شعر "مادر به پسر "از لنگستون هیوز/ ترجمه از مهناز بدیهیان
نبینمت رو پله ها در جا بزنی
واسه اینکه رسیدن سخته
نبینمت از پا بیÙتی
مادر به پسر
بسیار خوب پسرم، برات می گم
زندگی واسه من پله های کریستال نبوده
پر از میخچه بود
پر از خاره
با تخته های شکسته
Ùˆ پله هایی لخت، خالی از Ùرش
اما همش
از آن بالا Ù…ÛŒ رÙتم
می رسیدم به هیچ
به پیچ و خم ها
بعضی وقتا تو تاریکی Ù…ÛŒ رÙتم
جایی که چراغی نبود.
پس پسر عقب گرد نکن
نبینمت رو پله ها در جا بزنی
واسه اینکه رسیدن سخته
نبینمت از پا بیÙتی
واسه اینکه عزیزم من هنوز دارم از پله بالامیرم
و زندگی واسه من پله های کریستال نبوده
ترجمه: مهناز بدیهیان