دشمنان مدرنیته در ایران
*Ú¯Ùتگو با یدالله موقن (3)
Ú¯Ùتگو کننده Ù…Øمد رضا ارشاد
-
*يعني پس از انقلاب دوباره تقابل سنت Ùˆ تجدد Ù…Ø·Ø±Ø Ø´Ø¯ØŒ به نظر شما چراâ€Ø§ÙŠÙ† گونه شد Ùˆâ€Ø¢ÙŠØ§ درâ€Ø§ÙŠÙ† Ùضاي نوپديد پس از انقلاب ما توانستيم تعادل Ùˆ هماهنگي بينâ€Ø§ÙŠÙ† دو (سنت Ùˆ تجدد) برقرار كنيم يا آنكه دچار همان دور سابق شديم؟
- اين تقابل از آن رو دوباره سر بر كشيد كه بخشهايي از جامعه Ùˆ شيوه اداره كشور به وضع پيش از انقلاب مشروطه بازگشته بودند. خطر نوعي توتاليتاريسم وجود داشت. بعضي از روشنÙكران كه خطر توتاليتاريسم را درياÙته بودند، دست به انتشار كتابهاي ضد ماركسيستي زدند. كمونيسم Ùˆ Ùاشيسم توسط بخشي از روشنÙكران Ùرهيخته مورد نقد نظري قرار گرÙتند. كم كم آثار Ùروپاشي در نظام Øاكم بر اروپاي خاوري Ùˆ شوروي پيشين مشهود ميâ€Ø´Ø¯. اÙيون ماركيسسم- لنينيسم، اثر خود را از دست ميâ€Ø¯Ø§Ø¯ Ùˆ براي نسل جوان ديگر جاذبهâ€Ø§ÙŠ نداشت.
رومانتيسيسم انقلابي كه مادر Ùاشيسم Ùˆ كمونيسم است ديگر رمقي برايش باقي نمانده بود. بعضي ازماركسيستها ونيروهاي سنتي، نياز به اÙيون جديدي داشتند تا آن را جايگزين اÙيون پيشين كنند،اين اÙيون تازه پست مدرنيسم بود
*يعني پس از انقلاب دوباره تقابل سنت Ùˆ تجدد Ù…Ø·Ø±Ø Ø´Ø¯ØŒ به نظر شما چراâ€Ø§ÙŠÙ† گونه شد Ùˆâ€Ø¢ÙŠØ§ درâ€Ø§ÙŠÙ† Ùضاي نوپديد پس از انقلاب ما توانستيم تعادل Ùˆ هماهنگي بينâ€Ø§ÙŠÙ† دو (سنت Ùˆ تجدد) برقرار كنيم يا آنكه دچار همان دور سابق شديم؟
- اين تقابل از آن رو دوباره سر بر كشيد كه بخشهايي از جامعه Ùˆ شيوه اداره كشور به وضع پيش از انقلاب مشروطه بازگشته بودند. خطر نوعي توتاليتاريسم وجود داشت. بعضي از روشنÙكران كه خطر توتاليتاريسم را درياÙته بودند، دست به انتشار كتابهاي ضد ماركسيستي زدند. كمونيسم Ùˆ Ùاشيسم توسط بخشي از روشنÙكران Ùرهيخته مورد نقد نظري قرار گرÙتند. كم كم آثار Ùروپاشي در نظام Øاكم بر اروپاي خاوري Ùˆ شوروي پيشين مشهود ميâ€Ø´Ø¯. اÙيون ماركيسسم- لنينيسم، اثر خود را از دست ميâ€Ø¯Ø§Ø¯ Ùˆ براي نسل جوان ديگر جاذبهâ€Ø§ÙŠ نداشت.
رومانتيسيسم انقلابي كه مادر Ùاشيسم Ùˆ كمونيسم است ديگر رمقي برايش باقي نمانده بود. بعضي ازماركسيستها ونيروهاي سنتي، نياز به اÙيون جديدي داشتند تا آن را جايگزين اÙيون پيشين كنند،اين اÙيون تازه پست مدرنيسم بود. بعضي از ماركسيستâ€Ù‡Ø§ همچنان به ماركسيسم پايبند مانده اند ÙˆØوزۀ عمل ماركسيسم را از Øوزۀ نظري آن جدا ميâ€Ù…ÙŠâ€Ø¯Ø§Ù†Ù†Ø¯.اما بايد بهâ€Ø§ÙŠÙ† ماركسيست ها Ú¯Ùت مگر ماركسيسم بيش از هر نظريۀ سياسي ديگري به ÙˆØدت نظريه Ùˆ عمل معتقد نیست؟ پس اگر ماركسيسم در عمل شكست خورده Ùˆ جز اردوگاه كار اجباري Ùˆ كشتارهاي چند ميليوني Ùˆ توتاليتاريسم ارمغان ديگري به بشر ارزاني نداشته است از چسبيدن به آن Ú†Ù‡ Ùايدهâ€Ø§ÙŠ متصور است؟ اگر قبلاً نيروهاي سنتي Ùˆ كمونيستâ€Ù‡Ø§ØŒ مدرنيته را به عنوان Ùرهنگ منØØ· غرب Ùˆ بورژوازي Ù…Øكوم ميâ€ÙƒØ±Ø¯Ù†Ø¯ Ùˆ آن را Ù…Øكوم به نابودي ميâ€â€Ø¯Ø§Ù†Ø³ØªÙ†Ø¯ØŒâ€Ø§ÙŠÙ†Ùƒ پست مدرنيسم همين را ميâ€Ú¯ÙˆÙŠØ¯. پس بايد پست مدرنيسم را عَلَم كرد. اكنون كه نظام كمونيستي Ùروريخته است مشاهده ميâ€ÙƒÙ†ÙŠÙ… كه كمونيسم جز تقويت نيروهاي عقب ماندۀ جامعه Ùˆ Øمايت از مظاهر سنتي هيچ دستاوردي براي كشورهاي آسياي ميانه Ùˆ Ù‚Ùقاز نداشته است. اگر ديگر كمونيسم نيست كه پشتيبان نيروهاي ارتجاعي باشد پس بايد به پست مدرنيست ها روي كرد.
استقبال بيش از اندازهâ€Ø§ÙŠ كه در كشور ما از پست مدرنيسم ميâ€Ø´ÙˆØ¯ ناشي از Ø±ÙˆØ ØºØ±Ø¨ ستيز Ùˆ مدرنیته ستيزâ€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†ÙŠ است. تا چند دهه پيش جوانانâ€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†ÙŠ با مائوئيسم Ùˆ كاستروئيسم همدلي داشتند. مدتي ژان پل سارتر به خاطر ماركسيست بودنش Ùˆ هياهوهايي كه بر پا ميâ€ÙƒØ±Ø¯ مورد توجه جوانان از جمله خود من بود. امروز به دنبال همان جريان نام Ùوكو Ùˆ دريدا Ùˆ امثالهم بر سر زبانهاست. ما هميشه به دنيا مد هستيم واين بار نيز مد از پاریس آمده است. پست مدرنيسم دنبالۀ جريان اگزيستانسياليسم است Ùˆ ريشه هايش نيز در رومانتيسيسم قرار دارد Ùˆ ذاتا جنبشي ديني است كه از الهيات مسيØÙŠ برخاسته Ùˆ دشمن عقل Ùˆ علم است. همۀ پست مدرنيست ها به آثار Ù‡Ú¯Ù„ Ùˆ ماركس Ùˆ نيچه Ùˆ هايدگر ارجاع ميâ€ÙƒÙ†Ù†Ø¯ØŒ يعني به آثار كساني استناد ميâ€ÙƒÙ†Ù†Ø¯ كه به نوعي با نازيسم Ùˆ كمونيسم ارتباط داشتهâ€Ø§Ù†Ø¯. ما هم كه از همه Ù„Øاظ در كشوري عقب مانده زندگي ميâ€ÙƒÙ†ÙŠÙ… بايد اÙيوني در اختيار داشته باشيم كه مظاهر عقب ماندگي خود را توجيه Ùˆ تقديس كنيم.پس از ماركسيسم، Ú†Ù‡ اÙيوني گيراتر از پست مدرنيسم؟!
اما شايد بنده بيش از هر كس ديگري درâ€Ø§ÙŠÙ† كشور به مباني ÙلسÙÛ€ پست مدرنيته پرداخته باشم. مسلماً ميâ€Ù¾Ø±Ø³ÙŠØ¯ چطوري؟« انجمن بين المللي ارنست كاسيرر »كه مركز آن در دانشگاه هايدلبرگ آلمان است سايتي به همين نام درâ€Ø§ÙŠÙ†ØªØ±Ù†Øª داير كرده است كه كاسيررشناسان جهان دربارۀ جنبه هاي مختل٠ÙلسÙÛ€ كاسيرر به بØØ« Ùˆ تبادل آرا ميâ€Ù¾Ø±Ø¯Ø§Ø²Ù†Ø¯. بنده نيز در آن سايت نامهâ€Ø§ÙŠ با عنوان«مترجم Ùارسي» گذاشته ام Ùˆ در آن Ú¯Ùته ام كه جلد دوم ÙلسÙÙ‡ صورتهاي سمبليك: انديشه اسطورهâ€Ø§ÙŠ كاسيرر Ùˆ نيز كتاب لوسين لوي- برول به نام كاركردهاي ذهني درجوامع عقب مانده،ما را در Ùهم شيوۀ تÙكر غير غربي ياري ميâ€Ø¯Ù‡Ù†Ø¯ Ùˆ َدين كاسيرر را به لوي- برول بيش از آن دانسته ام كه تاكنون Ú¯Ùته شده است Ùˆ خواهان مطالعۀ تطبيقيâ€Ø§ÙŠÙ† دو متÙكر شده ام.
در همين سايت شخصي به نام دنيس وب پرسشي باâ€Ø§ÙŠÙ† عنوان Ù…Ø·Ø±Ø ÙƒØ±Ø¯Ù‡ است:« َدين پست مدرنيسم به كاسيرر» او ميâ€Ú¯ÙˆÙŠØ¯:
«با برگزيدن چنين عنواني براي پرسش خود صرÙاً ميâ€Ø®ÙˆØ§Ø³ØªÙ‡ استâ€Ø§ÙŠÙ† نكته را خاطر نشان كند كه چگونه انديشۀ پست مدرن بسيار شبيه به توصي٠كاسيرر از آگاهي اسطورهâ€Ø§ÙŠ است. درون مايۀ نوشته هاي پست مدرن در آميختن تقابلها است.(در انديشۀ اسطورهâ€Ø§ÙŠ نيز امور متناقض مانعه الجمع نيستند.) گويي پست مدرنها عمداً تلاش ميâ€ÙˆØ±Ø²Ù†Ø¯ تا آگاهي اسطورهâ€Ø§ÙŠ را باز گردانند يا لااقل ادامۀ Øيات آن را ممكن سازند.جالب ميâ€Ø¨ÙˆØ¯ چنانچه در ميâ€ÙŠØ§Ùتيم كه Ú†Ù‡ موقع كتاب ÙلسÙÙ‡ صورتهاي سمبليك به Ùرانسه ترجمه شده است. زيرا يا پست ساختار گرايان (post structuralists) بويژه در يدا، بيâ€Ø¢Ù†ÙƒÙ‡ دين خود را به كاسيرر اذعان كنند تØت تاثير ÙلسÙÙ‡ صورتهاي سمبليك بوده اند يا آن كه انديشه هاي كاسيرر بخشي از Ø±ÙˆØ Ø²Ù…Ø§Ù† بوده است.»
استيو لوÙتز كه اخيراً ترجمۀ مكرري از كتاب منطق علوم Ùرهنگي كاسيرر ارائه داده است ونيز كتابي با عنوان ارنست كاسيرر،تكرار مدرنيته تالي٠كرده ومقالات زيادي هم دربارۀ كايسرر به زبان Ùرانسه نگاشته است در همان سايت يعني«انجمن بين المللي ارنست كاسيرر» در پاسخ بهâ€Ø§ÙŠÙ† پرسش ميâ€Ú¯ÙˆÙŠØ¯:
«اين كه Ú†Ù‡ موقع كتاب ÙلسÙÙ‡ صورتهاي سمبليك كاسيرر به زبان Ùرانسه ترجمه شده موضوع چندان مهميâ€Ù†ÙŠØ³ØªØ› زيرا برجسته ترين خوانندگان Ùرانسوي كساني مانند مرلو- پونتي،لاكان، Ùوكو Ùˆ دريدا ميâ€ØªÙˆØ§Ù†Ø³ØªÙ†Ø¯ آثار او را به زبان اصلي يعني آلماني بخوانند. اما در خصوص دين پست مدرنيست ها به كاسيرر بايد Ú¯Ùت كه ÙˆØ§Ø¶Ø Ø§Ø³Øª كه انديشه هاي كاسيرر تاثير بسيار مهميâ€Ø¨Ø± آثار متÙكران نامبرده داشته اند.علاوه برâ€Ø§ÙŠÙ† ÙˆØ§Ø¶Ø Ø§Ø³Øª كه انديشه هاي كاسيرر بخشي از انديشه ها Ùˆ سمت گيري زمان او هستند(همچنان كه نظريۀ او دركتاب منطق علوم Ùرهنگ نشان ميâ€Ø¯Ù‡Ø¯). مثلاً نقد او از بØران عقلانيت،نقد او از نظريۀ هوسرل درباره نشانه در جلد سوم ÙلسÙÙ‡ صورتهاي سمبليك، بي شك مشابه نقدهاي دريدا ازمباØØ« مذكورند.»
پس كاسيرر شناسي مانند لوÙتز معتقداست كه پست مدرنيست ها وامدار كاسيرر هستند. يكي از مباØثي كه پست مدرنيستها Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÙŠâ€ÙƒÙ†Ù†Ø¯ نسبيت Ùرهنگي است.â€Ø§ÙŠÙ† نسبيت Ùرهنگی شامل نسبيت زباني، نسبيت شناخت شناسي Ùˆ مانندâ€Ø§ÙŠÙ†Ù‡Ø§Ø³Øª. اما لوسين لوي- برول Ùˆ كاسيرر آثار خود را به بررسي همين مباØØ« اختصاص داده اند. بدون خواندن ÙلسÙÙ‡ صورتهاي سمبليك كاسيرر Ùˆ بويژه جلد دوم آن انديشه اسطورهâ€Ø§ÙŠ Ùˆ بدون خواندن كاركردهاي ذهني در جوامع عقب مانده اثر لوي- برول سخن پست مدرنيست ها چندان Ùهم پذير نيست. پست مدرنيست هابر خلا٠لوي – برول Ùˆ كاسيرر ارج بيشتري براي آگاهي اسطورهâ€Ø§ÙŠ قائل اند تا آگاهي علميâ€Ø›Ùˆ ذهنيت ابتدايي را برتر از ذهنيت مدرن ميâ€Ø¯Ø§Ù†Ù†Ø¯. پست مدرنيست ها Øر٠هاي سورئاليست ها Ùˆ دادائيست ها را تكرار ميâ€ÙƒÙ†Ù†Ø¯ Ùˆ مانند اگزيستانسیاليسم ژان پل سارتر هياهوي زيادي آن هم Ùقط در كشور ما به پا كرده اند. پست مدرنيستها مانند بعضي از مرتاضان هندي كه اعلام ميâ€ÙƒÙ†Ù†Ø¯ جهان تا چند روز ديگر نابود خواهد شد، پايان مدرنيته يا پایان جامعۀ مدرن را اعلام مي دارند Ùˆ Ùاجعه، يا شايد هم رستاخيز، را نزديك ميâ€Ø¯Ø§Ù†Ù†Ø¯
*بنابراين شما معتقديد كه ما هنوز در Ùضاي تÙكر سنتي- اسطورهâ€Ø§ÙŠ سير ميâ€ÙƒÙ†ÙŠÙ… Ùˆ به درك پويا Ùˆ ژرÙÙŠ از مدرنيته نرسيدهâ€Ø§ÙŠÙ… Ùˆ اگر اشتباه نكنيم، به نظر شما مكتبهاي Ùكري Ùˆ ÙلسÙÙŠ مدرن Ùˆ پسامدرن براي ما Øضوري اسطورهâ€Ø§ÙŠ ميâ€ÙŠØ§Ø¨Ù†Ø¯. اكنون در پايان Ú¯Ùتگو، اجازه بدهيد از شما بپرسم كه چگونه ميâ€ØªÙˆØ§Ù† از ذهنيت اسطورهâ€Ø§ÙŠ به ذهنيت عقلاني Ùˆ منطقي رسيد Ùˆ به نظر شماâ€Ø¢ÙŠØ§ ميâ€ØªÙˆØ§Ù†ÙŠÙ… از سلطۀ اسطوره در ساخت تÙكرمان بكاهيم؟
-دكارت در تÙكر اروپايي تØول عظيميâ€Ø§ÙŠØ¬Ø§Ø¯ كرد. ÙلسÙÛ€ دكارت باâ€Ø§ÙŠÙ† اصل موضوعه آغاز شده بودكه هر انساني بايد در زندگي خوديكبار همۀ آن چيزهايي را كه آموخته است Ùراموش كندوهمۀ مراجع مانند كتاب مقدس، پاپ Ùˆ كليسا Ùˆ Ùرمانروا را مردود بشناسد Ùˆ باقدرت سنت در اÙتد.â€Ø§ÙŠÙ† درخواست دكارتي به منطق Ùˆ نظريۀ جديدي در شناخت Ùˆ در رياضيات Ùˆ در متاÙيزيك انجاميد Ùˆ Øتي جهان سياست Ùˆ علم Øقوق را نيز دگرگون كرد. كاسيرر در كتاب ÙلسÙÛ€ روشنگري در خصوص يكي از جنبه هاي انقلاب دكارتي ميâ€â€Ù†ÙˆÙŠØ³Ø¯: «دكارت ميâ€Ù¾Ù†Ø¯Ø§Ø±Ø¯ كه شناخت انسان در معرض توهمات چند لايهâ€Ø§ÙŠ قرار دارد .اما شناخت، خود مقصر است اگر بگذارد كهâ€Ø§ÙŠÙ† توهمات ÙˆÙريبها او را از جادۀ Øقيقت به در برند، زيرا منشا Ùريب در Øواس يا در خيال است.اما خطا، به معناي لغزش در داوري است Ùˆ داوري يك عمل آزاد عقل است. پس عقل بايد به طور مستقيم پاسخگوي چنين لغزشي باشد. خرد ميâ€ØªÙˆØ§Ù†Ø¯ Ùˆ ميâ€Ø¨Ø§ÙŠØ¯ از داوري خودداري كند اگر دانسته هايي كه به او ارائه شده اند براي داوري واقعي Ùˆ به دست آوردن قطعيت ،كامل نباشند. خرد Ùقط زماني در دام خطا Ùˆ عدم قطعيت در داوري گرÙتار ميâ€Ø´ÙˆØ¯ كه به طور پيش رس Ùˆ قبل از آنكه مقدمات لازم Ùراهم باشند Øكم كند. گناه â€Ø§ÙŠÙ† گرÙتاري نه به گردن نارساييهاي Ùهم بلكه بر عهدۀ قصور اراده است. وظيÙÛ€ اراده â€Ø§ÙŠÙ† است كه راه شناخت را نشان â€Ø¯Ù‡Ø¯ Ùˆ اراده†اين قدرت را دارد كه هرگز Øكميâ€Ù†ÙƒÙ†Ø¯Ù…گر آنكه بر پايۀ Ù…Ùاهيم روشن Ùˆ متمايز باشد.»
كدام يك از روشنÙكران ماâ€Ø§ÙŠÙ† اصل دكارتي را مد نظر دارد؟â€Ø¢ÙŠØ§ Ùرهنگ جامعۀ ما اÙراد را تشويق ميâ€ÙƒÙ†Ø¯ كه شك دستوري دكارتي را به كار برند؟ يا بر عكس به آنان تعبد Ùˆ اطاعت كوكورانه از سنت را تØميل ميâ€ÙƒÙ†Ø¯ØŸâ€Ø¢ÙŠØ§ دانشجو طبق اصل نخست براي ورود به دانشگاه گزينش ميâ€Ø´ÙˆØ¯ يا طبق رويۀ دوم؟â€Ø¢ÙŠØ§ دانشجو در دانشگاه Ùرا ميâ€Ú¯ÙŠØ±Ø¯ كه انتقادي بينديشد؟â€Ø§ÙŠ كاش به جاي آنكه متÙلسÙان ما سنگ هايدگر Ùˆ دريدا Ùˆ Ùوكو را به سينه ميâ€Ø²Ø¯Ù†Ø¯ØŒ سنگ دكارت را به سينه ميâ€Ø²Ø¯Ù†Ø¯. شايد در آن صورت انديشۀ علميâ€Ùˆ صØÙŠØ Ø±Ø§ Ùرا ميâ€Ú¯Ø±Ùتيم. همين اصل دكارتي را ÙلسÙÛ€ روشنگري ميâ€Ù¾Ø°ÙŠØ±Ø¯ Ùˆ به كمك آن به قاعدهâ€Ø§ÙŠ رهنمون ميâ€Ø´ÙˆØ¯ÙƒÙ‡ كانت آن را سرشت روشنگري ميâ€Ù†Ø§Ù…د.«روشنگري بيرون آمدن انسان از قيمومتي است كه خود بر خويش تØميل كرده است. قيمومت يعني ناتواني انسان در به كار بردن Ùهم خود بدون راهنمايي ديگري» آيا Ùرهنگ ماâ€Ø§ÙŠÙ† شعار روشنگري را كه ميâ€Ú¯ÙˆÙŠØ¯:«شجاع باش Ùˆ Ùهم خود را به كار بر» دستور العمل تربيت دانش آموز Ùˆ دانشجو قرار داده است؟ يا برعكس؟!
پيش از انتشار اسطورۀ دولت،كتاب ديگر كايسرر ÙلسÙÛ€ روشنگري به ترجمۀ من منتشر شده بود. چنانچه به ريشه هاي كمونيسم، Ùاشيسم Ùˆ ناسيوناليسم توجه كنيم در خواهيم ياÙت كه آبشخور آنها رومانتيسيسم است. هيچ كس نميâ€ØªÙˆØ§Ù†Ø¯ ادعا كند كه لنين يا هيتلر، پيرو جان لاك يا گروتيوس يا منتسكيو بوده اند. گروتيوس Ùˆ لاك Ùˆ ديگر متÙكران عصر روشنگري پدران دموكراسي Ùˆ ارائه دهندگان نظريۀ Øقوق بشر Ùˆ شهروند ÛŒ بودهâ€Ø§Ù†Ø¯. ما بايد به آثار گرانقدر متÙكران قرنهاي Ù‡Ùدهم Ùˆ هجدهم اروپا توجه بيشتري مبذول داريم. نظريۀ دولت مبتني بر قرار داد،كه Ù‡Ú¯Ù„ Ùˆ ماركس Ùˆ رومانتيكâ€Ù‡Ø§ آن را تخطئه كرده اند، اساس Ù…Øكميâ€Ø¨Ø±Ø§ÙŠ يك Øكومت دموكراتيك است. نظريۀ Øقوق بشر Ùˆ شهروندی ميâ€ØªÙˆØ§Ù†Ø¯ شالودۀ استواري براي تدوين قوانين اساسي كشورهاي باشد. قانونگذاري نبايد ناقض Øقوق بشر Ùˆ شهروندی باشد. نظريۀ دولت مبتني بر قرارداد Ùˆ نظريۀ Øقوق بشر Ùˆ شهروند، ضامن خوبي براي دموكراسي Ùˆ ØÙظ Øقوق اÙراد هستند. در نظريۀ دولت مبتني بر قرار داد، دولت Ùقط نمايندۀ مردم است Ùˆ بنابر ارادۀ آنان زمام امور را در دست دارد Ùˆ بنابر ارادۀ آنان نيز كنار ميâ€Ø±ÙˆØ¯ Ùˆ دولت ديگري برگزيده ميâ€Ø´ÙˆØ¯.اين نظريه هيچ منشا اسطورهâ€Ø§ÙŠ يا Ùوق بشري براي دولت قائل نيست.
مشكل امروز ما تنش ميان سنت شرقي Ùˆ مدرنيتۀ غربي است. البته نا Ú¯Ùته نماند كه سنت ديرپاي ما نيز براي دÙاع از خود در برابر مدرنيتۀ غربي، از كمونيسم Ùˆ Ùاشيسم Ùˆ ناسيوناليسم يعني ديگر پديدهâ€Ù‡Ø§ÙŠ ضد مدرنيتۀ غربي چيزهايي را اخذ كرده است. ما با سنت مبرا از Ù†Ùوذ â€Ø§ÙŠØ¯Ø¦ÙˆÙ„ÙˆÚ˜ÙŠâ€Ù‡Ø§ÙŠ ارتجاعي غربي رو به رو نيستيم. معضل عقب اÙتادگي ما در همۀ زمينه ها ناشي از تÙكر اسطورهâ€Ø§ÙŠ Øاكم بر ذهنمان است. معضل كنوني ما تقابل ميان انديشۀ اسطورهâ€Ø§ÙŠ Ùˆ انديشۀ علمي- انتقادي است. مشكلات عقب ماندگي جامعه را Ùقط با شناخت كامل انديشۀ اسطورهâ€Ø§ÙŠ Ùˆ Ùرقش با انديشۀ علميâ€Ù…ÙŠâ€ØªÙˆØ§Ù† برطر٠كرد. شناخت ما از مدرنيتۀ غربي Ùˆ مبادي مدرن Ùرهنگ غرب بسيار سطØÙŠ است. من به سهم خود براي كمك به Ùهم مبادي تÙكر Ùˆ Ùرهنگ خودمان Ùˆ مبادي تÙكر ÙˆÙرهنگ غربي تا كنون سه كتاب از ارنست كاسيرر را ترجمه كرده ام،يكي ÙلسÙÙ‡ روشنگري، ديگري جلد دوم ÙلسÙÛ€ صورت هاي سمبليك:انديشه اسطورهâ€Ø§ÙŠ Ùˆ سوميâ€Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Û€ دولت.â€Ø§ÙŠÙ† سه كتاب ميâ€ØªÙˆØ§Ù†Ù†Ø¯ بØØ« سنت، مدرنيته،انديشه اسطورهâ€Ø§ÙŠØŒ انديشۀ علمي، استبداد ودموكراسي را عمق بيشتري ببخشند Ùˆ مشكلات عقب اÙتادگي ما را از ديدگاه تازهâ€Ø§ÙŠ ببينند.
پایان y_moughen@yahoo.com