سی سال از مرگ سهراب سپهری گذشت
سهراب سپهری بی تردید یکی از پیشگامان هنر نقاشی معاصر ایران است، اگرچه در Øیطه شعر معاصر ایران، به درستی نامی Ùˆ جایگاهی در خور یاÙته است، در تاریخ هنر نقاشی معاصر ایران نیز به دلیل دستیابی به شیوه ای مستقل Ùˆ شخصی از طریق Ú©Ø´Ù Ùˆ شهود وبیانی عرÙانی در عناصر تصویری، در جایگاهی والا قرار دارد.
سی سال از مرگ سهراب سپهری گذشت
اول اردیبهشت امسال سی سال از مرگ سهراب سپهری، شاعر و نقاشی ایران می گذرد. او در سال ۱۳۰۷ در کاشان به دنیا آمد و در سال ۱۳۵۹ به دلیل ابتلا به سرطان خون در گذشت.
سپهری با آنکه Ú†Ù‡ در Øوزه شعر Ùˆ Ú†Ù‡ در نقاشی منتقدانی داشت، اما از نگاه بیشتر منتقدان ادبی Ùˆ هنری جایگاه ویژه ای در هر دو Øوزه دارد.
از نگاه اين منتقدان، ویژگی عمده سهراب سپهری شاعر آن است Ú©Ù‡ آثارش برخلا٠بسیاری از شاعران هم دوره اش، Ù…Øدود به خوانندگان خاص نمی شود Ùˆ در میان عامه مردم هم Ù…Øبوبیت دارد.
در سی امین سالگرد درگذشت او، رضا براهنی نگاه تازه ای به شعر او داشته Ùˆ غلامØسین نامی Ùˆ جلال سرÙراز هم مقالاتی در باره سپهری نقاش نوشته اند.
بازبینی شعر سهراب سپهری - رضا براهنی
در این تردیدی نیست Ú©Ù‡ سهراب سپهری برای خواننده شعر Ùارسی جذابیت خاصی دارد Ú©Ù‡ ناشی از غریب بودن تصاویر، به رغم سادگی Ùˆ نزدیک بودن زبان آن تصاویر است.
ضمن اینکه در پشت سر این تصاویر دنیایی نیز نهÙته است Ú©Ù‡ نه دنیایی اجتماعی Ùˆ تاریخی، Ú©Ù‡ تا Øدودی دنیایی، اساطیری، عرÙانی، Ùˆ به معنای خاصی وراء طبیعی است، به این صورت Ú©Ù‡ هر نام بردنی از یک شیء پشت سرش معنایی دارد Ú©Ù‡ تÙسیرپذیری آن را به رخ Ù…ÛŒ کشد.
نقاشی عبادت سهراب بود - غلامØسین نامی
سهراب سپهری بی تردید یکی از پیشگامان هنر نقاشی معاصر ایران است، اگرچه در Øیطه شعر معاصر ایران، به درستی نامی Ùˆ جایگاهی در خور یاÙته است، در تاریخ هنر نقاشی معاصر ایران نیز به دلیل دستیابی به شیوه ای مستقل Ùˆ شخصی از طریق Ú©Ø´Ù Ùˆ شهود وبیانی عرÙانی در عناصر تصویری، در جایگاهی والا قرار دارد.
سهراب چون بلوری Ø´Ùا٠و پاکیزه بود Ú©Ù‡ به آسانی نور از او عبور Ù…ÛŒ کرد ØŒ طبیعت Ùˆ جهان پیرامون را از صاÙÛŒ بلورین ذهن خود، عبور Ù…ÛŒ داد Ùˆ جهانی دیگر Ù…ÛŒ Ø¢Ùرید، جهانی شخصی Ùˆ پراز نشانه های کلامی. انگار کلام های پنهان Ùˆ گمشده در ذهن خودرادرلا به لای رنگ ها، Ùرم ها Ùˆ باÙت های نرم Ùˆ چشم نواز، جستجو Ù…ÛŒ کرد.
رمز تماشا در نقاشی‌های سهراب سپهری - جلال سرÙراز
اشتباه بزرگی است اگر بخواهیم سپهری٠نقاش و سپهری٠شاعر را به هر دلیلی در یک ردی٠بگذاریم. شعر و نقاشی دو دنیای جدا از هم اند. میان آنها، و میان اغلب هنرها می تواند پیوندی درونی برقرار باشد. اما همجنس نیستند.
رنگ Ùˆ نقش در جامعه ایرانی٠ما تماشاگران Ù…Øدود، اما جدی خود را دارند Ùˆ شعر، بخصوص شعر سپهری، جایگاهش را Øتی در میان مخاطب عام نیز باز کرده است.
........
جلال سرÙراز
منتقد هنری در برلین
اشتباه بزرگی است اگر بخواهیم سپهری٠نقاش Ùˆ سپهری٠شاعر را به هر دلیلی در یک ردی٠بگذاریم. شعر Ùˆ نقاشی دو دنیای جدا از هم اند. میان آنها، Ùˆ میان اغلب هنرها Ù…ÛŒ تواند پیوندی درونی برقرار باشد. اما همجنس نیستند. رنگ Ùˆ نقش در جامعه ایرانی٠ما تماشاگران Ù…Øدود، اما جدی خود را دارند Ùˆ شعر، بخصوص شعر سپهری، جایگاهش را Øتی در میان مخاطب عام نیز باز کرده است.
سهراب سپهری نقاش صاØب نامی است، نقاشی را پیش از شعر آموخته Ùˆ ابتدا در این زمینه شهرتی به هم زده است. تابلوهای او هواخواهان بسیاری دارد. همین چندی پیش یکی از تابلوهای او در دوبی Û±Û´Û° میلیون تومان قیمت گذاری شد. در Øالی Ú©Ù‡ بسیاری از نقاشان نام آور٠ایرانی در بهترین Øالت به چنین بازاری دست نیاÙته اند.
سهراب سپهری نقاشی را از کودکی آغاز کرد. او در یادداشتی با عنوان «هنوز در سÙرم» از جمله در این زمینه Ù…ÛŒ نویسد: " پدرم... در طراØÛŒ دستی داشت. خوش خط بود. تار Ù…ÛŒ نواخت. او مرا به نقاشی عادت داد... در دبیرستان نقاشی کار جدی تری شد. زنگ نقاشی نقطه روشنی در تاریکی Ù‡Ùته بود."
سال Û±Û³Û²Û· سهراب جوان، در Øالی Ú©Ù‡ در تپه های اطرا٠قمصر نقاشی Ù…ÛŒ کند، با منصور شیبانی، از نقاشان Ùˆ هنردوستان آن روزگار، آشنا Ù…ÛŒ شود.
سهراب Ù…ÛŒ نویسد: "آن روز شیبانی چیزها Ú¯Ùت. از هنر Øر٠ها زد. ÙˆÙŽÙ† Ú¯ÙˆÚ© را نشانم داد. من در گیجی٠دلپذیری بودم. هرچه Ù…ÛŒ شنیدم تازه بود.... شب Ú©Ù‡ به خانه برگشتم، آدمی دیگر بودم."
بدینسان سهراب به سمت نقاشی مدرن کشیده Ù…ÛŒ شود، در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران پذیرÙته Ù…ÛŒ شود، Ùˆ در جریان سÙرهای بعدی به اروپا، آمریکا، Ùˆ ژاپن در این زمینه به چشم اندازهای تازه یی دست Ù…ÛŒ یابد.
سپهری دارای پسندی ویژه است. Ø´ÛŒÙته کارهای تزیینی نمی شود.
سال Û±Û³Û³Û² ØŒ پس از پایان دانشکده، در کاخ مرمر موÙÙ‚ به دریاÙت مدال درجه یک Ùرهنگ از شاه Ù…ÛŒ شود.
شاه از او می پرسد: "به نظر شما نقاشی های این اتاق خوب است؟"
سپهری بی هیچ تزلزلی پاسخ منÙÛŒ Ù…ÛŒ دهد.
شاه زیر لب می گوید: "خودم می دانستم."
Øیران جادوی طبیعت
سپهری از آن پس نقاشی را جدی تر از پیش می گیرد، سال ۱۳۳۷ شماری از تابلوهایش را در بی ینال تهران به نمایش می گذارد، که ارزشهای زیبایی شناسانه کارش را بر هنرشناسان آن روزگار آشکار می کند.
در روند چنین نمایشگاه هایی شهرت سهراب از مرزها Ùرا Ù…ÛŒ رود Ùˆ برای نمایش کارهایش به برخی از گالری های معتبر اروپایی Ùˆ آمریکایی دعوت Ù…ÛŒ شود.
او تا پایان عمرش مجموعا در بیش از سی نمایشگاه Ùردی Ùˆ گروهی در داخل Ùˆ خارج از کشور شرکت Ù…ÛŒ کند: تهران، ونیز، موزه بندر لوهاور Ùˆ جشنواره روایان Ùرانسه، بریج همپتن آمریکا، نگارخانه بنسون نیویورک، بازار هنر بال سوییس...آخرین نمایشگاه کارهای سپهری مدت کوتاهی پیش از مرگش در گالری سیØون تهران برگزار Ù…ÛŒ شود.
سپهری از همان آغاز، Ùˆ همواره، در طبیعت با Ø´Ú¯Ùتی Ù…ÛŒ نگرد. چنین ذهنیتی دستمایه کار او Ù…ÛŒ شود. در طراØی، در نقشهای ساده، آبرنگ ها Ùˆ دیگر کارها. تجربه های آغازین سپهری، از دید خود او Øتی، درخشش چندانی ندارند. او Øیران جادوی طبیعت است، Ùˆ نه تنها در کارهای خود، بلکه در کارهای دیگران نیز خرده گیری Ù…ÛŒ کند.
در این چارچوب، سپهری در نامه ای Ù…ÛŒ نویسد: "همه نقاشی های دنیا را Ú©Ù‡ روی هم بگذاریم، به اندازه سنگ کنار جاده Øقیقت ندارند. هرگز زیبایی آنها به زیبایی لرزش یک دست نمی رسد. در ساخته های هنری Øقیقت Ùˆ زیبایی از جوشش اÙتاده اند. سنگ شده اند..."
اما این نگاه نومیدوار سپهری را از ادامه کار باز نمی دارد. نقاشی، ØرÙÙ‡ ای نیست Ú©Ù‡ آن را کناری بگذارد، Ùˆ به دنبال کاری دیگر برود. او دارای نگرشی انسان – خدایی است Ú©Ù‡ کارش را از هیچ، از :تهی" آغاز Ù…ÛŒ کند: "من همیشه در تهی نقاشی هایم پنهانم. صدای من از آنجا رساتر به گوش Ù…ÛŒ رسد. در تهی ها نگاه از پرواز باز نمی ماند... انگار در تهی هنوز چیزها Ø´Ú©Ù„ نگرÙته اند. هنوز شور٠آÙرینش در گردش است."
"هنر درنگ است. نقطه ای ست Ú©Ù‡ در آن تاب٠سرشاری را نیاورده ایم. لبریز شده ایم. گریز Ù…ÛŒ زنیم Ùˆ با Ø¢Ùرینش هنری خستگی در Ù…ÛŒ کنیم."
سهراب سپهری
مهمترین ویژگی سپهری در نقاشی، تماشا Ùˆ جستجوست، Ú©Ù‡ گاه نگاه ایده آلیستی ÙˆÛŒ را تداعی Ù…ÛŒ کند: دور شدن از قابها، چارچوبهایی "Ú©Ù‡ مردمان ... بدان خو گرÙته اند... ". سپهری به "زیبایی بی مرز" Ù…ÛŒ اندیشد. چیزی Ú©Ù‡ انسان را بدان دسترسی نیست، Ùˆ راز جستجو Ùˆ ادامه Ùˆ نو به نو شدن هنر نیز در همین است. چنین نگرشی هنرمند اصیل را به جستجو Ùˆ کش٠وامی دارد.
با این Øال هر هنرمندی در نهایت مرزی دارد. در این چارچوب سپهری از Øد٠توانش پیش تر نمی رود، ناگزیر از جایگاه خدای گونه اش پا بر زمین سخت Ù…ÛŒ گذارد، Ùˆ در همان چارچوبهایی "خستگی در Ù…ÛŒ کند" Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواست از آنها بگریزد: "هنر درنگ است. نقطه ای ست Ú©Ù‡ در آن تاب٠سرشاری را نیاورده ایم. لبریز شده ایم. گریز Ù…ÛŒ زنیم Ùˆ با Ø¢Ùرینش هنری خستگی در Ù…ÛŒ کنیم."
در روند تماشا Ùˆ جستجو، Ùˆ تلاش Ù¾ÛŒ گیر، تجربه های سپهری در مجموعه درخت ها به اوج Ù…ÛŒ رسد. بطوری Ú©Ù‡ بیشتر دوستدارانش ارزش کارهایش را با این نمونه ها Ù…ÛŒ سنجند. در درختهای سپهری شاخ Ùˆ برگ جای چندانی ندارند، بلکه بیشتر تنه های بلند، Ú©Ù„Ùت Ùˆ به هم چسبیده درختها با رنگ های یکدست، Ùˆ متجانس جلوه گر Ù…ÛŒ شوند، Ú©Ù‡ تکیک قدرتمند، Ùˆ دید مدرن سپهری را، Ú†Ù‡ در انتخاب موضوع، Ú†Ù‡ در ریتم، Ú†Ù‡ در بÙرش Ùضاها Ùˆ گزینش اشیا‌ء ØŒ Ùˆ Ú†Ù‡ در دستیابی به ذهنیتی تجریدی بیان Ù…ÛŒ کنند.
از سپهری کارهای دیگری نیز بجا مانده، که اینجا و آنجا قابل تاملند. اما چنانکه اشاره شد، از دید بسیاری از علاقمندان، نقطه قوت کار او در همان مجموعه درختهاست.
او در نامه ای با نقاشی های آبستره مخالÙت Ù…ÛŒ کند، اما در عمل گاهی گرÙتار آن Ù…ÛŒ شود. کوبیسم Ùˆ سوررالیسم را تجربه Ù…ÛŒ کند، اسیر جذبه های نقاشی ژاپنی Ùˆ کنده کاری روی چوب Ù…ÛŒ شود، به هر تجربه تازه ای میدان Ù…ÛŒ دهد، اما بر هر اثری نقش خود را Ù…ÛŒ زند، Ùˆ همواره سهراب سپهری باقی Ù…ÛŒ ماند.
تجربه رنگ Ùˆ Ùرم، Øتی میزان تاثیر پذیری سپهری از نقاشان اروپایی، از دید کارشناسان، متÙاوت است، برخی از دید ادبیات در کار او Ù…ÛŒ نگرند، Ùˆ با هزار وصله Ùˆ سریشم نقاشی هایش را به عرÙان Ùˆ ماوراء الطبیعه پیوند Ù…ÛŒ زنند، برخی استادانه در کار او دقت Ù…ÛŒ کنند Ùˆ به درستی ضع٠و قوتهایش را برمی شمارند.
گروهی نیز Øتی در "نقاش" بودن سپهری تردید Ù…ÛŒ کنند. سپهری اما بَری از این نظرهای جورواجور، Ùˆ خرده گیری ها راه خود رÙته است. او بر آن است: "من به عقیده این Ùˆ آن کاری ندارم. به Øقانیت تاریخ هنر نیز علاقه ای نشان نمی دهم. به یک تابلو همانطور نگاه Ù…ÛŒ کنم، Ú©Ù‡ به یک سنگ، یا درخت. آنچه در یک اثر هنری Ù…ÛŒ جویم Øالت آن است."
راز نقاشی های سپهری را باید در وابستگی جنون آمیز او به زادگاهش در یاÙت. در یکی از سÙرهایش به اروپا به دوستی در ایران Ù…ÛŒ نویسد: "در گلدان اتاق من چند شاخه Ø´Ú©ÙˆÙÙ‡ دار گوجه است. پیوند من با این Ø´Ú©ÙˆÙÙ‡ های زودرس Ú©Ù…ÛŒ پیچیده است. برابر آن ها یک تماشاگر بی غل Ùˆ غش نیستم. خیال من این شاخه ها را Ù…ÛŒ بÙرد، Ùˆ در Øیاط های ایران به درختی پیوند Ù…ÛŒ زند، تا تماشای من رمز خودش را بگیرد. من روی همه نقش های ناشناس رنگ آشنای خودم را Ù…ÛŒ زنم، Ùˆ Ùضاهای گمشده را گرد همه چیز Ù…ÛŒ پراکنم."
در چنین نگرشی یادگیری Ùˆ تاثیر پذیری زیر نشانه سوال نمی رود، بلکه متوق٠شدن در این "نقش های ناشناس" Ù†ÙÛŒ Ù…ÛŒ شود. در نقاشی های سپهری "رنگ آشنا" از طبیعتی "کویری" مایه Ù…ÛŒ گیرد، Ú©Ù‡ همه کودکی، همه جوانی، Ùˆ همه زندگی ÙˆÛŒ در آن سپری شده است.
--------------------------------------------------------------------------------
برگرÙته از:
BBC Persian
© BBC 2010