20100927-elyas.jpg


معشوق از یاد رفته می شود لباس هات
لیلا لباس هات لباس هات
می روم بیاورمشان

...

" باروک و باخ سر بریده "

لیلا اگر جنگ بیاید ،اگر خلیج بشکند
این همه ، این همه ماهی را توی کدام تنگ میشود جا داد
ماهی های گلی که سر بالا می اندازند و قوسی به کمر می دهند و از دم رهاش می کنند
پر پر میزنند ، که ای کاش پری داشتند و پر میزدند

سهراب ببین چه میخواند ، چه می خواند این Patricia Petibon " "
انگار صدای زمین لرزه ای ست که ریز لرزه هایی به کمر زمین می اندازد
زمین لرزه ای که بالاش ظریف اندام رقصنده ی فلامنکوست که قوی پا میکوبد
و " Patricia " به آواز می آید و زمین با رقصنده ی فلامنکوش همچون ذره ای به کهکشانی پرتاب می شوند

لیلا مردان بوس و کنار که معشوق کنار میزنند و لباس میکنند و تفنگ
آلت از یاد رفته ، مردان آلت از یاد رفته ی جنگ
دنگ . . . ، دنگ . . . ، دنگ . . .

سهراب این که دارد از شیارهای باریک دندان های " " Patriciaبیرون می جهد آسمان است
گوش کن ، این صدای سایش آسمان با لب است
و آسمان که پیروزمندانه از دریچه ی دهان بیرون می جهد
و پهن می شود توی آسمان .، آ سمان
و ماده کبوتری که میپرد
و کبوتری که دنبالش میکند
و کبوتری که دنبالشان می کند
و کبوترانی که دنبالشان می کنند
یک آسمان ، سهراب یک آسمان کبوتر

لیلا فاحشه های دلتنگ که آهی می کشند و رژ ، ، پاک می شود
لیلا مردان آلت از یاد رفته ی جنگ در میشکنند ، تو می آیند
و رخت های روی بند
و رخت هات روی بند
لیلا رخت هات روی بند
لباس های زیرت
سربازان آلت از یات رفته بوش میکنند
به خود می مالانندش
معشوق از یاد رفته می شود لباس هات
لیلا لباس هات لباس هات
می روم بیاورمشان
سهراب نه
لیلا . . .
سهراب . . .
لیلا . . .
سهراب . . .
لیلااااااااااا
سهراب سهراب سهراب ، نه
سهراب . . .

الیاس قنواتی