ùˆ تجربه نمی شود بلکه یک بازنمایی با واسطه شده است. از این مرØله به بعد Ùرد دیگر ØŒ مثلاً ØŒ نمی گوید Ú©Ù‡ او جانور است بلکه Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ Ùلان جانور توتمی نیای اوست. در این مرØله وجود اسطوره ها Ùˆ سمبلیها ضروری Ù…ÛŒ شوند، زیرا بدون آنها آمیختگیها نمی توانند تصور شوند. به این ترتیب این مرØله، مرØله ای است Ú©Ù‡ به تÙکر Ù…Ùهومی Ù…ÛŒ انجامد، به ویژه هنگامی Ú©Ù‡ عنصر شناختی از عوامل Ù…Øرک Ùˆ عاطÙÛŒ جدا شده باشد.
پیش – پیوندها Ú©Ù‡ از آغاز، ادراک را عرÙانی Ù…ÛŒ کردند نیروی خود را از دست Ù…ÛŒ دهند Ùˆ Ùرد نسبت به تناقضها Ùˆ درسهای تجربه Øساس Ù…ÛŒ شود.
قطعاً روند تکاملی پیوسته ای میان مرØÙ„Û€ واقعاً ابتدایی (مانند مرØله ای Ú©Ù‡ بومیان استرالیا در آن به سر Ù…ÛŒ برده اند ) Ùˆ مرØله تکامل یاÙته (مانند مرØله ای Ú©Ù‡ سرخ پوستان قاره آمریکا در آن بوده اند) وجود دارد در مرØÙ„Û€ اخیر امر مقدس از امر غیرمقدس متمایز Ù…ÛŒ شود اما موضوع مهم این است Ú©Ù‡ در پایان این تغییرات Ùˆ تبدلات Ú©Ù‡ گاهی اوقات با وقÙÙ‡ ها Ùˆ بازگشت های به عقب همراه اند، Ù…ÛŒ توان انتقال از ذهنیت Ùˆ اقعاً ابتدایی را به اندیشۀ Ù…Ùهومی کش٠کرد ممکن است این پرسش اساسی در اینجا Ù…Ø·Ø±Ø Ø´ÙˆØ¯ Ú©Ù‡ آیا دورشدن جوامع از مرØÙ„Û€ ذهنیت ابتدایی Ù…ÛŒ تواند به گسستن کامل آنها از ذهنیت عرÙانی بینجامد.
لوی – برول در پاسخ Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ ذهنیت عرÙانی کاملاً ناپدید نمی شود Ù…Ùاهیم Ùقط Ù…ÛŒ توانند از بازنماییهای جمعی سر بر کشند. از این رو در Ù…Ùاهیم همیشه مقداری عناصر عرÙانی ته نشین شده اند. علاوه بر این ØŒ Ù…Ùهوم نمی تواند در همه موارد خود را از هالۀ عناصر Ù…Øرک Ùˆ عاطÙÛŒ رها سازد.
سرانجام این Ú©Ù‡ چون ذهنیت عرÙانی نسبت به اندیشۀ منطقی Øالتی خصمانه ندارد بلکه Ùقط نسبت به آن بی تÙاوت Ùˆ بی اعتناست، بنابراین این امکان وجود دارد Ú©Ù‡ ذهنیت عرÙانی پابرجا بماند Ùˆ اØساسی از آمیختگی عرÙانی را ØÙظ کند، Øتی اگر اندیشۀ منطقی پیشرÙت نامØدودی بکند، از این رو همزیستی این دو نوع ذهنیت ممکن است . این ادعا پذیرÙتنی نیست.زیرا Øتی در تاریخ غرب نیز بر خورد این دو ذهنیت بسیار خشن بوده است، کاÙÛŒ است Ú©Ù‡ انکیزیسیون را به خاطر آوریم. اکنون در Ø³Ø·Ø Ø¬Ù‡Ø§Ù†ÛŒ شاهد بر خورد بسیار خشن این دو نوع ذهنیت هستیم. لوی – برول مدعی است Ú©Ù‡ اندیشۀ عرÙانی به یک نیاز در سرشت انسان پاسخ Ù…ÛŒ گوید ØŒ زیرا اندیشۀ عقلانی نمی تواند کاملاً سرشت بشر را ارضا کند.
Ù…ÛŒ توان خصلتهاي تÙكر در جامعۀ سنتي را چنين توصي٠â€ÙƒØ±Ø¯:
1- در جامعه سنتي Ùراگردهاي طبيعي Ùˆ اجتماعي را نميâ€ØªÙˆØ§Ù† مورد تØليل علّي قرار داد؛
2- جهان طبيعي Ùقط تا جايي كه انسان را تØت تاثير قرار ميâ€Ø¯Ù‡Ø¯ تجربه ميâ€Ø´ÙˆØ¯Ø› بنابراين خواص اشياي طبيعي، ذهني ميâ€Ø´ÙˆÙ†Ø¯ Ùˆ به صÙات Øسي وابسته ميâ€Ú¯Ø±Ø¯Ù†Ø¯Ø›
3- براي انجام دادن بسياري كارها هيچ نيازي به برنامهâ€Ø±ÙŠØ²ÙŠ دقيق، آزمايش يا اندازهâ€Ú¯ÙŠØ±ÙŠ اØساس نميâ€Ø´ÙˆØ¯Ø›
4- از Ù„Øاظ تكنولوژيكي دامنۀ مسائل بسيار Ù…Øدود است Ùˆ آنها را ميâ€ØªÙˆØ§Ù† با روشهاي سنتي ØÙ„ كرد؛
5- تكنولوژي به علت پيشرÙته نبودن آن، مقام شامخي ندارد؛ بنابراين مسئلۀ تكنولوژيكي به منزلۀ مسئلهâ€Ø§ÙŠ تخصصي به دشواري قابل Ø·Ø±Ø Ø§Ø³ØªØ›
6- پرسش Ùˆ چون Ùˆ چرا كردن در مسائل Ùˆ ناهمنوايي با سنت بشدت سركوب ميâ€Ø´ÙˆØ¯Ø›
7- از رشد تجربۀ Ùردي ممانعت به عمل ميâ€Ø¢ÙŠØ¯ØŒ در ديدگاهها همگرايي Ùˆ يكنواختي وجود دارد:
8- مسائل زندگي روزمره عمدتاً مسائل شخصيâ€Ø§Ù†Ø¯ كه انديشۀ پيش- عملياتي ]در روانâ€Ø´Ù†Ø§Ø³ÙŠ تكويني پياژه دومين مرØله از مراØÙ„ چهارگانه در رشد ذهني كه معادل Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Â«Ù¾ÙŠØ´- منطقي» در نظريات لوي- برول است[ براي ØÙ„ آنها ÙƒÙايت ميâ€ÙƒÙ†Ø¯Ø›
9- ارائه دليل Ùˆ برهان] استدلال[ به شكل غير منطقي Ùˆ ناهمساز صورت ميâ€Ú¯ÙŠØ±Ø¯ Ùˆ هيچ تصوري از استنتاج صرÙاً صوري يا منطقي وجود ندارد. استدلال منطقي بر پايه Ùرضياتي كه خود شخص تجربه نكرده باشد مردود شناخته ميâ€Ø´ÙˆØ¯Ø›
10- بسياري از موسسات Ùˆ نهادها هد٠مشخصي ندارند Ùˆ Ùقط بر پايۀ مقام Ùˆ منزلت متكيâ€Ø§Ù†Ø¯ نه قرارداد؛ Ùˆ با ارزشهاي سمبليك Ùˆ اخلاقي اشباع شدهâ€Ø§Ù†Ø¯ Ùˆ با كارآيي Ùˆ برنامهâ€Ø±ÙŠØ²ÙŠ در تقابلâ€Ø§Ù†Ø¯Ø› Ùˆ
11- جامعه به كساني كه از هوش Ùˆ ذكاوت عالي برخوردارند Ùˆ علائق Ùكري دارند اجازه نميâ€Ø¯Ù‡Ø¯ كه در Ù…Øلي جمع شوند Ùˆ به بØØ« بپردازند.
اختلا٠در ساختار تÙکر وقتی مشهود Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ به مقابله Ùˆ مقایسۀ تÙکر Øاکم بر جوامع سنتی یا پیش- صنعتی با تÙکر Øاکم بر جوامع پیشرÙتۀ صنعتی بپردازیم.
Ú¯Ùتنی است Ú©Ù‡ در کشورهایی Ú©Ù‡ زیر Ù†Ùوذ Ùرهنگ انگلوساکسون هستند مسئله ای به نام «ذهنیت» چندان مورد توجه Ùˆ بØØ« قرار نمی گیرد. اما در Ùرهنگهای Ùرانسوی Ùˆ آلمانی مسئلۀ «ذهنیت» موضوع بسیار مهمی است. مثلاً هر کس Ú©Ù‡ آثار Ùیلسو٠آلمانی ویلهلم دیلتای را خوانده باشد Ù…ÛŒ داند Ú©Ù‡ همه جا سخن بر سر ذهنیتها Ùˆ جهانی بینی ها است. سیستم ÙلسÙÛŒ هر ÙیلسوÙØŒ ذهنیت آن Ùیلسو٠را نشان Ù…ÛŒ دهد.
هرسیستم ÙلسÙÛŒ بیان نظریات شخص Ùیلسو٠است؛ از این رو همۀ سیستم های ÙلسÙÛŒ Øقیقتی نسبی در بردارند Ùˆ نه مطلق. ذهنیت عصر رنسانس یا ذهنیت انسان رنسانسی موضوعی است Ú©Ù‡ دیلتای بسیار بدان پرداخته است. ذهنیت انسان عصر روشنگری نیز ذهنیتی متمایز از ذهنیت قرون وسطا Ùˆ Øتی عصر رنسانس است. ذهنیت ایرانی متمایز از ذهنیت انسان غربی یا ذهنیت هندی Ùˆ چینی است. رÙتن در ذهنیت دیگران Ùˆ آن را به نمایش گذاشتن کار مورخان، داستان نویسان Ùˆ نمایشنامه نویسان است.
شکسپیر Ù…ÛŒ توانست به «ذهنیتها»ی متÙاوت راه یابد Ùˆ آنها را در نمایشنامه های خود نشان دهد. مثلاً در تراژدی مکبث، «ذهنیت عرÙانی» مکبث را به طور درخشان نشان Ù…ÛŒ دهد. ذهنیت مکبث مانند ذهنیت انسانهای ابتدایی است. او نیز کارهای خود را براساس غیبگویی جادوگران تنظیم Ù…ÛŒ کند Ø§Ø´Ø¨Ø§Ø Ù…Ø±Ø¯Ú¯Ø§Ù† در برابرش Øاضر Ù…ÛŒ شوند Ùˆ آینده را پشگویی Ù…ÛŒ کنند.
نه تنها ذهنیت مکبث، ذهنیتی عرÙانی است بلکه تماشاچیان این نمایشنامه نیز باید ذهنیتی عرÙانی داشته باشند تا صØنه های نمایش برایشان نامÙهوم Ùˆ غریب نباشد. وقتی لوی – برول Ù…ÛŒ گوید در کنار ذهنیت منطقی – علمی ØŒ ذهنیتÙعرÙانی قرار دارد Ú©Ù‡ دامنه اش بسیار پهناورتر از ذهنیت٠منطقی – علمی است سخنی درست Ù…ÛŒ گوید.
ذهنیت عرÙانی همچنان در کشورهای غربی به Øیات خود ادامه Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ کلیسا Ùˆ کنیسه نمادهای مشهود آن هستند Ùˆ اخیراً پست مدرنیست ها Ú©Ù‡ بسیاری از اندیشه های لوی – برول را گرÙته اند Ùˆ به نام خودشان ثبت کرده اند درصدد اØیای ذهنیت ابتدایی هستند.
سکات لیتلتون Ú©Ù‡ متخصص آرای دومزیل Ùˆ صاØب تالیÙاتی در زمینه اسطوره شناسی تطبیقی است ØŒ در سال 1985 در مقدمه ای Ú©Ù‡ بر کتاب "کارکردهای ذهنی در جوامع عقب مانده" (چاپ انتشارات دانشگاه پرینستون آمریکا) نگاشته است Ù…ÛŒ گوید:
«هنگامی Ú©Ù‡ از او دعوت شد تا مقدمه ای بر چاپ تازۀ کتاب لوی – برول بنویسد، تØت تأثیر استادان سابق خود بر این باور بود Ú©Ù‡ لوی – برول برغم آنکه پژوهشگر برجسته ای بوده ØŒ ساخت اندیشه اقوام ابتدایی را درست درک نکرده است Ùˆ نظریات او دیگر وزن Ùˆ اعتباری ندارند. نظر همۀ انسان شناسان Ùˆ مردم شناسان آمریکایی Ùˆ انگلیسی اواخر دهۀ بیست یا سی درباره لوی – برول منÙÛŒ بود Ùˆ او نیز انتظار داشته Ú©Ù‡ پس از بازخوانی کتاب لوی – برول، با پل رادین 1روبرت لووی2 Ùˆ برونیسلا مالینوسکی3Ùˆ دیگر منتقدان لوی – برول در این ارزیابی منÙÛŒ هم آواز شود.
او Ù…ÛŒ اÙزاید:
«اما آنچه در دنبال Ù…ÛŒ آید در بیشتر بخشها مطابق آن انتظار نیست. پس از بازخوانی "کارکردهای ذهنی در جوامع عقب مانده" Ùˆ تعداد دیگری از آثار نخستین لوی – برول به این نتیجه رسیدم Ú©Ù‡ کتاب او ارزش چاپ مجدد را دارد Ùˆ ÙˆÛŒ کاملاً شایسته این است Ú©Ù‡ از بوتۀ Ùراموشی به درآید. به علاوه Ù…ÛŒ توان Ú¯Ùت Ú©Ù‡ لوی – برول در کتاب "کارکردهای ذهنی در جوامع عقب مانده" Ùˆ در دیگر آثار خود بسیاری از اندیشه هایی را ارائه داده است Ú©Ù‡ Ùقط در این اواخر به وسیلۀ کسانی اظهار شده اند Ú©Ù‡ خود را از Ù„Øاظ علمی مدیون او نمی دانسته اند.
بیشتر این اندیشه ها در بردارندۀ آن چیزی است Ú©Ù‡ به سبب Ùقدان Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ù…Ù†Ø§Ø³Ø¨ØªØ± Ù…ÛŒ توان آن را "نسبیت شناخت شناسی" نامید. این Ù…Ùهوم به این معنی است Ú©Ù‡ منطقی Ú©Ù‡ ما در توصیÙهای خود از جهان به کار Ù…ÛŒ بریم همگانی Ùˆ جهانی نیست بلکه بیشتر کارکرد شرایط Ù…Øیطی – تکنولوژیکی ØŒ میراث زبان خاص ما Ùˆ میراث ایدئولوژیکی ماست Ùˆ هیچ منطقی ضرورتاً نسبت به منطق دیگر برتری ندارد.
همچنان Ú©Ù‡ خواهیم دید در اینجا طنزی وجود دارد Ø› زیرا لوی – برول را برای زمانی طولانی به خاطر قوم – Ù…Øوری اش مورد انتقاد قرار Ù…ÛŒ دادند. چون ظاهراً بر این عقیده پاÙشاری Ù…ÛŒ کرده است Ú©Ù‡ شیوۀ تÙکر (یا منطق) غربی ذاتاً بهتر از شیوۀ تÙکری (یا منطقی) است Ú©Ù‡ بر ذهن اقوام ابتدایی Ùˆ عوام Øاکم است. با نگاهی به آثار لوی – برول در Ù…ÛŒ یابیم Ú©Ù‡ این انتقاد Ùˆ بسیاری انتقادهای دیگری Ú©Ù‡ از نظریات او شده بی اساس است. در واقع بینشی Ú©Ù‡ بسیاری از انسان شناسان معاصر به کار برده اند (Ùˆ Ùقط بر تعداد Ú©Ù…ÛŒ از آنان Ù…ÛŒ توان برچسب قوم – Ù…Øوری زد) با آنچه در سراسر آثار لوی – برول از جمله همین کتاب "کارکردهای ذهنی در جوامع عقب مانده" ارائه شده است به طور بارزی شباهت دارد. این ادعا به ویژه زمانی درست است Ú©Ù‡ به مطالعۀ دامنۀ شناخت انسانی Ùˆ گوناگونی آن بپردازیم. من Ùقط پس از آنکه به این شباهت Ù¾ÛŒ بردم نظر خود را نسبت به موقعیت لوی – برول در تاریخ نظریۀ انسان شناختی تغییر دادم.
بنابراین ]برای یاÙتن شباهت اندیشۀ لوی – برول با نظریات اخیر[ ضروری است Ú©Ù‡ رشد Ùˆ تØول سه شاخۀ Ùرعی انسان شناسی :
1 – انسان شناسی معرÙت شناختی
2 – انسان شناسی ساختاری (شامل «اسطوره شناسی تطبیقی جدید»)
3 – انسان شناسی سمبلیک
را بازبینی کنیم Ùˆ نشان دهیم Ú©Ù‡ تا Ú†Ù‡ اندازه لوی – برول در ارائه چارچوبهای Ù…Ùهومی ای Ú©Ù‡ سه شاخۀ نامبرده متداول کرده اند پیشگام بوده است».
سکات لیتلتون سپس نام لوی – برول را در کنار نخبگان بزرگ قرن بیستم : آلبرت انیشتاین، هایزنبرگ، وایتهد، برتراندراسل ØŒ ارنست کاسیرر، ادموند هوسرل، Ùروید ØŒ ماکس وبر، امیل دورکم، مارسل موس، زیمل، پارتو، سوسور ØŒ پیکاسو، کاÙکا Ùˆ چند تنی دیگر قرار Ù…ÛŒ دهد Ùˆ Ù…ÛŒ گوید:
«هد٠لوی – برول نخست این بود Ú©Ù‡ «علم اخلاق» را پایه گذاری کند، یعنی قواعدی را کش٠نماید Ú©Ù‡ زیرساخت موازین اخلاقی در همۀ نقاط جهان باشند. اما به زودی Ù¾ÛŒ برد Ú©Ù‡ موازین اخلاقی نسبت به Ø³Ø·Ø Ù¾ÛŒÚ†ÛŒØ¯Ú¯ÛŒ Ùرهنگها متÙاوتند Ùˆ همین نتیجه گیری او را به مطالعۀ انسان شناسی Ùˆ ارائه نسبیت Ùرهنگی رهنمون شد. اما نظریات لوی – برول مغایر با سنت انسان شناسی انگلیسی است. سنت مذکور متأثیر از نظریۀ تکامل Ùˆ بر سه Ùرض استوار است:
1 – اندیشۀ پیشرÙت
2 – داشتن ایمانی تزلزل ناپذیر به کارایی روش تطبیقی
3 – اصل یگانگی عقلی انسان به این معنی Ú©Ù‡ Ùراگردهای اساسی تÙکر انسان همه جا یکسانند Ùˆ اگر هر جامعه ای را به Øال خود بگذارند به طور مستقل از همان مراØÙ„ عقلانی گذر Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ جوامع پیشرÙته تر قبلاً از آنها گذر کرده اند.
Ùرض آخری بیش از دو Ùرض دیگر مایۀ دردسر لوی – برول شد. زیرا هر Ú†Ù‡ او الگوهای منطقی را Ú©Ù‡ در موازین اخلاقی جوامع ابتدایی متجلی اند عمیق تر بررسی Ù…ÛŒ کرد Ùرض آخری (یا تکامل خطی مستقیم) در نظرش بی اعتبارتر Ù…ÛŒ شد».
سکات لیتلتون می نویسد:
«در اینجا لازم است دقیقاً معنایی را Ú©Ù‡ لوی – برول از منطق در نظر دارد روشن کنیم. در آثار او «منطق» به معنای منطق صوری (Ú©Ù‡ در ریاضیات Ùˆ در اثبات قضایای هندسی به کار Ù…ÛŒ رود) نیست. پیامد نظریۀ او ضرورتاً این نیست Ú©Ù‡ شیوۀ تÙکر انسان ]برØسب تعلقش به جوامع مختلÙ[ در رویارویی با مسائل روزمره ای Ú©Ù‡ به بقای او مربوط Ù…ÛŒ شوند تÙاوتی اساسی پیدا Ù…ÛŒ کند. در واقع همچنان Ú©Ù‡ خود لوی - برول Ù…ÛŒ گوید چنین نتیجه گیری ای «ÙرارÙتن بیش از اندازه » ]از واقعیات ارائه شده[ است. به نظر Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ منظور او از «منطق» بیشتر قواعد صوری٠تÙکر استدلالی باشد Ú©Ù‡ منطق دانان غربی Ù…ÛŒ پندارند همگانی Ùˆ جهانی اند. مهمترین این قواعد «قاعده امتناع تناقض» است Ú©Ù‡ بیان Ù…ÛŒ کند یک شئ نمی تواند همزمان در دو مکان باشد. اما به نظر Ù…ÛŒ آید Ú©Ù‡ «بازنمایی های جمعی» اقوام ابتدایی این قاعده را با بی اعتنایی نقض کند. در Øقیقت به نظر Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ خصلت الگوهای اندیشه ای Ú©Ù‡ ÙˆÛŒ بعداً آن را «ذهنیت ابتدایی» نامید کاملاً Ùاقد چنین قواعد منطقی (از جمله قاعده امتناع تناقض) باشند.
این الگوها بیشتر مطابق مدلی هستند Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توان آن را «پیش – منطقی» توصی٠کرد. در این مدل اندیشه آن قواعدی Ú©Ù‡ ]رعایتشان در تÙکر استدلالی[ از زمان ارسطو ضروری بوده اند کاربردی ندارند. آنچه نظر لوی – برول را جلب Ù…ÛŒ کرد تÙاوت واضØÛŒ است Ú©Ù‡ میان تÙکر استدلالی Ùˆ ساخت ذهن اقوام ابتدایی وجود دارد. تÙاوتی Ú©Ù‡ به نظر Ù…ÛŒ رسد اصل یگانگی عقلی بشر را نقض کند ØŒ اصلی Ú©Ù‡ نظریۀ تکامل خطی٠مستقیم به آن اعتقاد داشت».
سکات لیتلتون نظر خود را جمع بندی می کند و می گوید:
«لوی- برول پیشاهنگ بزرگی است Ú©Ù‡ شایسته این است Ú©Ù‡ نام او در کنار Ùˆ همتراز با Ùریزر، دورکم Ùˆ ماکس وبر Ùˆ دیگر نخبگانی قرار گیرد Ú©Ù‡ در آن پانزده سال به یادماندنی میان سالهای 1915 – 1900 پایه های علم مدرن اجتماع را گذاشتند.
در عین Øال این نتیجه گیری اساسی مول٠کتاب "کارکردهای ذهنی در جوامع عقب مانده" ØŒ Ú©Ù‡ لااقل دو شیوۀ تÙکر متقابل یا دو «منطق» وجود دارند Ú©Ù‡ اگر همۀ شرایط دیگر مشابه باشند یکی از آنها را در جوامع ابتدایی Ù…ÛŒ یابیم Ùˆ دیگری را در جوامع غربی ØŒ لااقل به نظر من مسئله ساز است Ùˆ باید روزی در مقابل یاÙته های عظیم ]انسان شناختی[ Ú©Ù‡ از سال 1910 به این سو گردآوری شده اند مورد آزمون قرار گیرد.
چنانچه به راستی از بوته چنین آزمونی موÙÙ‚ بیرون آید شاید بر نهاد (تز) اساسی او برای Ùهم عمیق تر اینکه انسانها، Ú†Ù‡ ابتدایی Ú†Ù‡ غیرابتدایی، چگونه Ù…ÛŒ اندیشند شالوده ای Ùراهم کند Ùˆ بیش از همه به همین دلیل من خواندن کتاب "کارکردهای ذهنی در جوامع عقب مانده" را به همه دانش پژوهان جدی رشته های مختل٠انسان شناسی توصیه Ù…ÛŒ کنم».4
نگارنده نیز به همین دلیل کتاب مذکور را به Ùارسی ترجمه کرده است تا خواننده Ùارسی زبان نیز دریابد Ú©Ù‡ «انسانها ØŒ Ú†Ù‡ ابتدایی ØŒ Ú†Ù‡ غیرابتدایی، چگونه Ù…ÛŒ اندیشند».
لوی – برول اعتقاد ندارد Ú©Ù‡ ذهنیت عرÙانی Ùˆ پیش منطقی بر اثر تکامل یا تØول اجتماعی به ذهنیت علمی Ùˆ منطقی تبدیل Ù…ÛŒ شود. ذهنیت عرÙانی Ùˆ پیش منطقی در روند تØول Ùˆ تکامل قرار نمی گیرد. این نوع ذهنیت را Ù…ÛŒ توان آن چیزی دانست Ú©Ù‡ دکارت مدعی بود به قدمت نوع بشر است نه خرد منطقی – ریاضی را . ذهنیت منطقی – ریاضی در روند تغییر قرار Ù…ÛŒ گیرد Ùˆ روز به روز پیچیده تر Ùˆ دقیقتر Ù…ÛŒ شود Ùˆ پیشرÙت Ùˆ ترقی جوامع غربی Ù…Øصول همین عقلانیت است. Ùقط ذهنیت منطقی – ریاضی یا خرد ریاضی را Ù…ÛŒ توان در سراسر جهان یکی دانست Ùˆ یگانگی آن را اصل موضوعه کرد. اما ذهنیت عرÙانی Ùˆ پیش- منطقی از Ùرهنگی به Ùرهنگ دیگر Ùرق Ù…ÛŒ کند، گرچه شاید منطق ویژۀ آن تا Øدودی جهان شمول باشد ØŒ اما تنوع Ùˆ گوناگونی Ùرهنگها بیشتر Ù…Øصول همین ذهنیت عرÙانی Ùˆ پیش- منطقی است تا ذهنیت منطقی – ریاضی. شاید بتوان Ú¯Ùت Ú©Ù‡ ذهنیت عرÙانی ØŒ ذهنیت پایه ای Ùˆ ذهنیت Ùطری بشر است در Øالی Ú©Ù‡ ذهنیت منطقی – علمی ابداعی Ùˆ اکتسابی است.
تØقيقات الكساندر لوريا، روانâ€Ø´Ù†Ø§Ø³ Ùˆ انسانâ€Ø´Ù†Ø§Ø³ روسي، نيز نظريۀ لوي – برول را درخصوص«ذهنيت پيش- منطقي»تاييد ميâ€ÙƒÙ†Ø¯. لوريا از كشاورز بيâ€Ø³ÙˆØ§Ø¯ سي Ùˆ Ù‡Ùت سالهâ€Ø§ÙŠ كه در يكي از روستاهاي شهر كاشغر در ازبكستان زندگي ميâ€ÙƒØ±Ø¯Ù‡ است ميâ€Ù¾Ø±Ø³Ø¯:
«در قطب شمال كه سراسر سال پوشيده از بر٠است، همه خرسها سÙيدند(كبري)Ø› نوايا سمليا در قطب شمال است Ùˆ آنجا نيز سراسر سال پوشيده از بر٠است(صغري)Ø› خرسهاي آن جاكه Ú†Ù‡ رنگي دارند؟سوال : كبري Ùˆ صغري تكرار ميâ€Ø´ÙˆØ¯:
پاسخ : نميâ€Ø¯Ø§Ù†Ù…Ø› من Ùقط خرس سياه ديدهâ€Ø§Ù… نه رنگ ديگري، هر منطقهâ€Ø§ÙŠ جانوران خاص خود را دارد، اگر سÙيداست، همه سÙيد خواهند بود؛ واگر زرد باشد، همه زرد خواهند بود.
سوال:اما در نوايا سمليا خرسها چه رنگي دارند؟
پاسخ: ما Ùقط دربارۀ آنچه ميâ€Ø¨ÙŠÙ†ÙŠÙ… سخن ميâ€Ú¯ÙˆÙŠÙŠÙ… نه دربارۀ آنچه نديدهâ€Ø§ÙŠÙ….
سوال: اما كلمات من تلويØاً Ú†Ù‡ چيزي را بيان ميâ€ÙƒÙ†Ù†Ø¯ØŸ
پاسخ: خوب،كلمات تو مانند اين است : تزار ما مانند تزار تو نيست Ùˆ تزار تو مانند تزار ما نيست! به سوال تو Ùقط كسي ميâ€ØªÙˆØ§Ù†Ø¯ پاسخ دهد كه خود در آنجا بوده است. اگر شخص خوددر آنجا نبوده بر اساس مطلب تو نميâ€ØªÙˆØ§Ù†Ø¯ چيزي بگويد».5
ميâ€Ø¨ÙŠÙ†ÙŠÙ… كه كشاورز ازبك از استنتاج سادۀ منطقي عاجز است. Ùˆ اگر به ياد آوريم كه زيج الغ بيگ در ازبكستان تنظيم Ùˆ تالي٠شده Ùˆ زماني تÙكر علمي در آنجا رواج داشته است، بيشتر به اهميت نظريۀ لوي- برول واق٠ميâ€Ø´ÙˆÙŠÙ….