کتاب اسطوره ی دولت از لحاظی ادامه ی کتاب فلسفه ی روشنگری است و از لحاظی دنباله ی جلد دوم فلسفه ی فرم های سبملیک : اندیشه ی اسطوره ای است. موضوع کتاب فلسفه ی روشنگری تولد سوژه یا فردیت انسانی است که زنجیر خرافات و اعتقادات تعبدی را پاره کرده و خرد خود را که محبوس پیشداوری ها بود آزاد ساخته است. فلسفه ی روشنگری استقلال فرد و حقوق سلب ناشدنی و تفویض ناپذیر او را اعلام می کند و استقلال خرد و علم را در همه ی حوزه ها تأمین و تضمین می نماید. اما ، گویی، این روند رهایی بخش فرد از زنجیر سنت ها و پیشداوری ها هنوز به کمال نرسیده بود که سیر معکوس در پیش گرفت و انسانی که تازه از سیطره ی اسطوره های کهن رهایی یافته بود در چنگال اسطوره های سیاسی افتاد و مجدداً به بند کشیده شد. موضوع کتاب اسطوره ی دولت نیز مانند کتاب فلسفه ی روشنگری نبرد با اسطوره است ولی در این جا میدان رزم، قلمرو سیاست است . پس از این لحاظ کتاب اسطوره ی دولت مکمل کتاب فلسفه ی روشنگری است.

یدالله موقن :فاشیسم چیست؟
What Is Fascism? by Yadollah Moughen


کتاب اسطوره ي دولت از لحاظي ادامه ي کتاب فلسفه ي روشنگري است و از لحاظي دنباله ي جلد دوم فلسفه ي فرم هاي سبمليک : انديشه ي اسطوره اي است. موضوع کتاب فلسفه ي روشنگري تولد سوژه يا فرديت انساني است که زنجير خرافات و اعتقادات تعبدي را پاره کرده و خرد خود را که محبوس پيشداوري ها بود آزاد ساخته است. فلسفه ي روشنگري استقلال فرد و حقوق سلب ناشدني و تفويض ناپذير او را اعلام مي کند و استقلال خرد و علم را در همه ي حوزه ها تأمين و تضمين مي نمايد. اما ، گويي، اين روند رهايي بخش فرد از زنجير سنت ها و پيشداوري ها هنوز به کمال نرسيده بود که سير معکوس در پيش گرفت و انساني که تازه از سيطره ي اسطوره هاي کهن رهايي يافته بود در چنگال اسطوره هاي سياسي افتاد و مجدداً به بند کشيده شد. موضوع کتاب اسطوره ي دولت نيز مانند کتاب فلسفه ي روشنگري نبرد با اسطوره است ولي در اين جا ميدان رزم، قلمرو سياست است . پس از اين لحاظ کتاب اسطوره ي دولت مکمل کتاب فلسفه ي روشنگري است. در جلد دوم کتاب فلسفة فرمهاي سمبليک: انديشه ي اسطوره اي ، کاسيرر فقط به بررسي و تحليل مقولات انديشه ي اسطوره اي پرداخته و آنها را با مقولات نظيرش در قلمرو علم مقابله و مقايسه کرده بود ولي به نقش اجتماعي اسطوره در زندگي فردي و اجتماعي بشر و به ويژه در قلمرو انديشه ي سياسي کاري نداشته بود. ولي درکتاب اسطوره ي دولت به مسئله ي نقش اجتماعي اسطوره توجه بيشتري کرده است .در کتاب انديشه ي اسطوره ا ي ، سوژه ، فرد پرسشگر و جستجوکننده غايب است ، زيرا ذهنيتي از آن خود و مستقل از قوم و قبيله خويش ندارد و وجود او مستحيل در قوم است؛و در کتاب اسطوره ي دولت نيز مجدداً شاهد محو شدن سوژه يا شخص پرسشگر و جستجوگر هستيم.

جامعه ي زير سلطه ي اسطوره ، جامعه اي بسته است و بر جامعه ي بسته يا سنتي تفکر اسطوره اي يا ذهنيت پيش- منطقي حاکم است. و اين موضوعي است که روان شناس برجسته ژان پياژه نيز تصديق کرده و در دفاع از نظريات لوي – برول اظهار داشته است وي مي گويد:

نظريه ي لوي – برول در مورد جوامع بسته و تئوکراتيک نيز کاملاً درست است . زيرا به نظر ژان پياژه در اين جوامع نيز در قلمرو علم و فلسفه ، و به طور کلي تفکر ، از خلاقيت هاي فردي اثري مشهود نيست.

گارونسکي معتقداست که کاسيرر کتاب : فلسفة فرمهاي سمبليک، را در پاسخ به هرج و مرجي نوشت که پس از شکست آلمان در جنگ جهاني اول بر ذهن آلمانيها حاکم بودو مي گويد که کاسيرر تحت تأثير اين نظر ژرژ سورل بود که اسطوره نيروي محرکة غير عقلاني در امور بشري است.۳۱

البته نقشي را که ژرژسورل براي اسطوره قايل است در خور توجه است، زيرا او خود هم فاشيست بود و هم مارکسيست و اين دو اسطوره، جهان را در قرن بيستم به خاک و خون کشيدند.. البته احتمال اين که کاسيرر کتاب فلسفه ي فرم هاي سمبليک را تحت تأثير سورل تأليف کرده باشد ناچيز است . ولي در مورد کتاب اسطوره ي دولت چنين احتمالي مي تواند وجود داشته باشد. نکته اي که در کتاب اسطوره ي دولت در خور توجه است ، هم عنوان خود کتاب است و هم عنوان بخش سوم آن ، يعني : اسطوره ي قرن بيستم.

کاسيرر به احتمال قريب به يقين عنوان بخش سوم کتاب خود را از کتاب آلفرد روزنبرگ به نام : اسطوره ي قرن بيستم گرفته است.

ژان کلودفرر در اثر خود به نام : سالکان ظلمات: کاوشي در سرچشمه هاي باطني نازيسم مي نويسد: «آلفرد رورنبرگ شخصيتي اغواگر و چند چهره است. [...] او مردي است که بي پرده از همنوايي انديشه هاي جادويي با ناسيونال سوسياليسم سياسي دم زده و سالک سخت کوش نهان خانه هايي بوده که راه نازيسم را هموار کرده بودند.

روزنبرگ در شهر تالين کشور استوني در سال ۱۸۹۳ متولد شد. در آغاز تبعه ي روسيه بود و از دانشگاه مسکو ديپلم معماري گرفت.»۳۲ سپس به ارتش سفيد پيوست و چون اميدي به پيروزي ارتش سفيد روسيه در جنگ داخلي نداشت به کيف گريخت که در آن زمان در اشغال آلماني ها بود. او بعداً با هيتلر ملاقات کرد. هيتلر در سال ۱۹۲۳، روزنبرگ را به چشم «فيلسوف حزب» مي ديد. روزنبرگ در انتخابات ۱۹۳۰ از سوي نازي ها نامزد انتخابات گرديد و در همين سال کتاب خود به نام : اسطوره ي قرن بيستم را منتشر کرد. روزنبرگ پس از سقوط نازيسم بازداشت شد و در ماه مه ي ۱۹۴۵ در دادگاه نورنبرگ محاکمه شد و به جرم ارتکاب جنايت بر ضد بشريت به مرگ محکوم گرديد و در ۱۶ اکتبر ۱۹۴۶ به دار آويخته شد. هيتلر درباره ي کتاب روزنبرگ مي گفت : «اثر روزنبرگ بيشتر از آثار چمبرلن در خور توجه است». پس از کتاب هيتلر به نام : نبردمن ،کتاب اسطوره ي قرن بيستم روزنبرگ بيشترين خواننده را در آلمان نازي داشت. فرر در کتاب : سالکان ظلمات مي نويسد: «هيتلر به علت درگيري شديد در سياست عملي، تنها طرحي کلي از فلسفه ي نژاد پرستي ترسيم کرد، ولي روزنبرگ در اين طرح مکتبي بسيار پيش تاخت و درست در همين بُعد مشخص، کتاب اسطوره ي قرن بيستم بيش از کتاب نبردمن هيتلر نص اساسي رايش سوم شد، يعني کتابي که هر يک از رهبران رژيم بايد پيوسته به آن مراجعه مي کرد»۳۳

پس بجاست که به طور اجمالي نظر اين «فيلسوف» نازي را درباره ي اسطوره بررسي کنيم. ديويد بيدني در مقاله اي که به نام: انديشه ي انسان شناختي در تحليل انديشه ي انسان شناختي کاسيرر نگاشته است. در مورد کتاب اسطوره ي قرن بيستم روزنبرگ چنين مي نويسد:

«اسطوره، بدان معنايي که روزنبرگ به کار مي برد به جاي آن که مفهومي در تقابل با علم باشد، باري مثبت دارد و به حقيقتي ارجاع مي کند که متعالي تر از حقيقت علمي است. اسطوره ، شهود يک نژاد يا يک قوم از طبيعت و حيات است، و همين شهود اسطوره اي ، خصلت خاص آن قوم و سرنوشت او را آشکار مي کند.

برپايه ي اين فرضيه، «حقيقت» امري نسبي مي شود که در خدمت نيازها و الهام هاي روح قومي است و «حقيقت» ، آن چيزي مي شود که شکل و ارزش هاي باطني اين حيات ارگانيک را فزوني ببخشد. البته فقط انسان اروپاي شمالي، و به ويژه هيتلر، از اين موهبت برخوردار است که به طور خطاناپذيري آنچه را براي قوم (امت، volk) حقيقت است تعيين کند؛ زيرا مفهوم ِ معياري عيني و کلي براي حقيقت، چيزي شناخته مي شد که يهوديان ، کاتوليک ها و دموکرات ها جعل کرده بودند.

به طور خلاصه مي توان گفت که اسطوره ، به منزلة حقيقتي عرفاني و وابسته به قوم درک مي شد که بر اثر پي آمدهاي اجتماعي که براي قوم يا امت برگزيده داشت به طور پراگماتيکي (مصلحت آميز) اعتبار پيدا مي کرد.

«فلسفه ي » اسطوره شناسي روزنبرگ، اسطوره ي سياسي است ، بدين معني که اين فلسفه ي اسطوره شناختي ، براي اعمال سياسيِ غيرعقلانيِ دولت و رهبرانش نوعي توجيه عقلاني فراهم مي کند. اين فلسفه، تلاشي آگاهانه در جهت متزلزل کردن مباني حقيقت عيني و اعتبار جهان شمول آن است تا منافع فرضي دولت را تأمين کند و از اين طريق مانع توسل به عقل مشترک يا توسل به معيارهاي ارزشي پذيرفته شدة جهان متمدن در مورد روابط بين المللي شود. همين کوشش، اسطوره ي دولت است که کاسيرر با تمام وجود آن را مردود مي دانست».

ديويد بيدني در مورد يکي از نتايجي که از کتاب اسطوره ي دولت کاسیرر مي توان گرفت ، مي نويسد :
«به نظر مي آيد که کاسيرر در اين اعتقاد ساده لوحانه ي بعضي از تکامل باوران قرن نوزدهم ، که معتقد به پيشرفت خطي ، رشد مداوم و يکنواخت نهادهاي عقلاني بودند، سهيم نباشد.

او معتقد است که مانند قلمرو زيست شناسي که بعضي از (انواع حيات) به وضع ابتدايي تري نزول مي کنند، در قلمرو جامعه و فرهنگ نيز بعضي جوامع سير قهقرايي پيموده به وضع ابتدايي تري سقوط مي کنند، با اين تفاوت که اين انسان هاي ابتدايي جديد به علت غيرعقلانيتِ (irrationalism) ذهنيت ابتدايي شان با تجهيز به تکنيک هاي علم مدرن بسيار خطرناک مي شوند.

و چه بسا فاجعه اي براي خود و ديگران به بار آورند، هم چنان که به بار آوردند».۳۴

هرچه جامعه ابتدايي تر باشد سلطه ی بازنماييهاي جمعي بر فرد بيشتر است و تفکر را بايد نه در مقطع فرد منفرد بلکه در مقطع جمعي مطالعه کرد. از اين لحاظ نظرية ذهنيت «پيش – منطقي» لوي – برول يا نظرية ذهنيت «اسطوره اي » کاسيرر براي مطالعة جنبشهاي اجتماعي در قرن بيستم، مانند کمونيسم و فاشيسم، بسيار مفيدند، زيرا در اين جنبشها نيز فرد در جمع مستحيل شده است و ما نه با فرد و تفکر در مقطع فردي بلکه با گروه و تفکر در مقطع جمعي روبرو هستيم. مارسل موس در همين مورد و در اشاره به ظهور فاشيسم مي نويسد:

«دورکم و من و ساير اعضاي مکتب دورکم که نظرية سلطة بازنماييهاي جمعي را ارائه داده بوديم هرگز پيش بيني نمي کرديم تعداد زيادي از جوامع مدرن که از بسياري جهات، کم و بيش ، از قرون وسطي بيرون آمده بودند مي توانستند مانند بوميان استراليا با رقصهاي خود مسحور شوند- و مانند چرخ و فلک کودکان که به آساني به حرکت در مي آيد- آنان نيز به آساني به جنبش درآيند. چنين بازگشتي به وضع جوامع ابتدايي هيچ گاه به خاطر ما خطور نکرده بود... ما هيچ گاه وجود امکانات تازة فوق العاده را [براي چنين عقب گردي] در نظر نگرفته بوديم. من معتقدم که همة اين امور براي ما تراژدي واقعي است، و اثبات قطعي اموري است که در نظرية بازنماييهاي جمعي مطرح کرده بوديم. اما انتظار نداشتيم که اثبات اين نظريه از طريق امور شوم صورت پذيرد نه امور خوب».۳۵

منظور مارسل موس اين است: همچنان که جوامع ابتدايي با انجام مناسک و شعائر، وجود خويش و سلطة خود را بر فرد نشان مي دهند و فرد در جمع مستحيل مي شود، جوامع مدرن نيز با راهپيماييها و ميتينگ ها چنين وضعي پيدا مي کنند.

فرد مسحور جمع مي شود و سلطة بازنماييهاي جمعي بر تفکر و رفتار ش بيشتر مي گردد. شعارهايي که در راهپيماييها داده مي شوند همان فريادهايي هستند که قبايل ابتدايي به هنگام اجراي مناسک خود سر مي دهند و پرچمهايي که فاشيست ها يا کمونيست ها در راهپيماييهاي خود حمل مي کنند همان باطل السحرها و طلسمهايي هستند که قبايل ابتدايي به هنگام اجراي مناسک خود حمل مي نمايند. خلاصۀ کلام آن که: فاشيسم ، انديشة جادويي- اسطوره اي است که به تکنولوژي مدرن مجهز شده است.
پا نوشت ها :

1- اين مقاله بخشي از مقدمة نگارنده بر ترجمه اش از کتاب : اسطورة دولت ارنست کاسيرر (تهران،چاپ اول 1377، چاپ دوم 1382) است.

Ù¢ Hannah Arendt , The Origins of Totalitarianism, Meridian Books, 1958

Ù£ Friedrich Meineke, Die Deutsche Katastrophe, Eberhard Brockhaus Verlag, Wiesbaden , 1946

Ù¤ Jose Ortega Y Gasset , The Revolt of The Masses, W .W. Norton & Company , 1932

٥ برينگتون مور: ريشه هاي اجتماعي ديکتاتوري و دموکراسي ترجمه ي حسين بشيريه (تهران، مرکز نشر دانشگاهي ، 1369) صص 31 و35– 36 (ترجمه ي فارسي کمي تغيير داده شد) و مشخصات متن انگليسي آن :
Barrington Moore, Social Origins of Dictatorship and Democracy, London, Penguin Press, 1967, pp. 442- 7.

Ù¦ John Wiess, The Fascist Tradition, ,New York, Harper & Row, Publishers , 1967

٧ ماخذ پيشين صفحه ي xii

٨ ماخذ پيشين ، صفحه ي 31

٩ ماخذ پيشين، صفحه ي 5

۱۰ ماخذ پيشين ، صفحه ي 12

۱۱ ماخذ پيشين ، صفحه ي 12

۱۲ ماخذ پيشين ، صفحه ي 66

Û±Û³ Louis Althusser, The Crisis of Marxism
در کتاب :
Power & Opposition in the Post-Revolutionary Societies, London, Ink Links Ltd., 1979. pp. 232-35

Û±Û´ John Cammet, Communist Theories of Fascism, Science and Society, vol . 31 , No , 2 (1927) , P. 151

Û±Ûµ Karl Marx & Fredrich Engels, Collected Works, London, Lawrence & Wishart, 1979, vol . ii , P. 188

Û±Û¶ Karl Marx, Capital (English trans. By Samuel Morre and Edward Aveling , London , Lawrence & wishart , 1970) , vol. 1. P. 83

Û±Û· Anthony Culter, Barry Hindess, Paul Hirst ,Athar Hussain, Marx's Capital and Capitalism today. (Routledge & Kegan Paul , 1978), vol. 2 , P. 235

۱۸ Max Weber, Wirtschaft and Gesellschaft, Funfte Revidiert Auflage , J. C. B . Mohr , 1985 , S . 532 – 33.
و مشخصات ترجمه ي انگليسي آن :
M. Weber , Economy & Society (University of California Press , 1978) , vol. 2 , PP. 928 – 30

۱۹ نگارنده در مقاله ي خود به نام: نقدي بر مارکسيسم (که در همين سايت نصب شده است) درباره ي ارتباط کتاب سرمايه ي مارکس با منطق و فلسفه ي طبيعت هگل بحث کرده است. در ضمن در پرتو نظريات سرافا Srafa نشان داده که نظريه ها ي مارکس در بارة ارزش و ارزش اضافي در علم اقتصاد امروزي مردود شناخته شده اند . در ضمن نظر ژرژسورل و بند تو کروچه را درباره ي مارکسيسم به تفصيل آورده است.

Û²Û° Nicos Poulantzas, Fascism and Dictatorship (English trans. By Judith White, London, New Left Books, 1974), P 250

Û²Û± Goran Therborn, "The Frankfurt school"
در کتاب
New Left Review (ed.) Western Marxism, Critical Reader (London, NLR , 1977), PP. 103 – 106

Û²Û² Benedott Croce, Logica come Sciengadel Concetto Puro(Bari, 1942), p. 359.
نقل قول فوق از کتاب لوچوکولتي به نام : مارکسيسم و هگل نقل شده است:
Locio Colletti , Marxism and Hegel (English trans. By Lawrence Garner, London, NLB , 1973), p. 157

Û²Û³ Wilhelm Dilthey, Die Jugendgeschichte Hegels, in: Gesammelte Schriften, Stuttgart, 1974 ,Band IV , S. 219-20

Û²Û´ Leszek kolakowski, Main Currents of Marxism, the Breakdown , (English trans. By P.S. Falla, Oxford University Press, 1978) vol. 3. pp. 376-77

Û²Ûµ K. Marx, Capital, Vol. 1, p. 115.
يا رجوع کنيد به : لوچو کولتي: مارکسيسم و ديالکتيک ترجمه ي يدالله موقن در همين سايت.

۲۶ فرانتس نويمان: بهيموت (ساختار و عملکرد ناسيونال سوسياليسم) ترجمه ي محمدرضا سوداگر (تهران، انتشارات دنياي مادر ، 1370) ، صص 231- 228.

۲۷ ارنست کاسيرر، فلسفه ي روشنگري ، ترجمه ي يدالله موقن (تهران، انتشارات نيلوفر ، چاپ دوم1382) ص 54.

Û²Û¸ Ernst Cassirer, Zur Metaphysik der Symbolischen Formen, ed. John Michael Krois (Hamburg: Felix Meiner, 1995).
و مشخصات ترجمه ي انگليسي آن :
The Philosophy of Symbolic Forms, vol. 4: The Metaphysics of Symbolic Forms (New Haven and London, Yale University Press, 1996).

۲۹ ترجمه ي انگليسي ماخذ پيشين صص 200-207
30- Peter Gay , Weimar Culture : The outsider as Insider (New york : Harper & Row , 1970) : PP . 81 – 82.


Û³Û± Dimitry Garonsky, "Ernst Cassirer, His Life and His Work" in, The philosophy of Ernst Cassirer, (ed.) by Paul Arthur Schilpp (Open Court Co. LaSalle, Illinois, 1949), P33.

۳۲ ژان کلودفرر: سالکان ظلمات: کاوشي در سرچشمه هاي باطني نازيسم، ترجمه ي دکتر هوشنگ سعادت (تهران، انتشارات صفي عليشاه، 1364) صفحه ي 126. براي آگاهي از زندگي و نظريات روزنبرگ به صفحات 126 تا 165 آن رجوع کنيد.

۳۳ ماخذ پيشين، صفحه ي 128

Û³Û´ David Bidney: " Anthropological Thought"
در کتاب:
ThePhilosophy of Ernst Cassirer (ed.) by Paul Arthur Schilpp (Open Court Co.LaSalle Illinois , 1949) ,pp. 525, 534.

35-به نقل از :
S. Lukes,Emile Durkheim, His Life and Work, London, 1973 ,pp. 338-9n.