این زن بیدار ایرانی است

که فریا د ش دگر از وحشت و ترس درونش نیست
می خروشد او به پیغام آ وران جنگ و خونریزی


...


این زن بیدار ایرانی است که پر چمدار آزادی است

دختر فخر و غرور ماست

پیک نهضت پیروزی و شا دی است

جان بکف می تازد و از مرگ بیمش نیست

می خروشد هیچ مرزی درحریمش نیست

حربه اش عشق و فدا کاری است

از دشمن نمی ترسد

مقصدش پیروزی و جا نبازی است

با تن و جانش بسوی مرگ می تازد

دشمن از این فخر بی حد

هیبت و خشم و توانش را

سخت می بازد

بیمناک حیله ها و یورش و تر عیب دشمن نیست

این زن بیدار ایرانی است

که شمشیر شهامت را

میزند بر سینه فقر و جمود و خفت و خواری

مینویسد بر مزار جهل پیام اعتراضش را

این زن مغرور ایرانی است

که هوشیار است و بیدار است

گامهایش گام پیروزی است اگردر خون خود می غلطتد

و یا بر چوبه دار است

می شناساند بعالم آ نچه تعبیر غرور و فخر انسانی است

می نمایاند بد نیا آ نچه تحمیل است بر او

میدهد پاسخ باهریمن که هوشیار است

در حجا ب ننگ نمی پوشاند تن خود را

با دو چشم تنگ نمی بیند زمانش را

نیست در تاریکی یک چادر تاریک زندانی

این زن هوشیار ایرانی است

که دنیا ئی از او آ موخت شهامت را

این زن بیدار ایرانی است

که معنی داد مفهوم شها د ت را

بر ضمیر عالمی با خون خود بنوشت تصویر زمانش را

رهنمودی داد انسان را

که چون او میرسا ند خود

به پیروزی و می پیماید راه نهایت را

این زن بیدار ایرانی است

که فریا د ش دگر از وحشت و ترس درونش نیست

می خروشد او به پیغام آ وران جنگ و خونریزی

و از آ نها هراسش نیست

این زن مغرور ایرانی است

که پرچمدارزمان ماست

گامهایش پبشتازی در فضا ئی دور از روئیاست

خوب می بیند و میداند که راهش چیست

خوب میداند که دشمن در توانش نیست

تا که در زندان و خفت حاکم بر زندگی و هستی فرد ای او باشد

اسیر و برده فرما نروایان جها لت نیست



محمد صدیق